سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

                                    بیت المقدس

در این میان می‌توان به اعتراف های "ایهود اولمرت" به فقدان محبوبیت در میان مردم اشاره کرد.

به گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه "معاریو"، "ایهود اولمرت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی خود در همایش حزب "کادیما" گفت:

"من نخست وزیر نخواستنی هستم. نظرسنجی‌ها این را نشان می‌دهند روزنامه ها در پی آن هستند که اعلام کنند من نخست وزیر نخواستنی هستم. دوستان در اپوزیسیون و در راس آن‌ها دوستم نتانیاهو هیچ فرصتی را برای ذکر این مسئله ازدست نمی‌دهند. من فکرمی کنم آن هادرست می‌گویند من واقعا نخست وزیر غیر محبوب هستم."

اولمرت درمصاحبه خود با یک نشریه چاپ رومانی نیز درمورد رهبر حزب الله لبنان به صراحت اعتراف کرد که: "سیدحسن نصرالله دلیرترین فردجهان است و از چیزی نمی‌هراسد.او با شجاعت وذکاوت عمل می‌کند و برای آینده برنامه دارد".

پایگاه روزنامه "یدیعوت آحارونوت " متن عبری این گفت و گو را پنج دقیقه بعد از انتشار آن سانسور و حذف کرد.

 سایت اسرائیلی "ان اف سی"  9  فروردین ماه سال جاری اعلام کرد:

موارد متعدد بازجویی از وزیران دولت (اسرائیل) " آریه الداد" عضو کنیست را بر آن داشت تا طرحی آماده کند که طبق آن دولت "ایهود اولمرت" ، "دولت ننگین " شناخته خواهد شد و باید استعفا دهد.

طبق این طرح، هرگاه یک دهم اعضای کابینه ای طبق دستور مشاور قضایی رژیم صهیونیستی تحت بازجویی قرار گیرند، کنیست مجاز است آن را "دولت ننگین" اعلام کند و این اقدام کنیست به مثابه ارائه استعفای نخست وزیر به رئیس جمهوراست. الداد در مصاحبه با سایت (ان اف سی) گفت:

"باید برای جلوگیری از فساد وزیران حکومت خط قرمز وجود داشته باشد."

 انزوا در حوزه روابط سیاسی خارجی

درحالی که یاس و نارضایتی در داخل فلسطین اشغالی رو به افزایش گذاشته، رژیم صهیونیستی به خاطر تجاوز روزافزون و جنایات جنگی علیه مردم بی‌دفاع و مظلوم فلسطین روز به روز در عرصه بین‌المللی نیز منزوی و با مشکلات جدی روبه رو می‌شود.

قطعنامه های پی درپی سازمان هاو نهادهای بین‌المللی در محکومیت اقدامات و سیاست های ددمنشانه این رژیم غاصب علیرغم قلب حقایق ازسوی این رژیم و متحدانش بازهم می‌تواند به روشنی ازموقعیت اسفناک و متزلزل این تشکیلات منفور حکایت کند.

ظاهرااین موقعیت به حدی خطرناک و حساس شده است که حتی ایالات متحده آمریکا نیز برای حفظ وجهه بین‌المللی خود از آن دوری می‌گزیند.

سایت "معاریو" در گزارش  30فروردین خود نوشت : مقامات امنیتی گفتند دیدار "عامیر پرتز" و " رابرت گیتس " وزیر دفاع آمریکا نتیجه خوشی نداشت.

بر پایه این گزارش دو دیدار بین دو طرف انجام شد.در این نشست ها مقامات ارتش اسرائیل اطلاعاتی کاملا محرمانه درباره تحولات لبنان و سوریه به ویژه قاچاق اسلحه از سوریه به لبنان به گیتس و همراهانش دادند.

پرتز از گیتس خواست در جلوگیری از قاچاق کمک کند اما گیتس پاسخ منفی داد. این اولین پاسخ ناامیدکننده بود.

دلیل گیتس چنین بود "آمریکا قصد ندارد در حوزه اختیارات سازمان ملل دخالت کند."

سپس اسرائیلی‌ها اطلاعات کاملا طبقه بندی شده ای درباره تحولات ایران مطرح کردند. اما اینجا هم وزیر دفاع پاسخ های خوشی نداد.

به گفته یک مقام امنیتی،گیتس گفت :آمریکا از فشار سیاسی حمایت می‌کند.

علی رغم اصرار طرف اسرائیلی برای دریافت پاسخی روشن او حتی کلمه ای درباره اقدام نظامی نگفت.

 مسائل و مشکلات اقتصادی

 اقتصاد رژیم صهیونیستی به طورکلی با بحرانهای عمیق و زیاد از جمله افزایش میزان بیکاری، بدهی های خارجی و نیز افزایش نرخ تورم روبه رو است.

علیرغم تلاش این رژیم برای پنهان نگاه داشتن معضلات اقتصادی خود،سطح زندگی شهروندان و فاصله طبقات اجتماعی موجود بین توده های مختلف مردم دلیل روشنی بر نابسامانی اقتصادی این رژیم است.

بسیاری ازتحلیگران سیاسی و رسانه ای منطقه معتقدند ریشه این مشکلات بیش از همه به نابسامانی اوضاع امنیتی داخلی اسرائیل به دلیل تجاوز به خاک فلسطین به ویژه پس ازسال 2000بازمی گردد که به نوبه خود باعث سر برآوردن انتفاضه در فلسطین شد و بر میزان خسارتهای اقتصادی ناشی از نگرانی از عملیات شهادت‌طلبانه واقدامات پیشگیرانه افزود.

با وجود کمک‌ها و بخشش های فراوان کشورهای خارجی به ویژه آمریکا به رژیم صهیونیست، این امر نتوانسته در بهبود سطح عملکرداقتصادی این رژیم بهبود چندانی ایجاد کند.

رژیم صهیونیستی در بخش تامین انرژی به ویژه درموردآب ،برق ،سوخت ،گاز و نفت که یکی ازمهم‌ترین انگیزه های اقتصادی تلاشهای رژیم غاصب اسرائیل به ویژه درخاورمیانه به شمار می‌آید، با مشکلات جدی روبه رو است.

براساس پیش بینی‌ها و تحقیقات انجام شده در این زمینه، اسرائیل در چند سال آینده در بخش تامین گاز مورد نیاز خود با مشکل رو به رو خواهد شد.

در مورد نفت و فرآورده های آن و نیز برق، وضعیت اسرائیل نیز به همین صورت است.

به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی در یافتن راه حلی برای این مشکلات و تامین نیازهای اولیه زندگی نه تنهاشهروندان خودبلکه درمورداسکان تعدادبیشتری از یهودیان در این سرزمین در تنگنا قرار دارد.

در این مورد گزارش روز  11فروردین سال جاری پایگاه اینترنتی روزنامه "یدیعوت آحارونوت" درموردتمایل شهروندان اسرائیلی برای زندگی درخارج از سرزمینهای اشغالی بسیار جالب توجه است.

به نوشته این روزنامه، سطح زندگی بالا، امکانات تفریحی بیشتر و اصولا دستمزدهای بالا همچنان اسرائیلی های روسی الاصل را به بازگشت به مسکو تشویق می‌کند.

از بین هزاران مهاجر شوروی که در اواخر دهه 1980و 90میلادی به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده‌اند بسیاری باردیگر مراسم آزادی از مصر (عید پسح) را در تبعید جشن خواهند گرفت اما این بار از روی اختیار و نه اجبار، مسکو در سال های اخی ربه پایتخت اقتصادی روسیه و گرانترین شهر جهان تبدیل شده است و پتانسیل نهفته در آن از چشم شهروندان اسرائیلی روسی الاصل نیز پنهان نمانده است.

طبق ارزیابی سازمان های مختلف، هم اکنون حدود 30الی 50هزار شهروند اسرائیلی در پایتخت روسیه زندگی می‌کنند. آنها به روسی سخن می‌گویند و دائما در مسیر مسکو - تل آویو در رفت و آمدند.

پایگاه اینترنتی "واللا" نیز روز 2اردیبهشت نوشت :" درآستانه پنجاه ونهمین سال روزاستقلال کشور نظرسنجی "مرکز مغزها" برای کانال تلویزیون، نشان می‌دهد وقتی از مردم اسرائیل پرسیده شد "اگرزمینه اقتصادی و عملی بهبود زندگی در خارج از کشور فراهم شود، کشور را ترک می‌کنید یا نه" بیش از یک سوم پاسخ مثبت دادند."

همچنین این سایت در مطلبی در روز 8اردیبهشت نوشت : میزان فقر در اسرائیل در سال 2005به  25درصد جمعیت رسید.

در ادامه این گزارش آمده است :" این چیزی است که از تحقیقات بانک مرکزی اسرائیل بر می‌آید. اقتصاددانان بانک مرکزی اسرائیل مدعی هستند براساس شاخص های دیگرکه قدرت خریدکالاها و خدمات ضروری را در نظر می‌گیرد فقر کاهش یافته است. طبق این تحقیق یهودیان ارتدوکس و عرب‌ها 60درصد فقیران اسرائیل را تشکیل می‌دهند."


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:43 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                                        بیت المقدس

آخرین جلسه بررسی طرح مانور عملیات در تاریخ 5/2/61 در قرارگاه مرکزی کربلا برگزار گردید.در این جلسه مسائل مهمی از جمله شرایط سیاسی ملتهب منطقه خاورمیانه و اوجگیری مساله استراتژیک جهان اسلام، قیام ملت مسلمان فلسطین و حمله احتمالی اسراییل به جنوب لبنان، مورد بحث فرماندهان قرارگاه کربلا قرار گرفت. جمع بندی اوضاع سیاسی منطقه و نیز تاثیر متقابل حرکت نیروهای ایرانی بر مبارزات ضد اسرائیلی، مسوولین قرارگاه را به این نتیجه رساند که برای طرح عملیات در شرف آغازی که تا به آن روزه (کربلا- 3) « الی البیت المقدس» یعنی «به سوی بیت المقدس» نام گذاری شد و این نام گذاری گامی بود در جهت تجلی بخشیدن به شعار «راه قدس از کربلا می گذرد.»

البته تذکر این نکته لازم است که از همان بدو نام گذاری عملیات، عامه مردم و رسانه های گروهی، جهت سهولت در ادای نام این نبرد، غالباً قید «الی» را حذف و تنها بیت المقدس را به کار می بردند. همین تواتر موجب شد تا امروزه نیز غالباً به جای «الی بیت المقدس» از نبرد آزادسازی خرمشهر صرفاً با نام بیت المقدس یاد شود.

انتخاب این نام و پیروزی محتمل رزمندگان اسلام، برای رژیم صهیونیستی به شدت شکننده و عکس العمل آنان کاملاً قابل پیش بینی بود. فرمانده وقت سپاه پاسداران در این باره اظهار داشت: «این احتمال وجود دارد که همزمان با عملیات (الی) بیت المقدس، اسرائیل به جنوب لبنان حمله نماید. »

این احتمالات به وقوع پیوست و رژیم اشغالگر قدس با شنیدن نام عملیات بیت المقدس به طور جدی احساس خطر کرده و به ناچار دشمنی خود را عیان کرد تا از حرکت احتمالی رزمندگان اسلام به سوی قدس جلوگیری کند. لذا این رژیم غاصب به جنوب لبنان حمله کرد.

از این پس از یک سو تلاش های آمریکا برای حمایت همه جانبه از عراق و تجهیز این کشور و نیز فشارهای وارده به جمهوری اسلامی برای پذیرش صلح تحمیلی، و از سوی دیگر تجاوز رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان که از مدت ها قبل مقدمات آن فراهم شده بود، جمهوری اسلامی را در موقعیتی بسیار دشوار قرار داد که در نتیجه می بایست علاوه بر مقابله با سیاست های آمریکا در منطقه خلیج فارس، در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان نیز تدابیر لازم را اتخاذ کند. به عبارت دیگر، تهاجمات پنهان استکبار و عداوت رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی، اینک در بسیاری موارد نقاب از چهره افکنده و در جبهه های مختلف به طور آشکار به مقابله با جمهوری اسلامی پرداخته اند.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:37 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

در کنار یکی از ستون ها و در قسمت جنوبی صخره مقدس، محفظه ای ساخته شده است که به وسیله ی نردبانی فلزی به سقف گنبد متصل می شود که به نشانه ی محل حرکت تاریخی پیامبر اسلام (ص) برای معراج سماوی مذکور در تفاسیر است. گفته می شود که در داخل این محفظه یک تار موی حضرت محمد (ص) نگهداری می شود .

نور و روشنایی داخل ساختمان به وسیله ی دو ردیف پنجره تامین می گردد که یک ردیف آن در دیوار های هشت ضلعی و ردیف دیگر در دیواره تحتانی ساختمان است. این دیورا ها با بهترین سنگ های مرمر و نیز دیوار های بالا با بهترین کاشی های ایرانی و عثمانی پوشیده شده اند. در سطح درونی گنبد آیاتی از قرآن مجید با بهترین خط و با طلای ناب نوشته شده است .

سطح بیرونی گنبد مطلا است و از نوعی آلیاژ مخصوص پوشیده شده است که دائما به رنگ زرد می درخشد .

قبه الصخره چهار درب ورودی دارد که در چهار سمت شمال ، جنوب ، شرق و غرب قرار دارند . معمولا فقط درب غربی برای ورود و خروج نمازگزارن باز است . درب جنوبی به نام باب المکه و درب شرقی به نام باب القضاء معروف است .

 مسجد الصخره

چنانچه گفته شد صخره ی مقدسی که پیامبر از روی آن به معراج رفتند در داخل قبةالصخره و درست در وسط آن قرار دارد . در داخل این صخره غاری وجود دارد که به مغارةالانبیا نیز خوانده می شود و حدودا پانزده نفر می توانند در آن نماز بخوانند و به همین جهت این محوطه را مسجد صخره می نامند .

کف مسجد الصخره در حدود 3 متر پایین تر از کف قبةالصخره است . داخل مسجد الصخره به وسیله ی برق روشن می گردد .

صخره مقدس و مسجدالصخره در داخل آن ، در حقیقت یک قطعه سنگ واحد بزرگی است که در اصل قله ی کوهی بوده است و لذا سطح بیرونی آن به صورت حرم هرمی از کف قبةالصخره به اندازه ی یک متر و نیم بلندتر بوده و بر آمده می باشد . این صخره که سخت است دارای رنگ سفید مایل به کرم و تقریبا مانند نوعی مرمر به نظر می رسد .

در زلزله ی در سال 1067، تَرکی بر روی صخره ایجاد شد که هم اکنون قابل مشاهده است .

قبة الصخره به علت زیبایی بسیار و همچنین ارزش و بهای زیادی که خلفای اسلامی برای آن قائل شده اند، در نظر مسلمین پر اهمیت تر از بنای مسجدالاقصی فرض شده است در صورتی که این چنین نیست .

 قبةالقضاء ( قبة السلسله)    

                       

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/19015016972511331452818421813165147162105.jpg">

همان طور که در شرح قبة الصخره گذشت، از درب شرقی قبه الصخره به باب القضاء یاد می کنند.

وجه این تسمیه آن است که در مشرق صخره ی مقدس و در محل قبة القضا، تخته سنگ بزرگی بوده که حضرت داود (ع) بامدادان و شامگاهان بر روی آن نشسته و به عرض حال مردم و شکایات و اختلافات آنان رسیدگی می کرده و احکام شرعی را صادر و اجرا می نموده است، کما اینکه در قرآن کریم حضرت داود (ع) به این صفت متصف گردیده است .( آیه شریفه 26 سوره صاد):

 

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/16411666975958411412242825016414219680.jpg">

                   

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ

 و گفتیم:اى داود! همانا تو را در زمین جانشین [ و نماینده خود ] قرار دادیم ; پس میان مردم به حق داورى کن و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف می  کند . بى تردید کسانى که از راه خدا منحرف می شوند،چون روز حساب را فراموش کرده اند، عذابى سخت دارند .

 به یاد موقعیت این تخته سنگ که در حقیقت مسند قضاوت داود (ع)  بوده، گنبدی در محل آن ساخته شده است.این بنا را "بیت عدل داود" نیز می نامند . این بنا در محل سکوی میان حرم الشریف که صحن قبه الصخره محسوب می گردد واقع شده است .

این ساختمان در محوطه حرم الشریف نزدیکترین بنا به قبةالصخره است و از جهات مختلف یکی از عالی ترین شاهکارهای معماری و اندیشه ی مهندسی و هنری به شمار می آید : 

قبه القضاء بدون اینکه دیواری داشته باشد، عبارت از یک گنبد است که بر روی هفده ستون بنا گردیده است. این ستون ها  روی دو دایره متحد المرکز به نحوی واقع شده اند که با یک نگاه از هر طرف، تمام آنها دیده می شود. ( 11ستون در دایره ی بیرونی و 6 ستون در دایره ی درونی)

 گنبد این بنا به رنگ گنبد مسجدالاقصی است که بر روی پایه ای شش ضلعی قرار دارد، آن پایه ی شش ضلعی نیز، خود بر روی یک ده ضلعی منتظم بنا شده است و این نظم در بنا، ظاهری بسیار شکیل به قبة القضاء بخشیده است.

 از عجایب ساختمان قبه القضاء،‌ رابطه ی ریاضی ابعاد این بنا با ابعاد قبه الصخره است. ابعاد قبه القضا توان هندسی عدد یک سوم  در قیاس با ابعاد قبه الصخره است :

به این ترتیب که ارتفاع آن یک سوم ارتفاع قبةالصخره ، مساحت آن یک نهم مساحت قبةالصخره و حجم آن یک بیست و هفتم  حجم کل قبةالصخره است. در حقیقت سازنده و طراح این ساختمان خواسته است در عین حال مدلی از بنای قبةالصخره را در معیاری کوچکتر و با یک محاسبه دقیق هندسی بسازد .

 لازم به ذکر است که از قبه القضاء بیشتر با نام قبه السلسه یاد می کنند .

پس از بررسی اماکن داخل حرم الشریف نوبت به مهمترین بنای آن می رسیم و آن چیزی نیست جز مسجدالاقصی :

 مسجدالاقصی

مسجدالاقصی مسجدیست در جنوب حرم الشریف .

طول مسجد اقصی 5/81 و عرض آن 5/54 متر است .

مسجد در کل دارای 11 درب ورودی است : 7 درب در شمال ، 1 درب در شرق، 2 درب در غرب و 1 درب در جنوب مسجد.

سمت شمالی مسجد از بیرون دارای هفت ایوان طاق نمای بسیار زیبایی می باشد که تماما از سنگ تراش ساخته شده اند . درب بزرگ ورودی مسجد در ایوان وسطی قرار دارد که ارتفاع آن بلندتر از ایوان های دیگر بوده و طاق نمای آن بزرگتر از طاقنماهای دیگر می باشد . به علاوه بر روی آن طاق نما های کوچکتر با ستونهای مرمرین زیبایی تعبیه شده است .

 به همین ترتیب داخل مسجد نیز شش ردیف ستون آزاد و دو ردیف ستون جانبی متصل به دیوار های شرقی و غربی وجود دارد . سقف مسجد در قسمت وسط به شکل شیروانی و در سایر قسمت ها طاق نما می باشد  و در ردیف ستون های وسطی و سقف شیروانی شکل روی آنها بلندتر از قسمت های دیگر می باشد .

 عضی از ستون های مسجد که در قسمت غربی و قدیمی ترین قسمت مسجد هستند از سنگ و آجر ساخته شده و پهن و عرض هستند که ابعاد آن 2×3 متر می باشد و با گچ نماکاری شده اند ولی در قسمت های مرکزی و شرقی مسجد ستونها سنگی و از بهترین نوع سنگ های مرمر درخشان و شفاف جهان هستند که به رنگ های مختلف سیاه – سبز – بنفش – سفید شیری – کبود یشمی و غیره شکوه خاصی به ساختمان با عظمت و فضای ملکوتی مسجد بخشیده اند .

ارتفاع این ستون های سنگی که یک پارچه هستند در حدود 5 متر می باشد .

 

در قسمت جنوبی و وسط ، یک گنبد بلند و  بزرگ وجود دارد و در زیر آن محراب با شکوه مسجد به نقش و نگار بسیار عالی تزئین یافته و کتیبه‏ای‏ دارد که نشان می دهد صلاح‏الدین در سال 583 هجری این محراب را بنا نموده است و در همین جا یک منبریست که از بهترین چوب ها  که در آن با عاج و صدف‏ منبت‏کاری شده که نهایت درجه حیرت‏انگیز می باشد و از کتیبه‏ای که در آن‏ موجود است معلوم می شود که این منبر در سال 564 هجری ساخته شده و شیشه‏های پنجره‏های بالای محراب آن متعلق به قرن شانزدهم میلادی است. این منبر در سال 1996 در یک آتش سوزی از بین رفت.

سطح درونی این گنبد عظیم از طلای ناب می شود وزن طلا های به کار رفته در سقف از ده ها کیلوگرم متجاوز است . . بر کناره سقف گنبد و اطراف سر ستون ها و حاشیه محراب آیاتی از قرآن کریم با بهترین خط نسخ عربی و کوفی که گاهی از طلای ناب و برجسته هستند دیده می شوند . 

 احساس زیبایی مسحور کننده خطوط این آیات شریفه و تلألو آنها در آیینه های مورب و درخشان رنگی ستون ها ی سنگی مسجد اثر پر ابهتی که در دل آدمی ایجاد می کند روح و جسمانتان را چنان در عظت حقیقت و محتوای آیات قرآن فرو می برد که آدمی به یکباره خود را از قید زمان و مکان و تعلقات فانی زندگی مادی رهادیده .

در کنار یکی از ستون های گنبد بزرگ سکوئی سنگی به ابعاد 2×3 متر بر روی چهار ستون مخصوص به ارتفاع تقریبی سه متر قرار دارد که موذن ، قاری قرآن و مکبر با یک پلکان مخصوص به آنجا رفت و مخصوصا روزهای جمعه در ادای مراسم نماز جمعه از روی آن سکو انجام وظیفه می کنند . کف مسجد که از سنگ و کاشی ساخته شده از فرش های ایرانی مفروش است .

در سمت جنوب غربی ساختمان مسجد به صورت زاویه ای به سمت غرب ادامه پیدا کرده است که به نام مسجدالابیض (مسجد سفید) یا مسجد زنان می نامند . از غرب مسجد زنان به فاصله کمی ساختمان موزه اسلامی و به علاوه یک مناره بلند و با شکوه درست در گوشه جنوب غربی حرم شریف قرار دارد . موزه اسلامی و مسجد زنان وصل به دیوار جنوبی و غربی حصار حرم شریف واقع شده اند و در شمال موزه باب المغاربه (دروازه ی غربی) تعبیه شده است .

در سمت شرقی مسجدالاقصی و وصل به آن ساختمان های ضمیمه به اسامی محراب زکریا ، مسجد چهل شهید و مسجد عمر شاخته شده اند که همه آنها  با طاق نما و درب مخصوص به داخل مسجدالاقصی راه دارند . مسجد عمر از همه ی آنها بزرگتر است .

اگر درباره اوصاف ساختمان مسجد و مشخصات معماری و مصالح ساختمانی و جزء به جزء ظرایف هنری و عظمت ستون ها و خطوط کتیبه ها و محراب و گنبد و ضمائم آنها بخواهیم بررسی نموده و همه را بنویسیم در چنین مقالاتی جای نمی گیرد و لاجرم کتابی را می خواهد .
وضعیت بنای مسجدالاقصی

همان طور که بیان گردید، حرم الشریف در قله ی کوه موریا واقع شده است و با هدف حفاظت از صخره ی مقدس ، درست بر روی قله که سنگ معراج قرار دارد قبة الصخره نیز ساخته شد.

کوه موریا از قله به پایین دارای شیب بسیار تندی بوده است و لذا برای از بین بردن آثار شیب ، قبه الصخره را بر روی سکوئی بنا نمودند. از این رو ساختمان مسجدالاقصی را نیز برای آنکه کف مسجد مستوی و سطح صافی داشته باشد و اثر شیب تند کوه در آن نمودار باشد آن را در دو طبقه ساخته اند ؛

  ساختمان مسجدالاقصی از 150 متری جنوب صخره مقدس می شود. در مسجد زیر زمینی با افزایش شیب اصلی، ارتفاع ستون های آن نیز اضافه می گردد. سقف مسجد زیر زمینی بر روی هشتاد و هشت ستون مربعی شکل که از سنگ ساخته شده اند قرار دارد. این ستون ها در پانزده ردیف واقع شده اند.

راه ورودی مسجد زیر زمینی از ایوان مسجدالاقصی و با یک راه پله  شروع می شود. این مسجد زیر زمینی در قسمت جنوبی نیز به وسیله دروازه ای به بیرون وصل می گردد، گفته می شود که این مسجد زیر زمینی نخستین بار پیش از اسلام به وسیله ی مسیحیان به عنوان کلیسا ساخته شده بود و آنان معتقد بودند که حضرت عیسی علیه السلام از این محل به آسمان صعود کرده است نیز گفته می شود در داخل راهرو کنار دروازه ی این مسجد زیرزمینی به قرار اطلاع هنوز کتیبه هایی از دوران قبل از اسلام و نیز آثار تصرف صلیبیون بر دیوار آن دیده می شود .

بر روی مسجد زیر زمینی، ساختمان اصلی مسجداقصی احداث شده است .

ساختمان اولیه ی مسجدالاقصی که به دستور ولید بن عبدالملک ساخته شده، کوچک بود و به تدریج در طی قرن ها ی بعد توسط سلاطین و حکام و سرداران اسلامی وسعت یافت و ساختمان های دیگری در اطراف آن احداث گردید و با دادن تغییرات اساسی در معماری و نقشه و تزئینات آن و نوشتن خطوط عالی و کتیبه های زیبا و نصب ستون ها از بهترین سنگ های جهان به صورت یکی از بهترین و مجلل ترین مساجد جهان در آمد .

رسول اکرم در بیان ارتباط تنگاتنگ و جایگاه مسجد الاقصی از مسجد الحرام (مکه ) و مسجد النبی (مدینه) می فرمایند: «لاتشد الرحال الا الی ثلاث مساجد: المسجد الحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی » (بار و بنه به قصد سفر و زیارت بسته نشود مگر به این سه مسجد: مسجد الحرام، مسجد من و مسجد الاقصی)

مسلمانان که به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد الاقصی و بیت المقدس و همچنین ارتباط متین آن با باورهای اسلامی واقف شدند، درصدد ایجاد تحول به سوی اسلامیت آن برآمدند.

فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در سال 638 میلادی، (15 هجری) روی داد. خلیفه عمر بن الخطاب با ورود مسالمت آمیز خود و از خلال امان نامه ای که به امان نامه عمری موسوم گشت، امنیت را برای مردم این شهر به ارمغان آورد. این سند بیانگر ارتباط سیاسی و حقانیت قانونی اسلام نسبت به قدس و فلسطین بود. پس از آنکه خلیفه مسلمانان کلیدهای شهر قدس را از "صفر نیوس" اسقف اعظم روم دریافت داشت به منطقه حرم شریف که در آن هنگام به ویرانه ای بدل شده بود، رفته و جایگاه صخره مبارکه را زیارت نمود و دستور پاکسازی کامل را دادند. ایشان همچنین دستور دادند مسجدی در بخش جنوبی حرم شریف احداث شود. خلیفه در گام بعدی به نظم و ساماندهی امور شهر پرداخته و محضرهایی را دایر کردند و به پست و ارتباطات سامان بخشیدند و یزید بن ابی سفیان را به ولایت این شهر گمارد و عباده بن الصامت را در مسند قضاوت نشاند.

همانگونه که عمر بن الخطاب و خلفای راشدین متعاقب ایشان در فتح بیت المقدس و اسلامیت عملی مسجد الاقصی و ورود آنها در فرهنگ سیاسی اسلامی نقش مؤثری داشتند، خلفا و امرای اموی نیز در شکل دهی نماد تمدن اسلامی آن سهیم بودند، چه جایگاه دینی و سیاسی بیت المقدس و مسجد الاقصی را در آن مقطع خاصه در پرتو شکست دو ابر قدرت فارس و روم در برابر دولت نو پای اسلامی بخوبی درک کرده بودند. از این رو تثبیت و تحکیم نماد تمدن اسلامی در بیت المقدس متبلور در مسجد الاقصی ضروری می نمود و نتیجه آن، بازسازی منطقه مسجد الاقصی به شکلی متناسب با عظمت، ثبات، و رفاه دولت نو پای اسلامی بود.

 این طرح (بازسازی) در عهد خلافت عبد الملک بن مروان و فرزندش ولید صورت گرفت که ساخت قبه الصخره و گنبد سلسله در عهد خلیفه عبد الملک و ساخت مسجد الاقصی و دار العماره، دربها و آثار عدیده دیگری را شامل شد. ساختمان اولیه ی مسجد پس از ورود مسلمانان به فلسطین در سال های 709 تا 715 میلادی به دستور ولید بن عبدالملک مروان خلیفه اموی بنا گردید که قسمتی از همان ساختمان به شکل ستون های بسیار بزرگ که به خوبی از سایر ستون ها و قسمت های بنای مجلل مسجد مشخص است هنوز وجود دارد، مشهور است که خراج هفت سال مملکت مصر برای احداث بنای قبه الصخره و مسجدالاقصی هزینه شده است .

زلزله ای که در سال 746 میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمه ی زیادی وارد کرد که به دستور المنصور خلیفه ی وقت عباسی تعمیر گردید، چندی بعد برای دومین بار زلزله ای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور المهدی خلیفه ی عباسی تجدید بنا گردید.

خلفای عباسی به رغم انجام مرمت های متعدد به ویژه بازسازی قبه الصخره در عهد خلیفه  عباسی "مأمون" و نیز بازسازی مسجد الاقصی در دوره زمامداری "مهدی" در حد توان از عمارت مسجد الاقصی محافظت کردند، به نظر می رسد خلفای عباسی توانسته اند این کار را بدون آنکه تغییر محسوسی در شکل و شمایل و معماری اموی ها ایجاد کنند به انجام برسانند.

خلفای فاطمی (الحاکم بأمر الله و فرزندش ظاهر لاعزاز دین الله) نیز بسان عباسی ها با انجام بازسازی هایی بر روی قبه الصخره و مسجد الاقصی را مرمت کردند. عبدالدهر یکی از حکام فاطمیون مصر در سال های 1034 تا 1036 میلادی ضمن انجام تعمیرات در بنای مسجدالاقصی حصار شهر بیت المقدس را که در قسمت های جنوبی و شرقی آن در اثر زلزله خراب شده بود تعمیر نموده و آنها را به ساختمان مسجد اتصال داد.

این صبغه معماری مسجد الاقصی در عهد ایوبی ها رشد و گسترش یافت به طوریکه ایوبی ها پس از آزادی و پاکسازی مسجد الاقصی از لوث صلیبی هایی که به آن آسیب رسانده و ظاهرش را تغییر داده بودند ، مسجد را به وضعیت پیش از تهاجم صلیبی ها در آورده و ضمن انجام مرمت هایی، پاره ای تأسیسات را در آن به وجود آوردند. این اقدامات جهشی در تحول معماری به حساب آمد.

مملوکیان نیز در اظهار و نمایاندن چهره معماری اسلامی مسجد مبارک الاقصی سهیم بودند و دومین جهش در رشد و پیشرفت معماری بدست آنان صورت گرفت و در واقع متمم طرح های اموی ها بود و در این دوره چهره معماری حرم شریف که بیانگر اسلامیت مسجد مبارک الاقصی در طول این دوران ها است، تکمیل گشت.

مملوکیان علاوه بر احداث راهرو ها، مدارس دینی، مناره ها و درب ها، نسبت به مرمت گنبد ها ، سقاخانه ها و نیمکت ها و محرابهای کنونی و منتشره در صحن حرم شریف اقدام کردند.

هم زمان با شکل گیری معماری مسجد الاقصی، جایگاه دینی آن در نزد مسلمانان که از قرآن کریم و احادیث شریف نشأت گرفته است، تبلور و عینیت یافت. یقیناً اگر این جایگاه نبود، قدس امروزه شاهد این معماری و آبادانی در مسجد الاقصی نبود .

در بین همه ی کسانی که برای نوسازی و توسعه و تزئینات مسجد همت گمارده اند بیش از همه نام و آثار صلاح الدین ایوبی به چشم می خورد .

در سال 1099 میلادی که شهر بیت المقدس در جنگ صلیبی به دست مسیحیان افتاد، آنان وارد حرم شده و سردار روم قسمت غربی ساختمان مسجد را به قصر اختصاصی خود تبدیل کرد. در سال 1118 میلادی مسیحیان مسجدالاقصی را قرارگاه نگهبانان خود نموده و آن را به نام کاخ سلیمان نامیدند. علاوه بر آن قسمتی از مسجد را نیز محل انبار وسائل و لوازم خود ساختند و در اطراف مسجدالاقصی ساختمانهای زیادی برای انبار و اسلحه خانه های خود بنا نمودند .

مسیحیان صلیبی در تصرف بیت المقدس و ورود به حرم شریف و تجاوز به ساحت مسجدالاقصی این قدیمی ترین زیارتگاه پیروان ادیان توحیدی جهان چنان فجایعی از قتل و آدمکشی و غارت به بار آوردند که درجزو آثار ننگین تاریخ ثبت گردیده است به طوری که "وایمون اداژیل" قسیس فقط ده هزار نفر را که به حرم شریف پناه برده بودند در داخل حرم کشتند و در نتیجه ی آن در داخل حرم به قدری خون جمع شده بود که لاشه های مقتولین در آن شناور بود .

 - وجه تسمیه ی مسجدالاقصی 

 نام مسجدالاقصی از آیه ی اول سوره ی مبارکه ی اسراء (بنی اسرائیل) اخذ شده است :

 سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَه ...

 ترجمه ی تحت اللفظی مسجدالاقصی  ، "مسجد دور تر " است .

اکثر مفسران نیز گفته اند که منظور از آن،  مسجدی است که در حوزه ی عبادتگاه بیت المقدس ساخته شده است .

ملا حسین کاشفی از مفسران قرآن نیز در تفسیر این لغت می گوید :« مسجد دور تر از اهل مکه »

با دقت در این کلام چنین بر می آید که اقصی را به معنی دور تر با مستتر شدن جمله ی (از اهل مکه) در نظر گرفته است . که البته با توجه به مقیاس حرکت وسایل نقلیه و معیار مسافت های آن زمان و محدود بودن تعداد مساجد روی زمین، در حقیقت مسجد بیت المقدس دورترین مسجد نسبت به مسجدالحرام (درمکه) بوده است ، به شرحی که ابوبکر عتیق نیشابوری در حدیث معراج می گوید ، طی کردن مسافت بین مکه و بیت المقدس در آن زمان یک ماه طول می انجامید.

نظریه ی دیگر در وجه تسمیه مسجدالاقصی به لسان قرآن از توجه به جنبه ترکیب  نحوی آیه است : چرا در آیه ی مبارکه، کلمات "المسجد" و "الاقصی" هر دو با "ال" ذکر شده اند ؟ اگر "ال" را در مسجد،  ال معرفه و تعریف  بگیریم اینطور نتیجه گرفته خواهد شد که این مسجد قبلا در قرآن مورد گفتگو قرار گرفته و از نظر گوینده یا شنونده و به طور کلی در میان مردم در زمان نزول قرآن معروف بوده است و کلمه ی مسجد گر چه لغت عربی است ولی چون قبل از اسلام متداول نبوده بنا بر این به همان معنی عام خود یعنی سجده گاه معهود تلقی می گردد و می دانیم که در صدر اسلام و در زمان نزول این آیه چنین محل سجده و عبادتی دور از مسجدالحرام که در میان مردم زمان معروف و شناخته شده بود همان عبادتگاه بیت المقدس بوده است .

ثانیا قابل توجه است در حالی که در نقاط دیگر قرآن در یک بیان عام از این محل با کلمه "مقدس" تعبیر و یاد شده است ولی در اینجا با لغت خاصی که حاکی از یک بعد مکانی است توصیف و بیان شده است.

به نظر می رسد که علت بیان مسجد را در این آیه با صفت اقصی باید در رابطه با جمله "اسری بعبده" جستجو کرد زیرا هدف نشان دادن و مجسم ساختن اهمیت و عظمت حرکت پیغمبر (ص) در آن سیر شبانه بوده است که در معیار سنجش های زمانی و مکانی بشر ،امر خارق العاده ای می باشد به همین دلیل  مثلا به جای جمله ی " من المسجدالحرام  الی المسجدالمقدس الذی بارکنا حوله ..." که در رابطه با نحوه ی بیان قرآن در سایر نقاط عادی به نظر می رسد فرموده است :" من المسجدالاحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکنا ... "

 به هر حال آنچه امروز به طور عینی به نام مسجدالاقصی مشهود است مسجدی است که در شهر بیت المقدس و در جنوب حرم شریف واقع است که البته در بیان قرآن و حتی دربیان مردمان، منظور از مسجدالاقصی تنها  ساختمان اصلی مسجد نیست بلکه منظور حتی صحن حرم الشریف و مجموعه ی اماکن مقدسه واقع در آن نیز می باشد .

                                      مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/1454512212141362172825217222248159447129.jpg">
آتش سوزی در مسجدالاقصی

 در  صبح روز 30 مرداد 1348/21 اوت 1969 یک صهیونیست استرالیایی به نام دنیس مایکل روهان " Michael Dennis Rohan" مسجدالاقصی را به آتش کشید. گرچه اسراییلی ها اعلام داشتند که این فرد استرالیایی یک مسیحی صهیونیست دیوانه بود لیکن برخی منابع معتبر نیز بر این عقیده هستند که این فرد  یک یهودی توریست بود و از لحاظ سلامت عقلی نیز هیچ مشکلی نداشت.

همچنین آثار حریق دلالت بر آن دارد که اشخاص دیگری روهان را در آتش زدن این مسجد از خارج آن و از یکی از پنجره‌های مشرف به باب ‌المغاربه (که اسراییلی ها آن را منهدم کردند) هدایت و یاری رسانیدند.

 

  در نتیجه ی این آتش سوزی منبری که از چوب ساخته شده و با عاج و آبنوس تزیین گردیده بود و در ساخت آن نهایت دقت و ظرافتی که در هنر اسلامی‏ آن ایام معمول بوده ، به کار رفته بود و  توسط نورالدین زنگی سفارش ساخت داده شده بود بعد از جنگ های صلیبی و فتح بیت‌المقدس در سال 1187 یعنی دوران مسیحیت توسط صلاح‌الدین ایوبی از حلب به بیت‌المقدس آورده شده بود و  به منبر صلاح الدین ایوبی مشهور بود و قسمت های‏  زیادی از مسجد طعمه حریق گردید .

 

علاوه بر منبر صلاح‌الدین ایوبی، مسجد عمر ، محراب ذکریا، مقام الاربعین، سه رواق ممتد از جنوب به شمال با ستون ها و ایوان ها و تزئینات سقفی بر سطح مسجد فرو ریخت. دو ستون اصلی که گنبد روی آن استوار بود و اجزایی از  گنبد داخلی که مزین بود  ، محراب و دیوارهای جنوبی ، پوشش مرمری و 48 پنجره گچی، شیشه‌های رنگی و فرش ها، سوره اسراء که با کاشی های معرق و تذهیب شده نوشته شده بود و از بالای محراب به سوی شرق امتداد داشت و بسیاری از تزئینات و آیات قرآنی طی این آتش‌سوزی از بین رفت .

ابتدا دولت اسرائیل‏  آتش سوزی را ناشی از اتصال سیم های برق اعلام کرد ، اما اداره برق این ادعا را رد کرد.

بخش به آتش کشیده مسجدالاقصی 1500 متر مربع از 4400 متر مربع مساحت کلی مسجد را در بر می‌گرفت.

به هر حال،این حادثه خشم جهان اسلام را برانگیخت و التهابات گسترده‏ای‏  ایجاد کرد.

 یک ماه بعد از این واقعه، و ظاهرا در واکنش نسبت به آن، نخستین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در رباط ، پایتخت مغرب تشکیل شد ؛ یکی از  نخستین اقدامات اولین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای‏ اسلامی که یک سال بعد تشکیل گردید آن بود که روز 30  مرداد/21 اوت هر سال را که سالگرد وقوع این حادثه‏  بود،به عنوان روز همبستگی ملت فلسطین اعلام کرد.

در  24 شهریور 1348/15 سپتامبر 1969 نیز شورای امنیت‏  سازمان ملل متحد، اسرائیل را به لحاظ به آتش کشیده شدن‏  مسجد الاقصی تقبیح و تخطئه کرد.

حدود یک سال بعد از  این آتش‏سوزی، شورای اسلامی بیت المقدس تعمیر  خرابی های ناشی از آن را آغاز کرد. کار این تعمیرات‏ چندین سال طول کشید، و طی آن بسیاری از بخش های‏  این مسجد،از جمله قسمت هایی که در آتش سوزی خسارتی‏ ندیده بود،از نو ساخته شد.علاوه بر این ها ، از محل‏ درآمد موقوفات مسلمانان ، چندین آب انبار و بازارچه‏ ی بزازی و دو مسجد جدید نیز بنا شد و مساجد موجود مرمت‏ گردید.

حکومت اردن پس از آتش‌سوزی مسجدالاقصی، کمیته معماری مسجد را تشکیل داد. این کمیته در خلال سال های 1969-1982 اصلاحات زیر را انجام داد:

1- ساختن بخش به آتش کشیده شده و ویران شده و از بین بردن آثار حریق.

 2- ساختن دیوارها و ستونهایی به جای دیوارها و ستون های سوخته شده.

3- ساختن کف بتنی.

4- ساختن سقف بتنی جدید به جای سقف سوخته شده.

5- ساختن ایوانهائی با سنگهای سفید و سرخ.

6- ساختن دیوار مسجد عمر و سقف آن.

7- ساختن دیواری جدید برای مقام‌الاربعین.

8- ساختن دیوار محراب زکریا.

9- ساختن 48 پنجره از گچ و نصب شیشه رنگی برای آنها.

10- ساختن دو ستون مرمری که گنبد بر آنها سوار است.

11- ساختن پوشش مرمری داخلی.

12- برق‌رسانی به داخل.

13- سنگفرش کردن تمام قسمت های به آتش کشیده شده.

14- مرمت چوب و تزئینات گنبد چوبی داخلی به کمک مؤسسه ایتالیایی (ایکرم  Iccrom)

15- تهیه طرحهای جدید برای ساختن منبر صلاح‌الدین.

16- تهیه و بازسازی کتابت سورة اسراء با کاشی های معرق.

                                    مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/1464641309210224236150107162027715146206.jpg">

اگرچه کنفرانس سران کشورهای اسلامی در پی این آتش سوزی تشکیل شد و ناراحتی را میان برخی مسلمین به وجود آورد اما هیچ گاه از سوی مسلمین عکس العملی که بتواند رژیم صهیونیستی را از این عمل پشیمان کند انجام نشد  (2)

برای آگاهی بیشتر میتوان به گفته ی " گلدا مایر" نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در این مورد اشاره کرد :

از گلدا مایر نخست وزیر اسبق رزیم وحشی پرسیدند بدترین و بهترین روز عمر سیاسیت چه روزهایی بوده ؟

پاسخ داد :" بدترین و شوم ترین روز عمرم روزی بود که مسجد الاقصی را به آتش کشیدیم . و بهترین روز عمرم فردای روزی بود که مسجد را به آتش کشیدیم ."

پرسیدند دلیل چیست ؟

گفت :" روزی که مسجد الاقصی را به آتش کشیدیم از وحشت و ترس اینکه مسلمانان دنیا همه ما را قلع و قمع کنند و همه ما را به دریا بریزند به خود می لرزیدیم و بهترین روز عمرم فردای آن روز بود که دیدیم حتی نفسی از کشورهای مسلمان برای اعتراض به ما در نیامد ."

 نویسنده: مصطفی آهنگر


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:29 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

فلسطین سرزمینی است مقدس که به لحاظ مقام و موقعیت مذهبی خاصی که در میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان داشته و دارد ، به‏عنوان سرزمینی مقدّس مطرح شده و همواره در میان پیروان این ادیان از اهمیّت ویژه‏ای برخوردار بوده است. اما این سرزمین به‏ویژه شهر بیت‏المقدس که به برکت وجود اماکن مقدسه‏ی بسیار در آن، قداست ویژه‏ای یافته است ، بیت‏المقدس یا قدس شریف، سرزمینی است که در بین سه دین از ادیان بزرگ معاصر یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت که دارای پیروان کلان در جهان هستند، اهمیت بسیار زیادی دارد و مقدس شمرده می‏شود. ویژگی که برای بیت‏المقدس به لحاظ دینی می‏توان برشمرد این است که هیچ نقطه‏ای در جهان از لحاظ تقدس مثل قدس نمی‏باشد حتی جایی مانند مکه یا مدینه، علی‏رغم همه تقدس و اهمیتی که دارند، باز تنها در نزد پیروان اسلام محترم شمرده می‏شود. در حالی که قدس برای هر سه دین بزرگ آسمانی دارای تقدس بوده و از اهمیت طراز اول در نزد آنان برخوردار است

این سرزمین و علی الخصوص شهر قدس تاکنون متحمل رنج و دشواری فراوانی شده است که این قداست و همچنین این رنجهایی که می کشد به نوعی باعث می گردد پیروان ادیان مختلف و علی الخصوص اسلام با این شهر و اماکن مختلفی که قداست دارند آشنا بشوند .

در این مقاله بر آن شدیم تا ابنیه ی مقدسی که در حرم الشریف واقع شدند را از لحاظ وضعیت بنا و همچنین تاریخ و چگونگی ساخت آن مورد بررسی قرار دهیم .

 شهر قدس

شهر قدس در کشور فلسطین کنونی در طول 35 درجه و سیزده دقیقة شرقی گرینویچ و عرض 31 درجه و 47 دقیقة شمالی قرار دارد که از اهمیت خاص برای مسلمانان جهان برخوردار است .

به لحاظ تاریخی، قدس از کهن ترین شهرهای جهان به شمار می رود بطوریکه عمر آن از (45) قرن فراتر است و مهد سه آئین آسمانی یهودیت، مسیحیت و اسلام محسوب می شود .

قدس در ادوار و اعصار به نام های متعددی شناخته شده و معروفترین آن، یبوس، إیلیا، کابتولینا، ، بیت المقدس، القدس، القدس الشریف است.

شهر بیت القدس به سه قسمت بیت المقدس شرقی ، بیت المقدس غربی و شهر قدیمی تقسیم می شود که حرم الشریف در جنوب شرقی ترین قسمت شهر قدیمی قرار دارد .

 حرم الشریف
در جنوب شرقی ترین قسمت شهر قدیمی منطقه ای ذوزنقه شکل مشاهده می گردد.

در داخل این محوطه اماکنی همچون قبة الصخره و مسجدالاقصی و سایر تاسیسات اسلامی بنا شده است که آن منطقه حرم الشریف نامیده می شود . و تمامی صحن آن مأمن و حرم الهی محسوب می گردد .

 

ابعاد حرم الشریف بدین شرح است :

ضلع شمالی به طول 333 متر

ضلع شرقی به طول 486 متر

ضلع غربی به طول 560 متر

ضلع جنوب به طول 286 متر

مساحت حرم شریف بالغ بر 144هزار متر مربع است که معادل یک ششم شهر قدیمی بیت المقدس می باشد . دیواز ضلع شرقی و همچنین قسمتی از دیوار ضلع جنوبی حرم الشریف همان حصار شهر قدیمی بیت المقدس می باشد .

در ضلع غربی حرم الشریف دروازه های زیر قرار دارند :

 باب المغاربه ــ دروازه مغربی هاـ (به دروازه نبی نیز معروف است) ، باب السلسله (به دروازه داوود هم موسوم است) ،باب المتوظأ ـ دروازه وضو دار ـ ( دروازه مطهر نیز گفته می شود ) ، دروازه القطاطین ،باب الحدید ، باب الناظر (به نامهای باب علاء الدین بصیری، باب میکائیل، باب الحبس و باب المجلس نیز شناخته می شود) ، باب الغوانمه ( باب الخلیل و باب الولید هم نامیده می شود)

در ضلع شمالی حرم نیز دروازه های باب العتم (معروف به دروازه شرف الانبیاء،‌ داوودیه و فیصل)، باب الحطه و باب الاسباط قرار دارد .

دروازه ی شرقی حرم الشریف نیز معروف به دروازه ی طلایی در دیوار شرقی حرم شریف واقع شده و حرم الشریف را به کوه زیتون (یا کوه طور) متصل می نماید

 اکثر مسلمانان جهت نماز گزاردن از درب های شمالی و یا باب المغاربه وارد حرم الشریف می شوند .

تمام دیوارهای  چهار طرف حرم الشریف با ارتفاع متوسط 10 متر و قطر زیاد از سنگ های بزرگ و سفید تراشیده شده اند .

در خارج از حرم قسمت شمالی محل سکونت مسلمانان بوده ، شمال غربی محله ی مسیحیان و در جنوب غربی حرم یهودیان سکونت گزیده بودند که البته در سال های اخیر و با غصب رژیم صهیونیستی این موازنه و تقسیم بهم خورده و قسمت عمده ی بیت المقدس را یهودیان تشکیل می دهند و فقط در قسمت شرقی شهر بیت المقدس مسلمین دیده می شوند .

درب های ورودی حرم شریف که توسط پادشاهان و سران ممالک اسلامی ساخته و اهداء می شده از چوب و آهن بسیار محکم و قطور با زنجیر و پاشنه های گردان و کندکاری و نجاری بسیار با شکوه و هنرمندانه پرداخته شده اند که در برخی هنوز پا برجا مانده است به عنوان مثال درب بزرگ باب السلسه چهارمتر پهنا و هشت متر ارتفاع دارد و جلوی ان ساختمان یک سقاخانه ی سنگی با یک معماری هنرمندانه ساخته شده است که بر بالای آن یک لوحه سنگی سیاه با یک خط عالی کنده کاری دیده می شود .

 حرم شریف دارای چهار مأذنه (گلدسته) به شرح ذیل می‎باشد:

•         گلدسته باب‎المغاربه واقع در گوشه جنوب غربی حرم شریف

•         گلدسته باب‎السلسله واقع در گوشه ضلع غربی حرم شریف و نزدیک به باب السلسه.

•         گلدسته باب‎الغوانمه  واقع در گوشه و کنج غربی حرم شریف.

•         گلدسته باب‎الاسباط واقع در گوشه ضلع شمالی حرم شریف.

در محوطه ی حرم الشریف درختان سرو تنومندی قرار دارند که از چاه های آب حرم تغذیه می شوند .

امور اداری ومالی حرم شریف امروزه توسط سازمان اوقاف اسلامی تابع وزارت اوقاف و امور اماکن متبرکه اسلامی مستقر در امًان اداره می شود. دفاتر و مؤ سسات اداره اوقاف اسلامی چون، موزه اسلامی، کتابخانه مسجد الاقصی، مدارس علوم دینی الاقصی و دار القرآن کریم و حدیث شریف نبوی و……، که در محوطه حرم احداث شده اند، به محدوده حرم شریف ملحق شدند.

در منطقه ی حرم الشریف بناها و اماکن مقدس دیگری همچون مسجدالاقصی ، قبة الصخره ، قبةالسلسه و... وجود دارد که سعی شده است در این مطلب بیشتر به وضعیت اماکن درون حرم الشریف بپردازیم 

 اولین مکانی که در محوطه ی حرم الشریف چشمان را به خود خیره کرده توجهات را جلب می کند قبة الصخره نام دارد .

 

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/233182162352519520566250543824119844123206.jpg">
قبةالصخره

قبه : در زبان عربی به بنایی که سقف آن گرد و بر آمده باشد می گویند (گنبد )

صخره :  در اینجا مقصود از صخره ، سنگی است که برای ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام مورد احترام است و یهودیان (علیرغم اعتقاد قرآن و مسلمین معتقدند) این صخره همان کوه موریا ست که بنا بر گفته ی تورات ، خداوند ابراهیم را امر بر قربانی کردن اسحاق بر این صخره نموده است .(1)

معروف است که در شب معراج حضرت‏ محمد(ص) از روی این صخره به معراج رفتند. طول صخره از شمال به جنوب 5/17 متر و عرض آن از مشرق به مغرب سیزده متر و ارتفاع آن یک تا دو متر است.

 

گنبد طلایی درست بر روی صخره قرار گرفته است.  در صحن صخره، هشت چاه وجود دارد .

بنای قبة را که بر روی این صخره واقع شده است توسط عبدالملک بن مروان در سال 691 میلادی ساخته شده است . عبد الملک برای اینکه بتواند هزینه و مخارج این عمارات را تأمین نماید، دستور داد خراج و مالیات هفت سال سرزمین مصر را به این کار اختصاص دهند.  اما در سال 1099 میلادی صلیبی ها آن را به کلیسا تبدیل نمودند و بر روی صخره، جایگاه قربانی کردن قرار دادند، اما صلاح الدین‏ ایوبی پس از فتح بیت المقدس آثار صلیبیون را از بین برد و گنبد را تزیین نمود و دیوارها را با سنگ مرمر پوشانید . پادشاهان ایوبی و ممالیک مصر و خلفای‏ عثمانی به تعمیر و مرمت ساختمان مسجد اهمیت فراوانی‏ دادند، چنانکه زیبایی های‏ هنر معماری اسلامی در مسجد به فراوانی دیده می‏شود .

قبة الصخره یکی از زیباترین اماکن مقدسه ی روی زمین است و از نظر سبک معماری، نقشه و ساختمان از معدود ساختمان های بی نظیر جهان محسوب می گردد، زیرا دارای سه شاخص عمده در ساختمان می باشد که در دیگر مساجد و اماکن مقدسه مشاهده نمی گردد :

1- ساختمان کلاَ بر روی سکوئی ذوزنقه ای شکل واقع شده که ابعاد آن عبارتند از :

ضلع شمالی 150 متر

ضلع جنوبی 125 متر

و اضلاع طرفین هر یک 160 متر

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/200142154183143231222123624520917420522914513.jpg">

این سکو  - همان طور که در تصویر مشاهده می شود - تقریبا در میانه ی حرم شریف واقع گردیده ، سه متر و نیم از کف و صحن حرم شریف بلند تر است و با هشت پلکان از چهار طرف به صحن حرم مربوط می شود  این پلکان ها را در اصطلاح موازین می نامند . طول بعضی از این پلکان ها زیاد بوده و با معماری بسیار زیبایی ساخته شده است که با ستون ها و طاق هایی بر روی آن ها ، منظره دروازه هایی را پیدا می کند که با شکوه خاصی در اطراف سکو دیده می شود . به نحوی که شخص از پایین احساس می کند که از دروازه ی بزرگی باید وارد مسجد شود . در جستجوی علت احداث این سکو چنین بنظر می رسد که برای حفظ حالت طبیعی صخره مقدس که قله ی کوه بوده و برای تبدیل شیب تند اطراف آن به یک سطح مسطح و صاف بنا گردیده است.

2- ساختمان قبةالصخره باز هم خلاف ساختمان مساجد معمول فقط دارای یک گنبد بزرگ و بدون مناره می باشد که قطر آن 77/23 متر و ارتفاعش 21 متر می باشد . ارتفاع ساختمان از کف تا انتهای گنبد 33 متر است .

3- شکل قبة الصخره خلاف ساختمان های مساجد و اماکن مقدس جهان که معمولا مستطیل شکل هستند، از یک هشت ضلعی منظم تشکل گردیده که طول هر یک از اضلاع آن 20/19 متر و قطر آن 86/54 متر است . 

 

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/159142209114225231182206108101831316511749184.jpg">

  چنانچه در تصویر افقی قبه الصخره دیده می شود، در داخل ساختمان دو ردیف ستون بر روی دو دایره متحدالمرکز قرار دارد . در دایره بزرگ هشت ستون بزرگ است که بین آنها نیز 16 ستون با قطر کمتر بر روی همان دایره پایه گذاری شده است .

بر روی دایره ی کوچک که داخل دایره مذکور قرار دارد، چهار ستون برگ در چهارگوشه و بین آنها نیز مجموعا دوازده ستون ساده تعبیه شده است . گنبد بر روی ستون های این دایره احداث گردیده است . فواصل بین این ستون ها به کمک محجری چوبی و مشبک با ارتفاع متجاوز از یک متر محصور شده است .در حقیقت این محجر به منظور محفوظ داشتن صخره مقدس احداث گردیده است و فقط در قسمتی که شکل درب ساخته شده می توان وارد محوطه صخره مقدس شده و به آن دست مالید .


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:13 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                               سعدالله زارعی

سعدالله زارعی یک کارشناس آشنا به مسائل لبنان در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس به ارائه ناگفته‌هایی از جنگ 33 روزه لبنان پرداخت و در این باره تصریح کرد: تابستان سال گذشته (21تیرماه) بین رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان جنگی اتفاق افتاد که تفاوت‌های اساسی در دو طرف جنگ به چشم می‌خورد. حزب‌الله نیروهای انسانی و توانایی‌های نظامی خود را بر مبنای جنگ نامنظم و یا همان جنگ‌ چریکی، سازماندهی کرده بود و رژیم صهیونیستی بر مبنای جنگ کلاسیک با حزب‌الله درگیر شد.

وی با بیان اینکه این نوع جنگ پدیده شناخته شده‌ای در دنیا است، اظهار داشت: استفاده فراوان از نیروی هوایی به عنوان مقدمه عملیات زمینی بخشی از تاکتیک و استراتژی نظامی اسرائیل بود. نیروی دریایی رژیم صهیونیستی تلاش کرد بر طبق روش‌های شناخته شده نظامی سواحل لبنان را به محاصره درآورد و تحرک حزب‌الله را در شهرهای ساحلی لبنان دچار اخلال کند و تقریبا متجاوز از 50 ناو و ناوچه‌های خود را در نزدیکی‌های سواحل لبنان مستقر کرد و با استفاده از نیروی نظامی که چیزی بین 30 تا 50 هزار نفر بود و بهره‌گیری از برتری نیروی جنگی، تلاش کرد حریف را از پای درآورد ضمن اینکه در کنار آن از روش‌های تبلیغاتی برای روحیه دادن به نیروهای خود و از بین بردن روحیه حزب‌الله استفاده می‌کرد.

این کارشناس مسائل لبنان افزود: در همین راستا اسامی برخی از چهره‌های شاخص حزب‌الله از جمله سید حسن نصرالله دبیر کل آن را مطرح و مدعی شد که در حمله هوایی کشته شدند. روز سیزدهم جنگ بود که اسرائیل ادعا کرد شهر بنت جبیل در هشت کیلومتری مرز لبنان و فلسطین اشغالی را به تصرف در‌ آورده و بعد از این شهر به عنوان عاصمه (پایتخت حزب الله) نام برد و از این طریق می‌خواست القا کند که کار حزب الله تمام شده و سقوط کرده است.

زارعی با بیان اینکه حزب‌الله در ابعادی از جنگ کلاسیک توانایی‌هایی دارد اما در این جنگ از این روش بهره نجست و جنگ را بر مبنای روش‌های غیر متعارف یا نامتقارن اداره کرد، ادامه داد: حزب‌الله در حقیقت با استفاده از تکنیک‌های خاص خود به دشمن پاسخ داد و میدان جنگ را حزب‌الله تعیین کرد به این شکل که رژیم صهیونیستی هنگامیکه به مرزهای لبنان نزدیک شد و یک ارتش 30 هزار نفره را در یک مدار و محیط تقریبا 3 کیلومتری مستقر کرد، حزب‌الله به جای دادن پاسخ اصلی در آن میدان مرزی، با استفاده از موشک‌ پشت نیروهای مهاجم را مورد حمله قرار داد و به عمق 40 تا 50 کیلومتری رژیم صهیونیستی حمله کرد.

وی اظهار داشت: حزب‌الله به جای تلاش برای از محاصره در آوردن روستای محاصره شده، به شهر صنعتی و سیاحتی حیفا حمله کرد. در موردی دیگر حزب‌الله پادگان حساسی مانند پادگان "صفد" در شمال شرقی فلسطین را مورد هدف قرار داد و عملا میدان درگیری را تعیین کرد و اینگونه نشان داد که به دام رژیم صهیونیستی نخواهد افتاد. حزب‌الله اعلام می‌کرد نیروی چریکی وظیفه حفظ خاک را بر عهده ندارد بلکه می‌بایست بر مبنای گرفتن میدان مبارزه را مشخص کند.

این کارشناس مسائل لبنان با اشاره به اینکه حزب‌الله این فضای ذهنی را برای مخاطبان آماده کرد تا آنها روند جنگ را نه بر اساس محاصره یک روستا و شهرک بلکه بر مبنای تخریبی که متوجه حریف بود، ارزیابی کنند، عنوان کرد: هدف در اینجا وارد کردن حداکثر تلفات به دشمن و جلوگیری از تلفات نیروی خودی بود. تا پایان جنگ گرچه آتش اسرائیل شدید بود اما تلفات آنها بیشتر بود. میزان تلفات اسرائیل که اعلام می‌شد بسیار کمتر از آن چیزی بود که در صحنه وجود داشت و آنها عمدا آمار غیر واقعی منعکس می‌کردند.آنها اعلام کردند که کشته‌‌های ارتش اسرائیل 120 نفر است،‌ اما بر اساس بررسی حزب‌الله که برخی از استنادهای آن مربوط به روزنامه‌های اسرائیلی است، صدها نفر از آنان کشته شدند.

زارعی افزود: کشته‌های حزب‌الله به نسبت کشته‌های نظامیان اسرائیلی کمتر بودند و برای اولین بار معادله کشته معکوس شد. در برابر هر یک شهید حزب‌الله حداقل سه نفر از نظامیان اسرائیلی کشته شدند که تجربه‌ای جدید بود و دلیل آن هم تاکتیک حزب‌الله در استفاده از جنگ چریکی کارآمد بود.

وی یادآور شد: حزب‌الله خیلی برنامه‌ریزی شده از مهمات خود استفاده می‌کرد و تلاش می‌کرد برتری خود را در مقابله با آتش اسرائیل حفظ کند و اسیر برنامه‌های رژیم صهیونیستی نشد و با یک فرمول مشخص جنگ را مدیریت کرد، به گونه‌ای که اگر جنگ چندین ماه هم ادامه پیدا می‌کرد حزب‌الله از نظر توانایی آتش و مبادله آتش می‌توانست مقاومت کند و بلکه تا چند سال جنگ را اداره کند و مشکلی پیش نیاید.

این کارشناس مسائل لبنان با بیان اینکه رژیم صهیونیستی بی محابا در این جنگ از مهمات خود استفاده کرد به طوریکه در اواخر جنگ گفته شد که دچار کمبود تسلیحات شد و برای جبران وضعیت آمریکا تسلیحات خود را از پایگاه اینجرلیک در ترکیه و پایگاهی در قطر به اسرائیل روانه کرد، اظهار داشت: نکته بسیار مهم دیگر در تاکتیک حزب‌الله این بود که حزب الله در برابر افکار عمومی و خواسته‌هایی که متوجه او مبنی بر حمله به تل‌آویو بود،‌ نه بر اساس خواسته‌های احساسی بلکه بر اساس تاکتیک کارآمد جنگی مدیریت عمل کرد.

زارعی گفت: تل‌آویو گروگان حزب‌الله بود و اگر رژیم صهیونیستی گامی را در راستای فشار به حزب الله برمی‌داشت از سوی حزب الله تهدید می‌شد که اگر به این کار ادامه دهد تل‌آویو را زیر آتش می‌گیرد و رژیم صهیونیستی ناچار بود در بسیاری موارد با محدودیت‌هایی در جنگ وارد شود.

وی با اشاره به اینکه اسرائیل پایتخت لبنان را هدف قرار نداد و حتی بخش وسیعی از لبنان از تیر راس دور بود و تنها 4000 کیلومتر مربع مورد هجوم اسرائیل بود، تصریح کرد: در حدود 6 هزار و 400 کیلومتر مربع عملا امن بود و حزب‌الله توانسته بود فشار جنگ را محدود کند و آوارگان لبنانی در داخل خود لبنان مورد پذیرایی قرار گیرند و در محیط امن باشند.این یکی از نقاط درخشان حزب‌الله بود که با گروگان گرفتن تل‌‌آویو بخش وسیعی از لبنان از تیر راس حملات اسرائیل دور نگه داشته شد.

این کارشناس مسائل لبنان یکی دیگر از موضوعاتی را که سبب شد اسرائیل در جنگ دچار وحشت شود قدرت و سیستم نشانه‌روی حزب‌الله عنوان کرد و ادامه داد: اسرائیلی‌ها گمان می‌کردند حزب‌الله دارای موشک‌هایی است که از دقت کافی برخوردار نیست و فرودهایی هدفمند ندارند.در جنگ حزب‌الله دست به اقداماتی زد که این تصور را بر هم زد.

زارعی اظهار داشت: غروب روز چهارم جنگ سید حسن نصرالله تصمیم گرفت با لبنانی‌ها صحبت کند، چون اسرائیل اعلام کرده بود وی را به شهادت رسانده‌اند.نصرالله همچنین تصمیم گرفت هدیه شیرینی به مردم لبنان دهد. در اواخر مصاحبه با تلویزیون المنار که به طور همزمان از ده‌ها شبکه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی پخش می‌شد، از آنها خواست ساحل را بنگرند و شاهد اصابت موشک حزب‌الله به یکی از ناوچه‌های پیشرفته اسرائیل باشند و بسیاری از مردم به سمت ساحل دویدند و به چشم شاهد اصابت موشک به ناو "صاعر 5 " بودند که از کمر به دو نیم تقسیم شد و در آب‌های بیروت فرو رفت و 34 نظامی اسرائیلی کشته شدند.

وی گفت: از دیگر کارهای خاصی که بر خلاف تبلیغات رژیم صهیونیستی حزب الله موفق به انجام آن شد، حمله به قلب قطار شهری حیفا بود.یک روز استاندار حیفا با حضور در تلویزیون خطاب به مردم حیفا اعلام کرد که از تهدیدات موشکی حزب‌الله نهراسند زیرا اسرائیل توانایی دفع حملات هوایی و موشک‌های حزب‌الله را قبل از رسیدن به حیفا دارد چرا که این شهر مجهز به سیستم دفاع هوایی است.

این کارشناس مسائل لبنان بیان کرد: دو ساعت پس از این مصاحبه، موشک‌های حزب‌الله یکی بعد از دیگری در حیفا فرود آمدند و یک فروند که به طور دقیق برای از کار انداختن مترو حیفا روانه شده بود، مترو را از کار انداخت. بعد از آن استاندار حیفا در تلویزیون ظاهر و با عذرخواهی از مردم اسرائیل گفت که سیستم دفاعی شهر توانایی مقابله با موشک‌های بالستیک را دارد و دلیل اصابت موشک‌های حزب‌الله این است که موشک‌های حزب‌الله از این نوع نیست. وی برای توجیه ضعف سیستم‌های دفاعی اسرائیل تصریح کرد که موشک‌های حزب‌الله چون در برد پایین و سطح کم از زمین شلیک می شوند اینگونه به هدف‌ها برخورد می‌کنند.

زارعی ادامه داد: این افتضاحی بود که برای اسرائیلی‌ها به وجود آمد زیرا طی پنج سال 10 میلیارد دلار برای سیستم دفاع موشکی هزینه کرده و مدعی بودند کلیه تجهیزات اسرائیل از هجوم موشک‌ها و راکت‌ها ایمن هستند.

وی با بیان اینکه حمله حزب‌الله به پایگاه هوایی "صفد" از دیگر اقدامات حزب‌الله بود، گفت: اسرائیل همواره بر روی قدرت این پایگاه مانور می داد. این پایگاه در حدود 25 تا 30 کیلومتری مرز لبنان واقع شده است. موشک‌های حزب‌الله، این برترین پادگان رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار داده و به سیستم آن آسیب‌های جدی وارد کردند و اسرائیلی‌ها برای رسوا نشدن اعلام کردند که سیستم این پادگان دچار نقص فنی شده است.

این کارشناس آشنا به مسائل لبنان در مورد جنگ‌ زمینی نیز عنوان کرد: آنچه در زمین اتفاق می‌افتاد جنگ تن به تن و تن با تانک بود. اسرائیل برای حفظ نیروهای خود برای هر نیرو یک تانک مرکاوا پیش بینی کرده بود که با حزب‌الله نفر به نفر درگیر بودند. نیروهای حزب‌الله با استفاده از تاکتیک‌های چریکی که خود طراحی کرده بودند به طور برق آسا آنها را با امکانات مختلف موشکی منفجر می‌کردند، هنگامیکه تعداد تانک‌های منفجر شده به 10 تا 12 می‌رسید اسرائیلی‌ها مبادرت به عقب نشینی می‌کردند.در منطقه بنت الجبیل، الطیبه، مارون راس و ... بارها این صحنه تکرار شد.

زارعی تصریح کرد: اساسا حزب‌الله یک نیروی نظامی جدا از مردم نیست و بخشی از مردم لبنان است. نیروهای حزب‌الله قبل از جنگ مشغول کار کشاورزی بودند یا کارگر، معلم و دانش‌آموز و اقشار مختلف مردم بودند. به محض شروع جنگ تبدیل به نیروهای چریکی شدند. از قبل آموزش دیدند و اساسا این خود مردم بودند. یکی از مشکلات بزرگ اسرائیل همین بود که نمی‌دانست چه کسانی چریک هستند و چه کسانی نیستند.

وی اظهار داشت: حزب‌الله به یک نیروی لایزال مردمی متصل بود. اگر تمامی چریک‌های در صحنه شهید می شدند می‌توانست ظرف یک ساعت نیروی تازه نفس وارد صحنه کند.یک چریک حزب‌الله به لحاظ روحیه بالا، توانایی رژیم با 100 نظامی اسرائیلی برابری می‌کرد. این در صحنه واقعا اتفاق افتاد. مثلا در روستای "عیتا الشعب" تعداد چریک‌های مدافع در هفته پایانی جنگ شاید از 30 نفر تجاوز نمی‌کرد و در هما جا ما شاهد بودیم اسرائیل با حدود دو هزار نیرو تلاش می‌کردند روستا را تصرف کنند و تا آخر جنگ هم موفق نشدند.

کارشناس مسائل لبنان یادآور شد: در تصرف بنت جبیل اسرائیل تبلیغ می‌کرد که 5 هزار چریک حزب‌الله آن را محافظت می‌کنند و ناتوانی خود را اینگونه توجیه می‌کرد.اما تعداد آنها بسیار کمتر بود.اسرائیل تا پایان جنگ هیچ گاه نتوانست وارد شهری و یا حتی روستایی شود و گرچه روستاها را محاصره می‌کرد ولی از ترس چریک‌ها جرات ورود به آنها را نداشت.

زارعی تاکید کرد: اعتقاد نیروی حزب‌الله به مهدویت، قیامت و خدای متعال و وظیفه و رسالت آنان بسیار تعیین کننده بود و آموزش‌های اعتقادی و توسل آنها به اهل بیت در پیروزی آنها موثر بود.
منبع:خبرگزاری فارس


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:3 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]