سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسم الله الرحمن الرحیم

چکیده: دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگویی تفصیلی با شبکه‌ تلویزیونی الجزیره ضمن انتقاد از سازمان ملل، جامعه جهانی و برخی دولت‌های عربی تاکید کرده است، موضوع اسیران لبنانی و تجاوز نظامی به مردم غیر نظامی لبنان موضوعاتی است که حزب‌الله هرگز حاضر نیست در برابر آنها کوتاه بیاید و مقاومت اسلامی لبنان نه برای منافع ایران و سوریه آنطوری که غربی‌ها ادعا می‌کنند، که تنها برای منافع لبنان اقدام کرده است...

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگویی تفصیلی با شبکه‌ تلویزیونی الجزیره اعلام کرد که وی در صحت و سلامت کامل به سر می‌برد و حملات جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به یکی از مقرهای حزب‌الله ـ که در اوایل جنگ تخلیه شده بود ـ هیچ آسیبی به فرماندهی نظامی و سیاسی حزب‌الله وارد نساخته است.
وی همچنین تاکید کرد حمایت‌های مردمی از مقاومت اسلامی هم‌زمان با تشدید حملات اسرائیل، در حال افزایش است.
دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین ضمن انتقاد از سازمان ملل، جامعه جهانی و برخی دولت‌های عربی تاکید کرده است، موضوع اسیران لبنانی و تجاوز نظامی به مردم غیر نظامی لبنان موضوعاتی است که حزب‌الله هرگز حاضر نیست در برابر آنها کوتاه بیاید و مقاومت اسلامی لبنان نه برای منافع ایران و سوریه آنطوری که غربی‌ها ادعا می‌کنند، که تنها برای منافع لبنان اقدام کرده است.
سید حسن نصرالله که خبرنگار الجزیره وی را در شرایطی بسیار طبیعی و آرام توصیف کرده است، همچنین عنوان داشت که اسرائیل برای تامین منافع خود و حل بحران اسرائیل با فلسطین و کم رنگ کردن قضیه فلسطین جنگ را به راه انداخته است. وی همچنین تاکید کرده است زمانی که لبنان در برابر قدرتمندترین قدرت نظامی منطقه تنها می‌ایستد و می‌جنگد، این خود کسب پیروزی برای حزب‌الله است.
دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین تنها پیامد مثبت این جنگ را موضوع خنثی‌ ساختن سیاست فتنه‌گری آمریکا میان اهل تسنن و اهل تشیع در منطقه خواند.
به گزارش ایسنا متن کامل مصاحبه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان با شبکه الجزیره به شرح زیر است:
سوال:‌ ارتش اسرائیل اعلام کرده است که در حمله بزرگی به مقر حزب‌الله لبنان در جنوب، ضربه سختی به این حزب وارد ساخته است و قدرت این حزب را در زمینه‌ سازماندهی و سیاسی مختل کرده است و در این حمله حزب‌الله لبنان تلفات جانی داشته است که البته ارتش اسرائیل از احتمال این که شما در این حمله‌ هوایی که از بیست فروند جنگنده در آن استفاده شده بود، آسیب دیده‌اید، نیز خبر داد.
نصرالله: ‌به شکر خداوند متعال تاکنون تمام حملات نظامی اسرائیل و تمام قدرت‌های اطلاعاتی این دولت نتوانسته است به هیچ یک از فرماندهان سیاسی نظامی این حزب آسیبی وارد سازد. من هم اکنون قاطعانه به شما می‌گویم قدرت‌های نظامی، سیاسی و سازماندهی حزب‌الله لبنان کماکان باقی است و تمام ادعاهای اسرائیل مبنی بر آنکه تا کنون توانسته است 50 درصد از قدرت‌های موشکی حزب‌الله لبنان را نابود سازد ادعاهای کاملا دروغ می‌باشد. حزب‌الله لبنان و نیروهای مقاومت اسلامی در واقع معتقدند در آغاز این جنگ قرار گرفته‌اند و باید به شما بگویم نیروهای حزب‌الله تاکنون تنها اندکی از قدرت‌ خود و نیز توانایی‌های خود را در جنگ با دشمن نشان داده‌اند. حزب‌الله لبنان بعد از هدف قرار دادن ناو جنگی اسرائیل در آب‌های بیروت توانست ضربه‌ بسیار سختی را به قدرت نظامی این رژیم وارد سازد و در حال حاضر اسرائیل به دلیل ترس و نگرانی موجود نسبت به هدف قرار گرفتن ناوهای جنگی دیگرش تمام ناوهای خود را از محدوده آبی لبنان خارج ساخته است. متاسفانه تمام اخباری که بعضی از رسانه‌های خبری در آن اعلام می‌کنند اسرائیل جنوب لبنان را به واسطه حملات موشکی یا توپخانه‌یی ناوهای خود در آب‌های لبنان هدف قرار داده است، کاملا نادرست است و این رژیم در حملات خود علیه جنوب لبنان از ناوهای جنگی استفاده نمی‌کند و تنها حملات این رژیم به جنوب لبنان با جنگنده‌های نظامی انجام می‌گیرد زیرا حمله حزب‌الله به ناو جنگی، سازماندهی و برنامه‌ریزی اسرائیل در زمینه حملات دریایی را مختل کرده است. باید تاکید کنم حزب‌الله لبنان با هوشیاری کامل و با داشتن قدرت توانایی نظامی و سیاسی کامل زمام تمام امور را در دست دارد.
سوال: بسیاری از رسانه‌های خبری جهان و نیز تحلیل‌گران معتقدند دلیل سکوت حزب‌الله در برابر حملات اسرائیل و نیز عدم مشاهده حملات جدی از سوی این حزب به مناطق اسرائیلی ناشی از ضعف و فروپاشی حزب‌الله لبنان است و این سکوت نمی‌تواند در بر گیرنده این باشد که حزب‌الله لبنان همچنان قدرت نظامی خود را در اختیار دارد.
نصرالله: ‌باید بگویم در صورتی که رسانه‌های خبری و حتی تحلیل‌گران ارزیابی‌های اولیه را انجام دهند می‌بینند که این واقعیت کاملا معکوس است که حزب‌الله لبنان حملات خود را محصور نکرده است و نیز اطلاعات و خسارت‌های وارده به نیروهای خود را از رسانه‌های خبری جهان مخفی نمی‌کند. اسرائیل عملکرد تمام خبرنگاران خارجی در داخل مناطق خود را محدود و محصور کرده است و بارها متعرض کار خبررسانی رسانه‌های خبری شده است. این تحلیل‌گران و خبرنگاران بهتر است از خود بپرسند که چرا اسرائیل اجازه نمی‌دهد رسانه‌های خبری آزادانه اخبار مناطق اسرائیلی را منتقل کنند. اسرائیل چندین بار خبرنگاران رسانه‌های مختلف از جمله الجزیره را متوقف کرده است و بهانه این رژیم آن است که این خبرنگاران تصاویری را پخش می‌کنند که حزب‌الله لبنان از این تصاویر برای هدف قرار دادن مناطق حساس اسرائیل استفاده می‌کند. من به اسرائیل می‌گویم نگران نباشد، ما یعنی حزب‌الله مشخصات، عناوین و آدرس تمام مناطق حساس نظامی و غیر نظامی اسرائیل را در اختیار داریم و نیازی به آن نداریم که خبرنگار شبکه‌ای بخواهد با در خطر گذاشتن جان خود تصاویر این مناطق را برای ما ارسال کند.

حزب‌الله لبنان زمانی که نیروهایش به شهادت می‌رسد و یا این که زمانی در حملات نظامی اسرائیل به تانک‌ها و سکوهای موشکی‌اش خساراتی وارد می‌شود این اخبار را از خبرنگاران رسانه‌های خبری مخفی نمی‌سازد زیرا که یکی از افتخارات این حزب آن است که در راه مقاومت و حمایت از وطن شهید می‌دهد. ما با افتخار کامل از میزان شهدایی که در این جنگ از دست داده‌ایم به رسانه‌های خبری جهان اطلاعات لازم را ارایه می‌دهیم. اسرائیل بارها اعلام کرده است که مقر اصلی سلاح‌های حزب‌الله و سکوهای پرتاب موشکی این حزب را مورد هدف قرار داده است اما به شکرانه خدا، نه ما بلکه رسانه‌های خبری جهان با به تصویر کشیدن بسیاری از مناطق هدف قرار داده شده از سوی جنگنده‌های اسرائیل به جهان نشان داده‌اند که تمام این اهداف، اهداف غیر نظامی بوده است و بسیاری از آنها محل استقرار آوارگان لبنانی بوده‌اند، یعنی این که تمام تریلرهایی که اسرائیل ادعا می‌کند سکوی پرتاب موشک حزب‌الله است تریلرهایی بوده‌اند که یا حامل آوارگان لبنانی یا حامل مواد اولیه‌ و مواد دارویی برای این آوارگان بوده‌اند. پس به این نتیجه می‌رسیم که اگر اسرائیل سازمان اطلاعاتی در اختیار دارد این نقص، نقص در سازمان اطلاعات اسرائیل است و اگر جاسوس در مناطق جنوب لبنانی دارد این نقص، نقص در نظام امنیتی و اطلاع‌رسانی اسرائیل است. پس ضعف و ناتوانی در این جنگ شامل طرف‌ اسرائیلی بوده است نه حزب‌الله و حزب‌الله لبنان با تمام مواردی که برای شما گفتم می‌تواند توانایی‌های نظامی و سیاسی خود را در طول جنگ به اثبات رساند و ما تاکید می‌کنیم که اسرائیل با تمام حملاتش نتوانسته‌ است تاکنون کوچکترین ضربه‌یی را به نظام موشکی و یا به فرماندهی سیاسی این حزب وارد سازد. ما از اسرائیل می‌خواهیم که برای صدق کلام خود حتی یک تصویر از اماکن و مقرهای حزب‌الله لبنان را که هدف قرار داده است و ادعا می‌کند ویران کرده است، به رسانه‌های خبری جهان نشان دهد. بله اسرائیل در این جنگ تاکنون موفق شده است که صدها زن و کودک لبنانی را به خاک و خون کشد و صدها هزار تن دیگر را آواره کند، اگر این رژیم به این موارد موفقیت نظامی می‌گوید ما می‌گوییم بلکه موفق شده است. اسرائیل به خوبی می‌داند که نیروهای مقاومت حزب‌الله در هیچ یک از اماکنی که اعلام می‌دارد مورد هدف قرار داده است، مستقر نبوده‌اند. در واقع همه می‌دانند که اسرائیل به دنبال آن است که در این جنگ پیروزی کسب کند، به همین دلیل است که دایره ادعاهای خود را گسترده‌تر کرده است و برای دامن زدن به جنگ روانی خود هر روز گزارش هدف قرار دادن فرماندهی سیاسی و نظامی حزب‌الله را به رسانه‌ها ارایه می‌دهد. بگذارید اسرائیل به تمام پیروزی‌هایی که تاکنون به دست آورده است شاد باشد!
سوال:‌ آیا به نظر شما جنگ زمینی اسرائیل با حزب‌الله لبنان آغاز شده است و این دولت وارد مرحله اشغال زمینی در لبنان است؟
نصرالله: ما از اولین روز آغاز جنگ تمام مقرهای حزب‌الله لبنان را که اسرائیل از آنها مطلع و به آنها دسترسی داشت، تخلیه کردیم. در واقع اسرائیل در جنگ زمینی با حزب‌الله لبنان با مشکلات بسیاری رو به رو خواهد شد، اسرائیل برای آغاز جنگ زمینی خود با حزب‌الله نیاز به آن دارد که نیروهای کماندوی خود را وارد جنوب لبنان کند که این نیروها با نفوذ بر این مناطق به حزب‌الله لبنان ضربه وارد کنند و سیاست کشتن و اسارت گرفتن را نیز به مرحله اجرا گذارند.
اسرائیل تاکنون توانسته است در حملات هوایی به لبنان پیروزی‌ها یا موفقیت‌هایی را به ادعای خود کسب کند اما این دولت به خوبی می‌داند که حملات هوایی ارتش اسرائیل به حزب‌الله لبنان نمی‌تواند پیروزی یا موفقیت محسوب شود، ما نمی‌توانیم دقیقا بگوییم که جنگ زمینی اسرائیل در جنوب لبنان آغاز شده است. من بارها اعلام کرده‌ام که با صلابت و استواری کامل در انتظار نیروهای اسرائیلی هستیم و امروز نیز اعلام می‌کنم نیروهای مقاومت حزب‌الله لبنان در انتظار رویارویی با سربازان اسرائیلی هستند. به هر حال این که جنگ زمینی اسرائیل در جنوب لبنان آغاز شده، وارد است و من هرگز چنین ادعایی را نکردم که بگویم اسرائیل نمی‌تواند وارد جنوب لبنان شود. این یک واقعیت است، ارتش اسرائیل یک ارتش کلاسیک بزرگ است و از قدرت‌های نظامی بسیار بزرگی برخوردار است، از آن سو نیروهای حزب‌الله لبنان در تک تک مناطق جنوب مستقر نیستند، بنابراین نمی‌توانم بگویم یا بهتر است بگویم نمی‌توانم این ادعا را بکنم که حزب‌الله لبنان متعهد آن است که نیروهای اسرائیلی وارد جنوب لبنان نشوند، آن چه که ما به آن تعهد داریم آن است که اگر یک سرباز اسرائیلی وارد لبنان شود باید بهای این تجاوز را بدهد.
سوال: بسیاری از طرف‌های لبنانی از جمله دولت این کشور و نیز بسیاری از کشورهای جهان حتی برخی از کشورهایی که حامی شما بودند اعلام کردند که اقدام حزب‌الله لبنان در به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی اشتباه بوده است و حداقل این حزب باید دولت لبنان را به رسمیت می‌شمرد و از این اقدام خود دولت لبنان را مطلع می‌ساخت.

نصرالله: اسرائیل در اولین واکنش خود نسبت به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی طبیعی عمل کرد و به هر حال واکنش‌های اولیه این دولت نسبت به این اقدام حزب‌الله لبنان کاملا همان طوری که انتظار می‌رفت بود اما ساعت‌های بعدی وضعیت تغییر کرد و واکنش اسرائیل نسبت به این مساله تغییر کرد. قبل از این که این موضوع را بیشتر باز کنم، باید بگویم بسیاری از طرف‌های لبنانی و دولت نیز از تصمیم حزب‌الله لبنان برای تبادل اسیران و نیز به اسارت گرفتن اسیران اسرائیلی مطلع بودند و ما پیش از انجام این اقدام به بسیاری از این طرف‌های لبنانی گفتیم که درصدد مبادله اسیران هستیم و در این چارچوب باید سیاست خود را در زمینه گرفتن اسیر اسرائیلی و مبادله‌ آن با اسیران لبنانی و فلسطینی اعمال کنیم بنابراین طرف های لبنانی کاملا از هدف حزب‌الله لبنان مطلع بودند اما این که انتظار داشته باشند زمانی که ما وارد مرحله‌ عمل شدیم و می‌خواستیم که برنامه سازماندهی شده‌ خود را برای به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی به مرحله‌ عمل درآوریم، آنها را مطلع کنیم این یک خواسته بسیار بزرگ و حتی بی‌مورد است، بنابراین هدف اصلی حزب‌الله لبنان از به اسارت گرفتن این دو اسیر اسرائیلی آغاز این جنگ نبوده است بلکه هدف اصلی مبادله اسیران و آزادسازی آنها بوده است اما هدف اسرائیل از این جنگ نه آزادی دو اسیرش که چیز دیگری است و من می‌توانم به شما اطمینان دهم این هدف یا اهداف هر چه که هست آزادسازی اسیران اسرائیلی نیست و به دنبال تحقق چیز دیگری پیش می‌رود. اسرائیل این جنگ را آغاز کرده است و با توجه به اهداف این دولت این احتمال وجود دارد که مدت زمان این جنگ طولانی شود. به هر حال ما در این جا از قدرت‌های نظامی اسرائیل و اهداف این دولت سخن می‌گوییم، دولت اسرائیل پس از آغاز این جنگ و رهبری آن تا به امروز بر سر دو راهی قرار گرفته است، یا این که این جنگ را ادامه دهد یا این که سیر نزولی را طی کند و در نهایت راه‌حل سیاسی را جهت حل این بحران انتخاب کند. هر یک از این دو راهکار نیازمند وقت است، در واقع حملات نظامی اسرائیل و جنگ این دولت علیه لبنان به مراحل اصلی خود و یا شاید می‌توان گفت به مراحل پایانی خود رسیده است و سیر نزولی را طی می‌کند، اگر بخواهیم مقایسه‌ای از قدرت‌های حزب‌الله لبنان با اسرائیل داشته باشیم و ادعاهای این دولت را مبنی بر آنکه ضربات سخت در این جنگ به حزب‌الله لبنان وارد می‌شود نه اسرائیل را به ارزیابی بگذاریم می‌بینیم که اسرائیل قدرت نظامی گسترده‌ای در اختیار دارد اما حزب‌الله لبنان تنها قدرت بازدارنده در اختیار دارد، اسرائیل از شمال تا شرق پناهگاه‌های گسترده جهت حمایت شهروندان خود دارد و ما روستاهای بی‌سرپناه، همین امر منجر می‌شود که تلفات جانی لبنان نسبت به اسرائیل بیشتر باشد، اما این دلیل نمی‌شود که ما دیگر ضربات وارد شده به اسرائیل را نادیده بگیریم، زمانی که اسرائیل وارد جنگ شد تمام مردم و احزاب سیاسی با این دولت هماهنگ عمل می‌کردند و بر مشارکت خود و حتی حمایت خود نسبت به عملکرد نظامی تل آویو در این جنگ تاکید داشتند اما با ادامه‌ این جنگ و تلفات جانی و نظامی وارده به اسرائیل این وحدت و هماهنگی متلاشی شده است. حملات موشکی حزب‌الله لبنان به بندر حیفا در یک شب بازار بورس اسرائیل را متوقف ساخت و این بازار خسارت سنگینی متحمل شد. درست است که شهروندان اسرائیلی در پناهگاه به سر می‌برند و مردم لبنان آواره و حیران‌اند اما حضور مردم در پناهگاه‌ها خود نوعی آوارگی است و اقتصاد اسرائیل را کاملا فلج کرده است و با ادامه یافتن این جنگ دیگر مردم نمی‌توانند با این دولت همراهی کنند و این وضعیت برای شهروندان اسرائیلی غیر قابل تحمل و غیر قابل قبول گشته است.

سوال: آیا شما این احتمال را می‌دهید در جنگ با اسرائیل یعنی همان جنگ زمینی موفقیت‌های چشمگیری را به دست آورید؟
نصرالله: ما فقط می‌توانیم بگوییم در صورتی که اسرائیل وارد جنگ زمینی با حزب‌الله لبنان شود با یک فاجعه بزرگ مواجه خواهد شد. این یک تهدید نیست که من بخواهم به اسرائیل ابلاغ کنم، این یک واقعیت است که دولت اسرائیل به خوبی به آن واقف است، ما هرگز ادعا نمی‌کنیم که هواپیمای اف - 16 در اختیار داریم و هرگز ادعا نمی‌کنیم که قدرت‌های نظامی‌مان همسان و یکسان با دولت اسرائیل است اما به هر حال ما 23 سال است که در حالت جنگ با اسرائیل می‌باشیم و قدرت‌های زمینی نیروهای حزب‌الله لبنان بر قدرت‌های نظامی اسرائیل برتری دارد. پشتوانه حزب‌الله لبنان در جنگ با اسرائیل تنها قدر‌ت‌های نظامی‌اش نیست بلکه حمایت‌های دولت و بردباری و استواری ملت، یکی از پشتوانه‌های اصلی حزب‌الله لبنان در برابر اسرائیل می‌باشد.
سوال:‌ به دنبال جنگی که اسرائیل به بهانه به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی خود با لبنان به راه انداخته است بسیاری از تحلیلگران معتقدند که حزب‌الله لبنان جایگاه مردمی خود را از دست داده است و جایگاه سیاسی این حزب نیز در لبنان متزلزل شده است، نظر شما چیست؟
نصرالله: من به شما اطمینان می‌دهم که دوره‌ طرفداری و حمایت‌های مردمی از حزب‌الله لبنان فراتر از دیروز و روزهای گذشته است و این حمایت‌ها به گونه‌ای گسترش یافته است که منجر به نگرانی دشمن شده است. به طوری که سفارت‌های غربی در حال حاضر بر اساس اطلاعات موثق به دست آمده، میان بسیاری از اردوگاه‌های آواره‌های لبنانی جاسوس و افراد نفوذی اعزام کرده‌اند به خصوص در اردوگاه‌های آوارگان لبنانی که مذهب آنها شیعه است. بسیاری از مردم لبنان که حتی در سابق ممکن بود نسبت به حزب‌الله لبنان موضع‌گیری‌ای را داشته باشند امروز به طرفداران و حامیان این حزب پیوسته‌اند و این گروه‌های مردمی گسترده با استفاده از روش‌های مختلف به ما ابلاغ کرده‌اند که حاضرند ایستادگی کنند و همه سختی‌ها را تحمل کنند اما نمی‌توانند شکست مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل را تحمل کنند و به عناوین مختلف به ما ابلاغ کرده‌اند که به رویارویی و مقابله‌ خود با اسرائیل ادامه دهیم، متاسفانه سفارت‌های غربی با تجسس در بسیاری از روستاها و اردوگاه‌های آوارگان لبنانی این اطلاعات را به اسرائیل منتقل می‌کنند، در حقیقت نظر این مردم که به اسرائیل مطمئنا ابلاغ شده است در تصمیم‌گیری‌های آینده این دولت نسبت به ادامه این جنگ تاثیرگذار خواهد بود، اگر روزی دایره‌ حمایت‌ها و طرفداری‌های مردمی از حزب‌الله لبنان ضعیف شود تجاوزات اسرائیل به لبنان و دیگر مناطق مسلمان‌نشین گسترده‌تر خواهد شد اما به شکرانه‌ خداوند این دولت به خوبی می‌داند که این حمایت‌های مردمی هنوز هم کماکان وجود دارد و ضعیف نشده است و جا دارد امروز از ملت لبنان به دلیل تمام موضع‌گیری‌های حمایت‌کننده‌اش از مقاومت اسلامی لبنان تشکر و قدرانی کنم و من از این ملت و از تمام طوایف و مذاهب لبنانی تشکر و قدردانی می‌کنم. بنابراین من اینجا به شما قاطعانه تاکید می‌کنم که حمایت‌های مردمی از مقاومت اسلامی از قبل بیشتر و گسترده‌تر شده است و همین امر منجر به اتحاد هر چه بیشتر مردم با مذاهب مختلف شده است.

سوال: بسیاری معتقدند که حزب‌الله لبنان از سوی جامعه‌ جهانی و در راس آن سازمان ملل تحت تعقیب سیاسی است و این حزب نیز با مخالفت‌های گسترده‌ احزاب سیاسی داخلی در لبنان نیز مواجه است، به طوری که حزب‌الله لبنان به گفته‌ بسیاری از تحلیل‌گران حتی دوستان خود را نیز از دست داده است، نظر شما در این رابطه چیست؟
نصرالله:‌ جواب سوال بسیار روشن است، ما در هیچ زمانی انتظار نداشتیم که سازمان ملل بی‌طرفانه برای حل مسایل در منطقه وارد عمل شود، حزب‌الله لبنان از بدو تاسیس با مخالفت‌های اسرائیل با این حزب، از سوی سازمان ملل تحت فشار و محکومیت به سر می‌برد. از سوی دیگر این حزب از جمله اولین گروه‌هایی بود که در لیست تروریستی آمریکا قرار گرفت و حتی در لیست تروریستی اروپا نیز قرار داده شد. بنابراین ما چندان از موضع‌گیری‌های جامعه جهانی در راس آن اروپا و آمریکا شگفت زده نمی‌شویم اما شگفتی ما از موضع‌گیری کشورهای عربی است، ما زمانی از سازمان ملل انتظار داشتیم که بی‌طرفانه برای حل بحران‌ها وارد عمل شود و در زمان محکومیت، جلاد و جنایت‌کار را محکوم کند و از ستمدیده و مظلوم حمایت کند اما امروز انتظار ما از سازمان ملل تغییر کرده است، دیگر ما تنها از این سازمان می‌خواهیم که حداقل جلاد و جنایت‌کار را به همان اندازه‌یی که مظلوم و ستمدیده را محکوم می‌کند، محکوم کند و حداقل موضع‌گیری یکسانی نسبت به این دو داشته باشد و بیش از این به مظلوم ستم نکند، بی‌تردید حمایت‌های آمریکا و کشورهای عربی منجر به آن شد که اسرائیل موضع‌گیری اولیه‌ خود را در قبال به اسارت گرفتن سربازان اسرائیلی تغییر دهد و وارد مرحله‌ گسترده‌تر یعنی مرحله‌ رویارویی با لبنان شود. زمانی که اسرائیل موضع‌گیری اولیه‌ای را نسبت به اسارت سربازان خود اتخاذ کرد، آمریکا با دادن چراغ سبز لازم به این رژیم از دولت آن خواست که به صورت یک سره موضوع حزب‌الله لبنان و نیز مقاومت اسلامی را در منطقه حل کند. آمریکا درصدد آن بود که به صورت یک سره موضوع مقاومت در منطقه را حل کند و کرامت شهادت، مقاومت و ایستادگی را از قاموس مردم لبنان و منطقه محو کند. ما از برخی کشورهای عربی هیچ انتظاری نداریم و مطمئنیم که تمام دل‌های ملت‌های عربی و اسلامی با ما است و از ما حمایت می‌کنند و اگر حکومت‌های آنها به آنها فرصت بدهند خشم و نفرت خود را نسبت به موضع‌گیری‌های حکومت‌های خود و جنایت‌های اسرائیل در لبنان ابراز خواهند کرد. ما امروز به کشورها و حکام این کشورهای عربی می‌گوییم ما نه خواهان شمشیرهای شما در این نبرد هستیم و نه خواهان حمایت‌های قلبی و سیاسی شما هستیم و نه نیازی به آن داریم، تنها انتظار ما آن است که دست از سر ما بردارید و فقط بی‌طرفانه عمل کنید. امروز در حالی که جنایت‌های اسرائیل در لبنان لحظه به لحظه گسترده‌تر می‌شود جامعه جهانی هیچ تکانی به خود نمی‌دهد و فقط نظاره‌گر این جنایت ها است. بی‌تردید پایان دادن به مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین هدف اصلی جنگ اسرائیل در منطقه است زیرا آمریکا و اسرائیل خواهان پایان مقاومت در منطقه هستند.


نوشته شده در  چهارشنبه 87/3/1ساعت  9:44 صبح  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم
با تصویب قطعنامه و اجرایی شدن آن، نتیجه جنگ حزب‌الله و اسرائیل با تمامی تبعات آن، در نهایت به نفع حزب‌الله و علیه اسرائیل تمام شد.
یک کارشناس مسائل نظامی و خاورمیانه با اعلام این مطلب به خبرنگار «بازتاب» ‌گفت: در این‌که هدف اسرائیل از جنگ چه بوده است، چند گزینه مطرح است:
1ـ این‌که هدف اصلی اسرائیل، خلع سلاح حزب‌الله بوده و این رژیم در صدد آسوده ساختن فکر خود از جانب لبنان و خصوصا حزب‌الله بوده است.
2ـ هدف اسرائیل از وارد آوردن فشار نظامی، ایجاد خطی حائل بین خود و حزب‌الله ، بود اما با این تفاوت که نیروهای مستقر در این خط حائل نیروهای فعال بر ضد حزب‌الله مثل ناتو باشند. مانند این‌که اسرائیل پس از تحت فشار قرار دادن حزب‌الله و دستیابی به برخی مناطق و ارتفاعات، پای چنین نیروهایی را به میان بکشد.
اما در مقابل، هدف آمریکا از آتش‌افروزی و حمایت‌های گسترده خود را می‌توان در دو دسته‌بندی اصلی خلاصه کرد:
1ـ این‌که آمریکا موفق شود دولت‌های سوریه و لبنان را عوض کند و مثلثی درست کند متشکل از لبنان، سوریه و اسرائیل، که آمریکا از آن تعبیر به خاورمیانه جدید می کند‌.
2ـ دیگر خواسته آمریکا این بود که، حزب‌الله را از عنوان عامل بازدارندگی ایران در منطقه خارج کند. یعنی به تعبیری یک جدایی بین توانایی ایران در مرزهای خودش و نیز بیرون از مرزها پدید آورد.
بنا به گفته این منبع آگاه در مسائل لبنان؛ آمریکا و اسرائیل در این جنگ به خواست‌های حداکثری خود نرسیدند، اما در جمع‌بندی کلی که برای خواست‌های حداقلی آنها می‌توان برشمرد، باید گفت که:
1ـ استقرار نیروهای چندملیتی که از ابتدا نیز خواست اسرائیل بود، به نوعی خواست حداقلی به شمار می‌رود هرچند که با زیر نظر دولت لبنان رفتن نیروهای فوق، عملا اختیار آنها دست دولت لبنان بود و در نهایت به نفع لبنان تمام شده است.
2ـ تلفات سنگین و خسارات فراوانی را برای لبنان به بار آورند و امکانات و قوای آنها را تحلیل برند.
اما در مقابل ارتش و دولت اسرائیل، چیزهای مهمی را نیز از دست داد:
1ـ مهم‌ترین نکته این‌که اسرائیل آن ابهت و حالت برتری و شکست‌ناپذیری خود را در منطقه از دست داد یعنی اسرائیلی که قبلا با چند کشور عربی موازنه قوا می‌کرد، امروز با حزب‌الله به موازنه رسیده است. همان‌قدر که اسرائیل شهرهای لبنان را مورد هدف قرار داد، حزب‌الله نیز شهرهای اسرائیل را مورد اصابت موشک قرار داد. اسرائیل از دریا بسیاری از نقاط ساحلی لبنان را آماج حملات و موشک‌های خود کرده بود که حزب‌الله نیز به همین صورت جواب اسرائیل را در دریا داد. از سوی دیگر، اسرائیل ارتفاعات و برخی مناطق لبنان را به تصرف خود درآورد که حزب‌الله نیز چنین مسئله‌ای را در مورد اسرائیل پدید آورد.
2ـ نکته دیگری که به ضرر اسرائیل شد و به تعبیری آن را از دست داد، این‌که با وجود توافقات آمریکا و ‌انگلیس در مورد حمایت از اسرائیل، اینان نشان دادند که حمایت‌های گذشته از اسرائیل دیگر در میان نیست و در پایین‌ترین حد خود قرار دارد. یعنی معلوم شد پشتیبانی بین‌المللی اسرائیل بسیار ضعیف شده است. انگلیس نیز خصوصا در هفته‌های اخیر چرخشی که از خود نشان داد معنایش نامفهوم است و رفتار خاص و معناداری را تداعی می کرد. این رفتارهای انگلیس تا بدانجا پیش رفت که بعد از رایزنیهای فرانسه، مواضع خود را در مورد قطعنامه تا حد زیادی تعدیل کرد.
3ـ نوعی ناامنی روانی در سراسر اسرائیل حاکم شد. در جنگ‌ها و اتفاقات گذشته اسرائیل نهایت جایی که بحران و ناامنی روانی به آنجا می‌رسید، جنوب اسرائیل و کرانه غربی بود. ولی در این جنگ ما شاهد آن بودیم که تا خود تل‌آویو این حالت بی‌ثباتی روانی به وجود آمده بود و از طرفی احساس ریسک زندگی که در قالب اقتصاد و جمعیت نمودار است، به شدت ‌مشاهده می‌شد.
این کارشناس همچنین در جواب این‌که اهداف، دستاوردها و موقعیت حزب‌الله در جنگ چه بود؟ گفت: این‌که خسارت سنگین اقتصادی و تلفات جدی انسانی به مردم وارد شد، منجر شد که لبنان بسیاری چیزهای مادی خود را از دست بدهد، ولی این قسمت چون مادی است، به سرعت جبران می‌شود.
اما دستاوردهای لبنان در طول این درگیری‌ها بسیار چشم‌گیر بود مانند این‌که؛
1ـ نصرالله تبدیل به چهره تأثیرگذار در دنیا و به ویژه جهان اسلام و کشورهای عربی شد. یعنی در موازنه‌‌های سیاسی و منطقه‌ای حرف سید حسن نصرالله، به عنوان یک چهره تأثیرگذار حساب شده و مؤثر به شمار می رود.
2ـ در طی این جنگ همه توجهات معطوف به این سمت شد که علت موفقیت حزب‌الله چیست؟ و این موضوع به صورتی درآمد که بسیاری از نیروهای نظامی و یا گروه‌هایی مانند حماس به خود گفتند، چرا ما چنین نباشیم؟ این در حالی است که همین جریانات و گروه‌‌ها از «القاعده» برداشت و تقلیدی نکردند، اما از روش ها و شیوه های برخورد حزب‌الله جواب بسیاری از سوال های خود را گرفتند. می توان گفت که بعد از این جنگ تفکری صادر شد که همان الگو گرفتن از حزب‌الله شده است. همه می‌گویند برویم و بیاموزیم که چگونه نصرالله تا آخر گفت که تل‌آویو را می‌زند ولی نزد. در حالیر که اگر«القاعده» بود چون برای آنها سیاست، انسان‌ها و... مطرح نیست، همان روز تل‌آویو را می‌زد. این همان محافظه‌کاری و تحفظ بر دماء مسلمین است که آیت‌الله سیستانی هم از آن پیروی کردند. این از اصول فقه شیعه است، پس مردم و اندیشه حزب‌الله جهانی شد.
3ـ آوردن شبعا در متن قطعنامه یک گام به جلو برای تمامیت ارضی حزب‌الله بود. پیشتر هرچه لبنان درباره مزارع شبعا سخن به میان می‌آورد آمریکا می‌گفت که این منطقه ربطی به شما ندارد و مربوط به سوریه است. ولی همین که ذکری از شبعا در قطعنامه شد خود یک نوع تأیید است. یعنی نه تنها حزب‌الله زمینی را از دست نداد، بلکه زمینی را هم به دست آوردند.
4ـ پیش از این جنگ، در حادثه قتل حریری اختلاف‌هایی بین دولت، حزب‌الله و سوریه رخ داده بود که بعد از جنگ این اختلاف رقیق شد. مانند اینکه دولت لبنان قطعنامه هفت‌ماده‌ای را مطرح کرد و بعد هم رد شد ولی حزب‌الله مخالفتی نکرد و عملا پشت سر دولت قرار گرفت و آن را حفظ کرد. یعنی جهت‌گیری‌های داخلی بسیار به هم نزدیک شد و آنان که حالت مخالف را داشتند مثل سنیوره قدرت مخالفت از آنها سلب شد.
5ـ قدرت نظامی حزب‌الله نسبت به قبل چند برابر شد، چراکه تجربه خوبی از لحاظ مدت و کیفیت جنگ به دست‌ آورد و نیروها و امکانات خود را تست کرد که توانش چقدر است؟
6ـ مسئله بعد اعتماد به نفسی است که از این پس در جهان اسلام به وجود خواهد آمد. قبلا به هر جای جهان اسلام که حمله می‌شد، صبح سقوط می‌کرد ولی اکنون دیگر چنین نیست و از توان کشورهای اسلامی بر می آید که با آمریکا، اسرائیل و انگلیس مقابله کنند.

نوشته شده در  چهارشنبه 87/3/1ساعت  9:39 صبح  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

بازخوانی جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان

21 تیر 1386

امروز اولین سالگرد آغاز جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان است. این جنگ که در بین لبنانی ها به «نبردتموز» شهرت یافته براساس یک «نقشه جامع» که توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و احزاب شاخص طیف 14 مارس لبنان طراحی شده بود، به اجرا درآمد. در همان حال حزب الله که به فراست دریافته بود توطئه ای درکار است، برای «تست وضعیت» یک عملیات محدود را در مرز بین لبنان و فلسطین اشغالی ( در نزدیکی روستای لبنانی عیتا الشعب) به اجرا گذاشت.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از حدود 5 ماه قبل از آغاز جنگ در پاسخ به واکنش گستاخانه مقامات اسرائیلی به درخواست آزادی اسرای باقی مانده لبنانی -برمبنای توافق دو جانبه که دو سال قبل از آن با پادرمیانی آلمان به امضاء رسیده بود- اعلام کرد که «ما به زودی سمیر قنطار- اسیر دروزی لبنان که از سال 1360 تاکنون در زندانهای صهیونیست هاست- را در بیروت دیدار خواهیم کرد. بر این اساس همه منتظر اقدام سیدحسن نصراله بودند. عملیات چریکهای حزب الله در نوار مرزی به انهدام سه دستگاه تانک و نفربر اسرائیلی، کشته شدن 12 نفر از نظامیان صهیونیست و اسارت سه تن انجامید که البته یکی از آنان در بین راه فرار کرد.
اسرائیلی ها که براساس «نقشه جامع» قرار بود اواخر سپتامبر 2006 (اوایل مهر 1385) عملیات هوایی، دریایی و زمینی خود را علیه حزب الله آغاز نمایند ناچار به واکنش شدند و این موضوع سبب شد که- به گفته حسنین هیکل روزنامه نگار سرشناس مصری جهان عرب- بخشی از برنامه نیروهای مهتلف با آشفتگی مواجه شود. رژیم صهیونیستی سه ساعت پس از آنکه عملیات مرزی حزب الله در جوار عیتاالشعب به اجرا گذاشته شد، با شدت تمام وارد عمل شد و بمباران بی سابقه یک کشور عربی را به اجرا گذاشت. تصور اولیه رژیم صهیونیستی این بود که با وجود شناسایی نقاط استقراری نیروهای حزب الله و رهبری آن، می تواند در روز اول تحرک نظامی-سیاسی حزب الله را مهار نماید اما ناچار شد در پایان روز چهارم-بخصوص پس از آنکه حزب الله ناوچه مدرن ساعر 5 اسرائیل را در 12 مایلی آب های بیروت غرق کرد- اذعان کند که با بمباران هوایی کار پیش نمی رود. به گل نشستن هواپیماهای بسیار مدرن برای اسرائیل غیرقابل باور بود ولی این واقعیت داشت و آنان را وادار کرد که اعتراف کنند «چهارمین قدرت هوایی جهان» در مواجهه با چریکهای حزب الله زانو زده است. در واقع پدیدار شدن بن بست نظامی اسرائیل در جنگ هوایی و دریایی تنها یک هفته پس از آغاز جنگ اتفاق افتاد و این در حالی بود که نیروی زمینی رژیم صهیونیستی پیش از این در سالهای 1982، 1996 و 2000 شکست در مقابل حزب الله لبنان را تجربه کرده بود. ولی به هر حال برای اسرائیل چاره ای جز تکیه بر نیروی زمینی وجود نداشت. در این میان ژنرالهای آمریکایی برای آنکه شکست فاحش هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی را بپوشانند اعلام کردند: «سرنوشت این جنگ در روی زمین تعیین می شود». از هفته دوم عملیات زمینی رژیم صهیونیستی با اعزام 000/30 نیروی نظامی به مرز حدود 20 کیلومتری لبنان و فلسطین آغاز گردید ولی چند روز طول کشید تا مهمترین یگان رزمی اسرائیل- تیپ ویژه گولانی- دیواره میانی مرز لبنان را بشکافد و به یک تپه در مجاورت روستای «مارون الرهس» دست یابد! اسرائیلی ها به تبلیغات فراوان در مورد نفوذ ارتش به منطقه مارون الراس پرداختند و این در حالی بود که تصرف یک روستا با 30 هزار نیروی نظامی اهمیت نداشت با این حال سه روز بعد حزب الله لبنان آنان را وادار کرد به آن سوی مرز بگریزند ؛ آنان این بار به شرقی ترین نقطه مرز کوچ کرده و «الطیبه» روستای دیگر در آنسوی مرز را به محاصره درآوردند ولی بازهم ناچار شدند عقب بنشینند. آنان این بار در نقطه دیگری در مرز روبروی روستای «عیتاالشعب» ظاهر شدند ولی باز هم عقب نشستند. حالا دیگر همه تئوریسین های نظامی و حتی عناصر معمولی هم دریافته بودند ژنرال ها و سایر نظامیان اسرائیلی از اینکه با چریکهای حزب الله مواجه گردند، بشدت هراس دارند. یک بار برای اینکه قفل جنگ شکسته شود یک هلی کوپتر آنان حدود 30 نیروی ویژه از تیپ گولانی را روی تپه مسعود-واقع در سه کیلومتری شهر کوچک «بنت جبیل»- پیاده کرد ولی یک ساعت بعد ناچار شد بازگردد و اجساد نیمه جان و کشته های آنان را به آن طرف مرز حمل کند در همان روز یک خبرنگار اسرائیلی با فرمانده آنان که مجروح شده بود مصاحبه کرد و از علت شکست ارتش اسرائیل پرس و جو نمود او ابهت حزب الله و ترس اسرائیلی ها از چریکهای آن را این گونه تصویر کرد: «ما با اشباح در حال جنگیم».
در همان هفته اول ارتش اسرائیل که توانایی جنگیدن با حزب الله را نداشت، مایل بود پایان جنگ را اعلام کند ولی آمریکایی ها اصرار داشتند که اسرائیل چیزی را به دست آورد و سپس آتش بس را اعلام نماید از این رو سه هفته دیگر با اصرار آمریکایی ها جنگ ادامه پیدا کرد ولی در نهایت آمریکا نیز تسلیم شد و با تصویب قطعنامه 1701 شورای امنیت- که شباهت زیادی به قطعنامه 598 دارد- بر پایان آن مهر تأیید کوبید.
وقتی جنگ تمام شد دو طرف جنگ در دو وضعیت کاملاً متفاوت قرار داشتند. اسرائیلی ها یکی- یکی به شکست سنگین خود اذعان کردند و البته آمریکایی ها نیز اینگونه اعتراف کردند: «هیچ کس پیروز نشده است!»
حالا دیگر شکست ناپذیربودن ارتش صهیونیستی، اقتدار هول انگیز نیروی هوایی آن، قدرت اطلاعاتی موساد، نقش مؤثر حمایت های سیاسی غرب و اعراب از تل آویو در مقابل حزب الله فرو ریخته بودند و موجی از بی اعتمادی تار و پود دولت جعلی، ملت پوشالی و ارتش را به لرزه درآورده بود و ثبات قبل از جنگ جای خود را به بی ثباتی داده بود.
از آن طرف حزب الله لبنان پس از جنگ مورد تحسین فراوان ملت ها قرار گرفت حالا دیگر ملت 3 تا 4 میلیونی لبنان می توانستند خود را در کانون توجهات 300 میلیون عرب و حدود 5/1 میلیارد مسلمان ببینند و رهبر روحانی آنان در صدر شخصیت های خاورمیانه عربی بنشیند.
حزب الله لبنان با حفظ نیروهای خود و با حفظ قدرت آتش خود و نیز با نشانه روی دقیق نقاط حساس رژیم صهیونیستی- شامل قلب قطار شهری حیفا و آشیانه هواپیماهای فوق مدرن در پادگان هوایی صفد- ثابت کرد که به قدرتی اطلاعاتی برتر از قدرت افسانه ای موساد دست پیدا کرده است. حزب الله در این جنگ با حفظ خطوط ارتباطی و حفظ کامل شبکه شبانه روزی المنار و حفظ کامل قدرت شلیک موشک ها نشان داد که به بلوغ کامل رسیده است از این رو در پایان جنگ روزنامه های مختلف غرب، نیروهای حزب الله را «ورزیده و زبده ترین چریک ها» لقب دادند.
مدیریت حزب الله در جنگ هم از هوش بالای سیاسی آنان خبر داد. خیلی ها منتظر بودند تا حزب الله تل آویو را آماج حمله قرار دهد ولی حزب الله با وجود آنکه حتی می توانست جنوبی ترین شهر تحت اشغال صهیونیست ها- بئرسبع در 170 کیلومتری از مرز لبنان- را هدف قرار بدهد اما به تل آویو حمله نکرد. حزب الله عملاً تل آویو را به گروگان گرفته بود و از طریق آن مانع تجاوز اسرائیل به پایتخت لبنان و نیز به حدود 65 درصد از خاک کشور خود شد. از این رو در طول جنگ تنها حدود 350 هزار لبنانی عازم سوریه شدند و نزدیک به یک میلیون آنان به آسانی در نقاط شمالی لبنان و نیز منطقه شرقی و شمالی بیروت اسکان یافته و زندگی کنند. حزب الله لبنان در این جنگ «استفاده از قدرت نظامی» خود را مدیریت کرد به گونه ای که اگر ماهها می جنگید نیازی به وارد کردن جنگ افزار جدید نداشت ولی اسرائیلی ها آنقدر بی مهابا شلیک کردند که در اواسط هفته چهارم جنگ با کمبود شدید تسلیحات مواجه شدند و از این رو فرودگاه هیثرو لندن، پایگاه هوایی آمریکا در اینجرلیک ترکیه و پایتخت قطر به نقطه ترانزیت بمب های جدید تبدیل شدند. در همان حال در پایان جنگ مشخص شد که اگرچه بمب های اسرائیل نزدیک به هزار نفر از مردم لبنان را به شهادت رساند که به چریک ها آسیب چندانی نخورده بود ولی نظامیان اسرائیلی متحمل 400 تلفات نظامی شده بودند در حالیکه تعداد شهدای حزب الله بسیار کمتر از این بود.
وقتی جنگ به پایان رسید، حزب الله برنامه بازسازی لبنان و بازسازی قدرت نظامی خود را شروع کرد. بازسازی نظامی حزب الله نیازمند همکاری دولت بیروت بود از این رو وقتی مشخص شد که «فواد سینیوره» و احزاب تشکیل دهنده دولت او نمی خواهند فرصت لازم را به حزب الله برای بازسازی قدرت خود بدهند، سیدحسن نصرالله تصمیم گرفت با کمک مردم راه را بگشاید. نتیجه اقدامات حزب الله البته استقرار دولتی مطابق با استانداردهای او- داشتن حق دفاع نظامی از لبنان در برابر تهاجم اسرائیل- را در پی نداشت ولی توانست عملاً دست و پای فواد سینیوره و حامیان او را ببندد و آنان را در گوشه ای زیر نظر نگاه دارد. شرایط «بی دولتی لبنان» البته مطلوب نیروی مقاومت نیست ولی در شرایط کنونی این «حداقل»ی از فراهم کردن امکان لازم برای خنثی کردن توطئه های اسرائیلی هاست. امروز اسرائیلی ها اعتراف می کنند که قدرت نظامی حزب الله-از نظر جنگ افزار و نیروی آموزش دیده- 6 برابر زمان آغاز جنگ اخیر شده است و به جایی رسیده است که می تواند با نفوذ هواپیماها و هلی کوپتر های اسرائیلی به آسمان لبنان مقابله کند و البته حکایت حزب الله امروزه به حکایت منطقه عربی تبدیل شده است نام حزب الله لبنان برای سنی های اردن، مصر و عربستان-که دولت های آنان در جریان جنگ دست در دست اسرائیلی ها داشتند- به اندازه نام آن برای کشورها و ملت های شیعی منطقه افتخارآمیز و الهام بخش می باشد و...
سعداله زارعی
روزنامه کیهان


نوشته شده در  دوشنبه 87/2/30ساعت  8:15 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

24 تیر 1386


یک روزنامه نگار اسرائیلی اظهار داشت، فضای حاکم بر لبنان، به ویژه جنوب لبنان فضای پیروزی است و جنگ با اسرائیل اعتماد به نفس قوی برای حزب الله به وجود آورده است.
به گزارش خبرگزاری ها، «رینا ماخلیس» روزنامه نگار زن اسرائیلی که با گذرنامه برزیلی وارد لبنان شده بود در مقاله ای برای روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نوشت، پس از یک سال از جنگ اسرائیل با حزب الله، مبارزان این حزب از اعتماد به نفس قوی و آمادگی کامل برای جنگ با اسرائیل برخوردارند.
وی تاکید کرد اسرائیل نمی داند مبارزان حزب الله چه کسانی هستند و نتوانسته است آنها را مورد شناسایی قرار دهد اما آنان هر تحرک مشکوکی را زیرنظر دارند و همه چیز را کنترل می کنند.
این روزنامه نگار افزود، ممکن است مبارزان حزب الله کشاورز، کارگر، پزشک باشند اما در صورت وقوع جنگ همین افراد، سلاح بر دوش خواهند گرفت و به جنگ با اسرائیل می روند.
«ماخیلس» همچنین تصریح کرد، مبارزان حزب الله به راه سید«حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله برای دفاع از لبنان در برابر اسرائیل و آمریکا ایمان دارند.
از سوی دیگر روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از «منیر داغان» رئیس سازمان جاسوسی موساد و «یوفال دیسکین» رئیس شاباک نوشت، نتایج جنگ با حزب الله برای اسرائیل فاجعه بوده و اسرائیل به واسطه آن دچار ضربه ای کمرشکن شده است.
این روزنامه افزود، «داغان» و «دیسکین» بلافاصله پس از جنگ به دفتر اولمرت در قدس اشغالی رفته و در نشستی اختصاصی درباره جنگ اظهار داشتند که این جنگ یک فاجعه ملی بود و باید درباره علت شکست در جنگ با حزب الله تحقیقات جدی و ریشه ای به عمل آید.
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» نیز در این باره نوشت، یک سال از اسارت دو نظامی اسرائیلی توسط حزب الله گذشت اما در صورت تکرار چنین عملیاتی ارتش اسرائیل قادر به جلوگیری از آن نخواهد بود.
تسخیر قلب های مردم
پایگاه خبری مقاومت در گزارشی به مناسبت سالگرد پیروزی حزب الله بر رژیم صهیونیستی آورده است، رزمندگان حزب الله همانند سایه در کوه های جنوب لبنان حرکت می کنند، نیروهایشان در شهرها و روستاها همچون سایه ای می آیند و می روند ولی جایی بزرگ در قلب اهالی جنوب لبنان باز کرده اند.
«احمد اوالی» یکی از شیعیان فقیر جنوب لبنان که در ساختمانی نگهبان است گفت که حزب الله سال ها است که به او کمک می کند بدون آنکه آنها را بشناسد و نام آنها را بداند.
یک مکانیک اتومبیل نیز در جنوب لبنان اظهار داشت، اگر مردم هم نتوانند بگویند سنگ ها و درخت های جنوب هم می گویند که ما طرفدار حزب الله هستیم.
صاحب یک رستوران نیز اظهار داشت فکر نکنید که چون اینجا نشسته ام یک رزمنده مقاومت نیستم، هر کس سلاحی در خانه دارد. پزشک، معلم و کشاورز حزب الله هستند و حزب الله هم همان مردم است.
مسلمانان به پا خیزند
علامه سید «محمدحسین فضل الله» از مراجع شیعه لبنان گفت، پیروزی مقاومت بر رژیم صهیونیستی، کرامت را به امت اسلامی بازگرداند.
وی افزود، موفقیت مردم و مقاومت اسلامی لبنان در جنگ تابستان گذشته نقطه عطفی در پیروزی های مقاومت و فروریختن هیبت به اصطلاح شکست ناپذیر ارتش اسرائیل بود.
علامه فضل الله همچنین از مسلمانان خواست تا در کنار مقاومت فلسطین، لبنان، عراق و افغانستان بایستند.
وی افزود، از تمامی مسلمانان می خواهیم شرایط حساس موجود را درک کرده و برای رویارویی علیه سیاست های آمریکا، هم پیمانان غربی و مزدوران عربی اش به پا خیزند.
محکوم کردن سخنان بوش
حزب الله لبنان روز گذشته با صدور بیانیه ای سخنان اخیر «جرج بوش» رئیس جمهور آمریکا را محکوم و اعلام کرد: همزمان بودن حمله کلامی بوش به حزب الله با سالروز جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان اتفاقی نیست.
رئیس جمهور آمریکا اخیراً مدعی شده بود عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق موجب تشویق و تقویت حزب الله خواهد شد.
حزب الله در این بیانیه افزود: جنگ اسرائیل با حزب الله باعث وارد آمدن شکستی سخت به دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی شد. از این رو احساس عمیق اندوه، ناتوانی و کینه بوش و نومحافظه کاران نسبت به حزب الله قابل درک است.
نشست پاریس
نشست سه روزه پاریس در مورد بحران لبنان پشت درهای بسته در محل کاخ «سل سن کلود» در جنوب غربی پاریس آغاز شد. در این نشست نمایندگانی از 14 تشکل سیاسی شرکت کرده اند. از سوی حزب الله نیز «محمد فنیش» وزیر مستعفی حزب الله در کابینه شرکت کرده است.
وی در مصاحبه با روزنامه فرانسوی «لوفیگارو» اظهار داشت، حزب الله قادر است بار دیگر با اسرائیل مقابله کند.


نوشته شده در  دوشنبه 87/2/30ساعت  8:14 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم
شیخ عبدالرحمن امیدوار بود که با همکاری بزرگان شیعه در عراق و ایران بتوان بر این مشکل فائق آمد و من نیز چنین امیدی را ابراز کردم و ماالتوفیق الا من عندالله.

بعد از دیدار با شیخ الازهر، من خواستار دیدار با ژنرال نجیب و عبدالناصر شدم یک روز بعد قرار ملاقات گذاشتند و من در کاخ ریاست جمهوری به دیدار آنها رفتم. دیدار کاملاً دوستانه بود و هر دو با احترام زیاد با من روبه‌رو شدند. من پس از احوالپرسی یادآور شدم؛ تا آنجا که من اطلاع دارم اخوان‌المسلمین در مصر و جهان اسلام و عرب موقعیتی خاص دارد و این امر ایجاب می‌کند که دولت جدید که هنوز در معرض توطئه دشمنان داخلی و خارجی است، برای مبارزه با بیگانگان، آنها را تقویت کند نه آنکه مانع فعالیتهای آنان شود، به‌ویژه که شما در جنگ فلسطین در کنار آنها بودید و در پیروزی حرکت جدید هم آنها در کنار شما بودند...

پس از حرف‌های من، ژنرال نجیب از لزوم وحدت نیروها در مصر، پس از پیروزی، سخن گفت و در واقع پاسخ‌های او دوستانه و نجیبانه بود؛ اما پاسخ‌ها و توضیحات عبدالناصر که به‌ظاهر می شد دوستانه تلقی کرد، نوعی سیاست‌بازی و شیطنت بود و اگر و اما زیاد داشت! و من فهمیدم که او در باطن، نقشه‌هایی دارد و روزی آنها را پیاده خواهد کرد... و این نکته را در مصر به برادران گوشزد کردم و پس از مراجعت در عراق و ایران هم موضوع را با برادران ایرانی درمیان گذاشتم... و همه می‌دانیم چیزی نگذشت که پس از آزادی موقت اخوان، سرکوب آنها با اضافه شدن اتهام همکاری با ژنرال نجیب برای کودتا، به شدت آغاز شد و این بار نجیب هم به آنها ملحق گردید... من همان وقت تلگرافی به عبدالناصر فرستادم و او را از ادامه سرکوب برحذر داشتم؛ اما متأسفانه او اهداف دیگری در سر داشت و به دنبال اجرای آنها که از تقویت قومیت عربی در برابر حرکت اسلامی بود، گام برداشت!

...با این حال سه روز بعد از سالروز پیروزی افسران و خلع ید از ملک فاروق بود، از من هم توسط شیخ باقوری، دعوت رسمی به‌عمل آوردند که در مراسم رژه ارتش مصر در میدا ن معروف الجمهوریه در قاهره شرکت کنم و من هم پذیرفتم و در آن مراسم در جایگاه ویژه افسران آزاد حضور یافتم و اتفاقاً من نخستین میهمانی بودم که به میدان رسیدم و در جایگاه مخصوص نشستم تا به تدریج بقیه هم آمدند تا جایگاه پـُر شد...».

این خلاصه‌ای از خاطرات شهید نواب صفوی در مورد سفر خود به مصر و آثار و تبعات آن بود که آنها را در دیدار با مرحوم حاج سراج انصاری در منزل وی، که من نیز حضور داشتم نقل و تعریف کرد... و البته در تهران هم به بعضی از نکات اشاره کرد که مرحوم خوش‌نیت در کتاب خود: «نواب صفوی: اندیشه‌ها و مبارزات و شهادت» به قسمتی از این خاطرات اشاره دارد. مجله معروف مصری المصور هم در شماره یک هزارم خود، ضمن چاپ عکسی از شهید نواب صفوی در جایگاه مخصوص میهمانان مراسم رژه، تحت عنوان: نواب صفوی در مراسم رژه شرکت می کند، چنین می نویسد: «نواب صفوی رهبر فداییان اسلام نخستین میهمان دعوت شده بود که به میدان بزرگ رژه رسید که روز شنبه گذشته در میدان جمهوریت برگزارشد. وقتی که نواب صفوی صندلی خود را در بالای جایگاه در میان افسران دید گفت: اینجا در واقع مکان طبیعی من است. وطن‌دوستی و نظامی‌گری، دو برادر به هم پیوسته هستند که هیچ یکی از دیگری بی‌نیاز نیست. من مدت اقامتم را در قاهره بیشتر کردم تا این رژه را ببینم و اکنون در آن نمونه کامل فدایی بزرگ را می بینم که پس از مراجعت به ایران موضوع سخن من خواهد بود تا جوانان سرزمین من از آن نمونه‌برداری کنند و بر همین منوال پیش بروند.

نواب به هنگام تماشای رژه نظامی به فرمانده بخش، عبدالطیف بغدادی که در کنار وی نشسته بود، گفت: این رژه زیبا مرا به شگفتی واداشت و نمونه روشنی از کوشش یاران پیامبر را در مبارزه خود در راه دعوت خویش را به من نشان داد... جوانان شما با همان روحیه‌ای که یاران پیامبر داشتند، پیش می روند. وطن‌دوستی و عقیده دین دنیا و آخرت است!».

...شهید نواب صفوی پس از بازگشت از مصر ضمن اشاره به چگونگی سازمان و تشکیلات اخوان‌المسلمین، از خدمات و فعالیت‌های اخوان و مرشد نخستین آن، شهید حسن‌البنا تجلیل و تعریف می‌کرد و از او به‌عنوان شخصیت برجسته و مرد مخلص و آگاه نام می برد که با درک عمیق مسائل و مشکلات دنیای اسلام و چگونگی سلطه استعمار خارجی، به‌ویژه در مصر، به اقدامات و فعالیت‌های بنیادی و ریشه‌ای پرداخت و سازمانی تشکیل داد که توانست نیروهای فدایی و مجاهد خود را برای جنگ با اشغالگران صهیونیست، به جبهه‌های نبرد در فلسطین گسیل دارد و به همین دلیل هم پس از خلع سلاح نیروهای مجاهد اخوان توسط دولت وقت و برگشت اجباری آنها به قاهره، خود وی نیز توسط عوامل حکومت مزدور ملک فاروق به شهادت رسید.

شهید نواب صفوی، پس از مراجعت به ایران، ترجمه مقاله‌ای از شهید حسن‌البنا را با مقدمه‌ای کوتاه، در جرائد ایران منتشر ساخت که متن آن چنین است: «روح قوی و روح جاویدان رهبر فقید اخوان‌المسلمین، راهنمای جهاد مقدس ضداجنبی ملت مسلمان مصر است.» برای مسرت روح پـُرفتوح رادمرد مجاهد شهید حسن‌البنا بنیان‌گذار جمعیت مسلمانان مبارز و مجاهدین حقیقی راه تعالی اسلام یعنی اخوان‌المسلمین مصر ذیلاً به ترجمه مقاله‌ای از آن رهبر باشهامت فقید که نمونه روح آتشین و کمال علاقه او به سربلندی عالم اسلام و زائیده ایمان و مبانی مقدس آئین آسمانی ما است می‌پردازیم تا ذهن خوانندگان عزیز نسبت به میزان علاقه این مسلمان واقعی، که در جهاد فی سبیل‌الله جام شهادت نوشید واقف گشته و بدانند برخلاف متظاهرین به دین و ریاکاران ماسکدار، مردان از جان‌گذشته و فداکاری نیز در جهان هستند که سر در کف نهاده و برای اعتلای پرچم مقدس مذهب اسلام جان و سر نثار می کنند، مرحوم حسن‌البنا در مصر به افتتاح مکتبی مبادرت ورزید که امروز ده‌ها هزار تن از شجاع‌ترین و باشهامت‌ترین جوانان و مردان دلیر مصری پیرو آن مکتب می باشند و هم آنها بودند که در حوادث جان‌گداز کانال سوئز اسلحه به دست گرفته و از ناموس و شرف مسلمانان دفاع کردند. در مقاله زیر، حسن‌البنا رهبر جمعیت اخوان‌المسلمین مصر با دلائل عقلی، نقلی، حسی و تاریخی اثبات می‌کند که آئین مقدس و تعلیمات درخشان اسلامی در جهان پیروز شده و قلوب افراد بشر آئین مقدس و تعلیمات درخشان اسلامی در جهان پیروز شده و قلوب افراد بشر را به نور خود منور خواهد ساخت انشاءالله تعالی.» اینک ترجمه مقاله:

«اسلام به یقین پیروز خواهد گشت» ما مسلمانان ایمان و اعتقاد تزلزل‌ناپذیری داریم که بی‌شک اسلام پیروز خواهد گشت و دول و ملل اسلامی از قیود خانمان‌برانداز تمدن کنونی آزاد گشته و نهضتی به‌وسیله ملل مسلمان برپا گشته، رسالت پیشوای اسلام را صورت تحقق بخشیده سیادت و فرمانروائی و مجد و عظمت صدر اسلام را تجدید و پرچم مقدس این آئین را برتر از همه برخواهند افراشت. ما بر اثبات این پیش‌بینی روشن و ایمان ثابت خویش، دلایلی در دست داریم. دلیل سمعی: ما گفتار خدای متعال را می‌خوانیم که می‌فرماید: «والله متم نوره و لو کره الکافرون»، «یأبی الله الا ان یتم نوره»، «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله»، «کتب الله لأغلین انا و رسلی ان‌الله لقوی عزیز»، «وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی‌الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدینهم من بعد خوفهم امناً» ما هرگز در صحت این آیات تردید نداریم و ایمان کامل داریم که حق و درست بوده و به‌زودی گفتار حق و فرمایشات الهی به عالی‌ترین مراحل رسیده و پرچم حق ما برافراشته خواهد گشت و اسلام به‌زودی در جهان حکم‌فرمائی خواهد کرد و خداوند توانا بیم و هراس ما را به‌قدرت و به اذن خود مبدل به امن و آسایش خواهد نمود، گرچه کلیه آثار ظاهر، نشانه یأس و نومیدی و محرومیت باشد (حتی اذا استیئس الرسل و ظنوا انهم قد کذبوا جائهم نصرنا فنجی من نشاء ولایرد باسنا عن القوم المجرمین) حتی زمانی فرا رسید که پیامبران مأیوس گشته و گمان کردند که تکذیب شده‌اند! یعنی رسالت‌شان پایمال و نابود گشته است، آنگاه یاری و نصرت خداوند آمد بر آنها و سپس نجات یافت هر که خواهان نجات بود، و فشار و عذاب خداوند از تبهکاران، بازگشت‌پذیر نخواهد بود.

دلیل تاریخی: کلیه تغییرات و حوادث تاریخی از زمان پیدایش اسلام به بعد نشان می‌دهد که نیرومندترین و فعال‌ترین پیش‌آمدی که در عالم انسانیت رخ داده، طلوع خورشید درخشان آئین مبین بوده و با وجود مشکلات و موانعی که در برابر پیشرفت آن عرض‌اندام نموده و خطراتی که بر گـِرد آن خط زنجیر کشیده و زحمات طاقت‌فرسائی که ملل اسلامی را احاطه کرده است همچنان نور ایمان در قلوب پیروان این دین متجلی و عزم آنان آهنین و برای مبارزه و ادامه جهاد مقدس خود بیش از پیش ثابت‌قدم و پای برجا و بر عهد خویش استوار بوده و می‌باشند و با همین نیروی ایمان و اتکاء به خداوند و دستورهای باهره رسول اکرم پیشوای معظم، حضرت محمد(ص) بود که ارتش اسلام با قلت بضاعت و سلاح غیرمکفی در اقطار جهان شاهد پیروزی را در آغوش کشیده و به فرماندهی افراد شجاع و باایمان فاتح و سربلند خواهد گشت.

هنگام هجوم لشگریان تاتار، دستگاه خلافت درهم شکست و ارتش اسلامی پراکنده گردید و نیروهای موجود متفرق شدند، خیال‌بافان جبون گمان کردند کار به آخر رسیده! اما در همان حال معجزه‌ای به‌وقوع پیوست و به‌رهبری انوار مقدس اسلام، نخست همان جنگجویان وحشی، به اطراف گریخته و بعد زیر پرچم دولت معنوی اسلام ایمان آورده و مسلمان شدند. یک‌بار دیگر نیز مردم روی زمین این وضعیت را دیدند و آن موقعی بود که اروپای متعصب، نمی‌گویم مسیحی، بلکه اروپای وحشی بر تمدن درخشان مسلمین چیره گشت و امواج سرکش قشون صلیبیون مانند سیل خروشان رو به کشورهای مسلمان سرازیر گشت اما صلاح‌الدین ایوبی آنها را سرکوب نموده به دور ریخت».

این مقاله کوتاهی از شهید حسن‌البنا بود که شهید نواب صفوی، پس از ترجمه، آن را با مقدمه‌ای کوتاه خود در جراید ایران منتشر ساخت و در واقع با این اقدام خود، گامی دیگر در راه وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی برداشت و به جوانان ایرانی آگاهی داد که حرکت اخوان‌المسلمین در مصر، همانند فدائیان اسلام در ایران، در راستای اجرای احکام اسلامی و برقراری حکومت خدایی، کوشا هستند و علی‌رغم فشار و سرکوب دشمنان داخلی و خارجی، سرانجام اسلام پیروز خواهد گشت.


نوشته شده در  دوشنبه 87/2/30ساعت  8:10 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]