سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

                                          
حجم عظیم اطلاعات به دست آمده توسط حماس شامل فیلم و گزارشات مکتوب و اطلاعات موجود در دستگاه کامپیوتری به جای امنی منتقل شده تا اسرائیل نتواند آنها را منهدم کند.

 جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در جریان حمله اخیر خود به مراکز امنیتی و مکانهای استقرار رهبران جنبش فتح در نوار غزه به گنج اطلاعاتی بسیار مهمی از اعمال مفتضحانه رهبران فتح دست یافته است.

به گزارش جهان اسناد شامل اطلاعاتی است که نیروهای حماس پس از تصرف ساختمان ضداطلاعاتی و امنیتی فلسطین به دست آورده اند که شامل موارد زیر می شود:

1. لیست جاسوسان و ستون پنجم اسرائیل که در منطقه غزه و سایر مناطق فلسطین حضور دارند. این افراد شبکه وسیعی از جاسوسان را تشکیل می دهند که دستمزد خود را مستقیما از اسرائیل و یا از تشکیلات محمود دحلان کسب می کردند.

اطلاعاتی که اعضای این شبکه به دست اسرائیل می رساندند شامل تحرک نیروهای مقاومت فلسطینی، مراکز نگه داری سلاح، کارخانجات ساخت سلاح و موشک مقاومت فلسطین، جا به جایی نیروهای مقاومت در محورهای درگیری با اسرائیل، نوع سلاح هایی که به غزه وارد می شده و کشورهای صادر کننده سلاح ،  بوده است. این جاسوسان در اطلاعات خود اعلام می کنند که سلاح ها و موشک های وارد شده به غیر از سودان و مصر از کجا وارد می شده است.

2. چگونگی استخدام مزدور و جاسوس برای تشکیلات دحلان و برای اسرائیلی ها که اکثرا در زمینه مسائل غیر اخلاقی فیلم هایی تهیه می شده و افراد را مجبور به همکاری می کردند.

3. اطلاعات مربوط به اقدامات ضد امنیتی تشکیلات دحلان در منطقه سینا بر علیه منافع مصر که با انجام انفجار های متفاوت در منطقه سینا منافع اقتصادی مصر را در صحرای سینا به خطر می اندازد و یا از ساکنین صحرای سینا برای جاسوسی و همکاری اطلاعاتی با نیروهای اسرائیل استفاده می کردند و یا چادرنشینان را وادار به سفر به اسرائیل کرده تا اطلاعات خود را در اختیار آنها قرار دهند.

4. اطلاعاتی که حاکی از همکاری مسئولین و چهره های عالی رتبه جنبش فتح بوده و اقدام به کارهای جاسوسی و ضد امنیتی بر علیه مقاومت و حتی کشورهای اسلامی و عربی کرده و این اطلاعات را در اختیار اسرائیل قرار می دادند.  نکته جالب این است که جمهوری اسلامی ایران نیز در لیست کشورهای هدف قرار داشته است.

5. بسته اطلاعاتی مرتبط که بین آمریکا، انگلیس و اسرائیل و این دستگاه های امنیتی برقرار بوده نیز از جمله بخش های اطلاعات به دست آمده از مرکز امنیتی دحلان است و موجب نگرانی فتح از پی بردن حماس به اطلاعات بیشتر در حوزه اقدامات آنها شده است.

 6. اطلاعات مربوطه به شبکه مافیایی پخش مواد مخدر در صحرای سینا که درآمدهای میلیونی برای این عناصر به همراه داشته است.

 7. اطلاعات مربوط به شنود اطلاعاتی تماس های تلفنی عرفات و حتی ابومازن و برخی از مسئولین و نمایندگان پارلمان فلسطینی که در اختیار اسرائیل قرار گرفته و از آن استفاده می شده است.

 8. اطلاعات مربوط به حضور و دخالت تعداد قابل توجهی از شخصیت های جنبش فتح در ترور رهبران و کادرهای مقاومت و به شهادت رسیدن رهبران کلیدی حماس که در این میان نام سلام فیاض رئیس حکومت اضطراری فلسطین که از سوی ابومازن اعمال شده است قرار دارد.

 9. اطلاعات مربوط به سوء استفاده از مسئولین امنیتی و اجتماعی، سیاسی و حتی قضایی از طریق کشاندن آنها به دام های غیر اخلاقی و اقتصادی و اجبار آنها به همکاری با دستگاه های اطلاعاتی اسرائیل.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  10:58 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                                           حماس و فتح
حماس محتوای نوارهای هرزگی رهبران فتح را پخش نمی کند اما انتشار این نوارها مساله روز است و بسیار از این نوارها در دست افراد عادی قرار گرفته و پخش آنها در آینده موجب سرصدای زیادی خواهد شد.

 جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در جریان حمله اخیر خود به مراکز امنیتی و مکانهای استقرار رهبران جنبش فتح در نوار غزه به گنج اطلاعاتی بسیار مهمی از اعمال مفتضحانه رهبران فتح دست یافته است.

به گزارش رجانیوز و به نقل از سایت خبری ایلاف، این اطلاعات شامل نوارهای مبتذلی است که در آن شمار قابل توجهی از رهبران بلندپایه فتح در وضعیت های مفتضحانه ای با زنان هرزه دیده می شوند.

در این گزارش تاکید شده است نوارهای هرزگی رهبران فتح هم اکنون به صورت سلاح ترسناکی درآمده که در دست جنبش حماس قرار دارد و رهبران جنبش فتح بشدت از احتمال استفاده از آنها هراس دارند.

بر پایه این گزارش نوارهای مبتذل خوشگذرانی های رهبران فتح که هم اکنون در دست حماس قرار دارد حاکی از نقشه های شوم سازمانهای امنیتی اسرائیل علیه رهبران فلسطینی با هدف اخاذی سیاسی و مجبور کردن آنان به پیروی از خواسته های تل آویو و تهدید آنها به منتشر کردن این نوارها در صورت عدم اطاعت کامل از دستورات اسراییل است.

این گزارش حاکی است : نگرانی شدید رهبران فتح هنگام فرار سریع از غزه به رام الله و دستورات موکد و صریح آنان از رام الله به مسوولان امنیتی وابسته به فتح هنگام آغاز حمله حماس به مراکز آنان در غزه مبنی بر لزوم نابودی اسناد موجود در مراکز امنیتی و خانه هایشان ناشی از هراس آنها از دستیابی حماس به این نوارهای مبتذل بوده است.

گزارش ایلاف حاکی است که مسوولان امنیتی فتح و نیروهای مدافع از مراکز امنیتی و مکانهای سکونت رهبران فتح بدون توجه به این دستورات از رام الله برای نجات جان خود بدون نابود کردن اسناد موجود از جمله نوارهای مبتذل رهبران فتح ، این مراکز را رها کردند.

ایلاف افزود :هم اکنون حماس گنج اطلاعاتی بسیار مهمی از هرزگی رهبران بلندپایه فتح در دست دارد که در صورت پخش کردن بخشی از آنها زندگی سیاسی و آبروی آنان در خطر جدی قرار می گیرد.

گزارش مزبور حاکی است : سکوت بسیاری از رهبران پر حرف فتح که در خصومت با حماس مشهورند طی روزهای اخیر از وحشت و هراس بیش از اندازه آنها از سلاح ویرانگری که در دست حماس قرار دارد ، حکایت می کند.

بر اساس گزارش ایلاف ، با این که خلیه الحیه یکی از مسوولان بلند پایه جنبش حماس بر دستیابی به این گنج اطلاعاتی تاکید کرد و گفت که حماس محتوای نوارهای هرزگی رهبران فتح را پخش نمی کند اما انتشار این نوارها مساله روز است و بسیار از این نوارها در دست افراد عادی قرار گرفته و پخش آنها در آینده موجب سرصدای زیادی خواهد شد.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  9:3 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                                  صهیونیسم

بررسی تاریخ سیاسی اروپا و روند شکل گیری صهیونیسم نشان می دهد که ریشه های صهیونیسم عمدتا غیریهودی است و آن را باید در نظام هایی چون جنبش اصلاح دینی در اروپا ، ظهور  پیورتین ها در انگلستان ، جنگهای تجاری هلند و بریتانیا، رقابت بریتانیا و فرانسه و انگیزه های امپریالیستی و مذهبی انگلیس باید جستجو کرد.

مقاله حاضر با بررسی منابع دست اول و دست دوم ، تلاش دارد تا صهیونیسم را ریشه یابی نماید. استدلال مقاله بر این است که از زمان جنبش اصلاح دینی در اروپا، اروپاییان غیریهودی در پیدایش و تکوین ایده صهیونیسم ، نقش اساسی ایفا کرده اند.

صهیونیست ها ادعا می کنند که یهودیان به تنهایی صهیونیسم را ابداع کرده اند. برنارد لوئیس ، وین را زادگاه صهیونیسم معرفی می کند. وی ادعا دارد که تئودور هرتزل ، بنیانگذار صهیونیسم ، با نوشتن کتاب دولت یهود در سال 1896 ، تاریخ صهیونیسم را آغاز کرده است.

ناهوم گلدمن ، بنیانگذار کنگره بین المللی یهود نیز ضمن تکرار این ادعا، ایده صهیونیسم را مربوط به سال 1897 می داند. بسیاری از کتب درسی جغرافیای سیاسی در ایالات متحده ، این ادعاهای صهیونیست ها را تکرار می کنند.

بسیاری از دانشمندان جغرافیای سیاسی در آمریکا، این ادعاها را باور دارند و یا این که در مقابل این ادعاها سکوت اختیار می کنند چرا که می ترسند به یهودی ستیزی متهم شوند.

 یهودیان ، متحدان پروتستان ها علیه کاتولیک ها
منازعه مابین اصلاحگران مذهبی و مخالفان آنان ، مهمترین رویداد ایدئولوژیکی در اروپای قرون شانزدهم و هفدهم بود. طی دوران اصلاح دینی ، یهودیان گاه به سمت پروتستان ها و گاه به سوی کاتولیک ها کشیده می شدند. قبل از اصلاح مذهبی ، ایده رجعت یهود به فلسطین یا مفهوم ملت یهود، جایی در اندیشه سنت کاتولیکی نداشت.

جنبش اصلاح مذهبی این مفاهیم را ابداع و در پی آن الهیات آخرالزمانی را ایجاد کرد که شامل گرایش یهودیان به مسیحیت به عنوان پیش درآمد رجعت دوباره مسیح نیز می شد. پروتستان ها در حالی که با عهد جدید (انجیل)، پاپ و رم مخالفت می کردند، بیشتر بر عهد عتیق (تورات)، اسرائیلیات انجیل و اورشلیم تاکید می کردند.

در همین زمان قدرتهای بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیان و یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند. مارتین لوتر، کشیش آلمانی و بنیانگذار جنبش اصلاح دینی ، برای اولین بار تلاش کرد تا از یهودیان بهره برداری سیاسی و مذهبی نماید. لوتر، یهودیان را متحدان بالقوه علیه کاتولیک ها می دید و نیز امید داشت که آنان به مذهب پروتستانیسم تغییر مذهب دهند. وی یهودیان را وارثان حقیقی اسرائیلیات انجیل و خویشاوندان نسبی مسیح نامید. لوتر در کتاب خود از یهودیان تجلیل کرد، در حالی که دیگر هم کیشان وی ، یهودیان را پست می شمردند و آنان را به خاطر طرد کردن ، آزار و اذیت و کشتن مسیح ، مقصر می دانستند.
لوتر در یک اقدام یهودی دوستانه دیگر و با بی اعتنایی به پاپ و کلیسای کاتولیک ، کتابهای به اصطلاح ملحقات پروتستانی را که نسخه رسمی یهودی ، آنان را به عنوان بخشی از کتاب مقدس عبری قبول نداشت ، از عهد عتیق حذف کرد. از آن زمان به بعد، کتاب مقدس پروتستانی ، این چهارده کتاب را کنار گذاشت و آنان را ملحقات یا نوشته های مقدس قابل تردید نامید.
ابداع صهیونیسم در انگلیس
صهیونیسم گرایی نخبگان انگلیس عملا زمانی شروع شد که هنری هشتم پادشاه انگلستان در سال 1534 خود را رئیس کلیسای انگلستان نامید و سپس دستور داد تا در هر کلیسا، نسخه ای انگلیسی از انجیل کامل قرار داده شود. به موازات این که تفسیر عوامانه ای از انجیل و تاکید بر عهد عتیق (تورات) در فرهنگ انگلیس نفوذ می کرد، با اصلاح مذهبی در انگلستان به عنوان فرآیند یهودی کردن مردم ، حرکت می شد. با آن تفسیر از انجیل ، کلماتی مانند سامی ، عبری ، اسرائیلیات و یهودی ، رفته رفته در فرهنگ انگلیس ، به معنای مترادف هم به کار گرفته می شدند.

با محکوم و زنده سوزانده شدن فردی به نام فرانسیس کت به جرم وفاداری به رجعت ، در سال 1589 ، صهیونیسم در انگلیس آشکار شد.به رغم حوادث یهودی ستیزانه متناوب ، مثل متهم شدن پزشک شخصی یهودی الیزابت اول به خیانت و تلاش برای مسموم کردن ملکه ، صهیونیسم انگلیسی همچنان به رشد خود ادامه می داد.

صهیونیسم انگلیسی با ظهور پیورتین ها وارد مرحله جدیدی شد. پیورتین های انگلیس ، از دیدگاه کالوین در مورد ثروت و آموزه های کالوینیستی ، متاثر بودند که توفیق مالی و سختکوشی را بزرگترین فرمان خدا می دانست. پیورتین های افراطی پیشنهاد کردند که روز شنبه به جای یکشنبه تعطیل رسمی اعلام شود و نامهای توراتی برای خود اقتباس کردند. بعضی از آنان به یهودیت تغییر مذهب دادند و بقیه الوهیت عیسی را انکار کردند. همچنین در سال 1655 دوباره به یهودیان اجازه ورود به انگلیس داده شد و در سال 1753 پارلمان انگلیس ، لایحه ای را تصویب کرد که طبق آن به یهودیانی که 3 سال در انگلیس اقامت می کردند، تابعیت انگلیسی اعطا می شد.

کار به آنجا رسید که در سال 1890 ، کنت میث در عمارت شهرداری ، خطاب به دو هزار نفر از کشیشان و اشراف گفت: «مگر عیسی مسیح ، خود یک یهودی نبود؟ ما کتاب مقدس ؛ هم عهد عتیق و هم عهد جدید را مدیون یهودیان هستیم».

 بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند.

 جنگ تجاری انگلستان با هلند که در قالب رقابت کمپانی هند شرقی انگلیس با کمپانی هند شرقی هلند متبلور می شد، در قرن هفدهم شدت یافت. قدرت های بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند

متعاقب آن الیور کرامول از یهودیان دعوت کرد که به انگلستان بروند؛ زیرا او تصمیم گرفته بود که به منظور تقویت انگلیس در جنگ تجاری با پرتغال ، اسپانیا و هلند، بازرگانان یهودی آمستردام را به لندن منتقل کند، زیرا یهودیان ، به خاطر ثروت ، مهارت های بازرگانی و روابط تجاری خارجی شان ، شهرت داشتند. با انقلاب 1789 فرانسه و متعاقب آن ظهور ناپلئون بناپارت و حمله وی به مصر و فلسطین و اعلامیه یهودی وی ، صهیونیسم انگلیسی و فرانسوی ، وارد مرحله جدیدی از رقابت شدید بر سر جامعه یهودیان اروپا شدند.

 ناپلئون و صهیونیسم فرانسوی

ناپلئون بناپارت به نوعی مسیر میانه ای مابین مواضع جنبش اصلاح دینی و مخالفان آن جنبش درباره یهودیان اتخاذ کرد، تحت نظم اروپایی ناپلئونی ، بسیاری از حکام اروپایی ، فرمان تاسیس محله های یهودی نشین و اعطای حقوق مدنی به یهودیان را صادر کردند. به نظر می رسید که ناپلئون تصمیم داشت از یهودیان به عنوان ستون پنجم خود در سراسر اروپا و حتی امپراتوری عثمانی استفاده کند. حمله ناپلئون به مصر و فلسطین در 99-1798 تحت تاثیر تصور او درباره سقوط قریب الوقوع عثمانی انجام شد و بخشی از نقشه او برای تضعیف قدرت انگلیس بود.

در پی انهدام ناوگان جنگی ناپلئون از سوی نیروهای انگلیسی ، ناپلئون تصمیم گرفت به فلسطین حمله کند. گفته می شود که در خلال عملیات جفا، نیروهای ناپلئون بیش از 4 هزار سرباز و تعداد بیشتری از ساکنان فلسطین را به قتل رساندند. وی همچنین دستور اعدام 2300 سرباز عثمانی را داد که تسلیم وی شده بودند. در پی این حمله ، ناپلئون اعلامیه ای صادر کرد و وعده سرزمین مقدس فلسطین را به یهودیان داد و آنان را وارثان حقیقی فلسطین معرفی کرد.

رقابت فرانسه و انگلیس درباره یهودیان ، زمانی کاملا مشخص شد که ناپلئون اعلام کرد: «فرانسه ، میراث اسرائیل را به شما یهودیان پیشکش می کند.» وی ادامه داد که فرانسه نمی خواهد این میراث را تصرف کند بلکه می خواهد از آن در برابر همگان ، محافظت کند. با صدور چنین اعلامیه ای ، یهودیان به عنوان عوامل مخفی ناپلئون پنداشته شدند و این اعلامیه ، عنصر مهمی در تبلیغات ناپلئون برای نفوذ در بین یهودیان اروپا بود. در سال 1806 ناپلئون 111 نماینده مجلس بزرگان یهود از قلمرو امپراتوری فرانسه و ایتالیایی را دور هم جمع کرد.

وی از دیگر مجامع یهودی اروپا خواست تا نمایندگانی را به مجمع بزرگ بفرستند که در سال 1807 تشکیل شد. این مجمع و سخنرانی های جلسات آن دشمنان ناپلئون را برانگیخت تا در خصوص وفاداری سیاسی جمعیت یهودی شان ، مراقبت بیشتری به عمل آورند.

ناپلئون همچنین از رهبران یهودیان خواست تا درباره اعطای شهروندی فرانسه به تمام یهودیان ، بحث و گفتگو کنند، البته به این شرط که یهودیان ، در دفاع از فرانسه در جنگ با روسیه و جنگ اقتصادی وی برای ممنوعیت ورود کشتی های انگلیسی به بنادر اروپایی قاره ای ، متعهد به همکاری با وی شوند. با این حال ، یهودیان ، صهیونیسم ناپلئونی را رد کردند و تنها یک گروه یهودی در پراگ ، از اعلامیه وی استقبال کرد، در حالی که یهودیان فرانسه به ناپلئون یادآوری کردند که «پاریس ، اورشلیم ماست.»

به نظر می رسد که اعلامیه صهیونیستی ناپلئون ، مجلس بزرگان یهود و مجمع بزرگ باعث به وجود آمدن چیزی شد که به نام مساله یهود شناخته می شود یعنی جمعیت های یهودی که درون جوامع غیریهودی زندگی می کنند. این اقدامات ناپلئون همچنین پیش درآمدی بر ایده کنگره ملی یهود و موسسه ملی یهود، انجمن استعماری یهود، برنامه های تئودور هرتزل برای تاسیس جامعه یهودیان و یک شرکت یهودی و در نهایت تاسیس رژیم فعلی اسرائیل و کنگره جهانی یهود و سازمان جهانی صهیونیست شد.

از زمان شروع جنبش اصلاح دینی تا روی کار آمدن ناپلئون سوم در فرانسه و حفر کانال سوئز، رهبران یهود با وجود تلاشهای فرانسه و انگلیس برای به کارگیری آنان هیچ نقشی در جنبش صهیونیسم نداشتند. ریشه غیر یهودی صهیونیسم با این واقعیت بیشتر نشان داده می شود که اندیشه رجعت ابتدا در انگلیس دوران کرامول ابداع شد، در حالی که در آن زمان یهودیان در آنجا زندگی نمی کردند. بعد از الیور کرامول صد سال طول کشید تا تعداد یهودیان انگلیس به 12 هزار نفر برسد و 200 سال پس از کرامول تعداد یهودیان انگلیس به 25 هزار نفر رسید.

 

                                   صهیونیسم

                                   ریشه های واقعی صهیونیسم

بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند. در دوران اصلاح دینی و مرکانتیلیسم ، پروتستان ها، یهودیان را متحدان خود در مقابل کاتولیک ها و نیز رهبران بخش سرمایه داری می دانستند. حتی کار به جایی رسید که لوتر اعلام کرد: «عیسی مسیح ، یهودی زاده شد». پس از اقدامات ناپلئون برای بهره برداری از صهیونیسم ، انگیزه های مذهبی و امپریالیستی انگلیس باعث به وجود آمدن مساله یهود شد. آشکار است که تمامی این امور، پیش از تولد تئودور هرتزل (به اصطلاح پدر صهیونیسم) در سال 1860 به وقوع پیوسته اند.

پس از جنگ جهانی دوم و با انتقال قیمومت صهیونیسم از انگلیس به ایالات متحده ، صهیونیسم به عنوان میسرکننده سلطه غرب بر جهان عرب ، میراث فرهنگی و منابع طبیعی آن عمل می کند و مانع تحقق برنامه های اتحاد در منطقه  می شود. وسواس فعلی امریکا و انگلیس درباره خلع سلاح هسته ای کشورهای خاورمیانه و در عین حال حمایت آنان از سلاح های کشتار جمعی اسرائیل ، استمرار این روند را بخوبی نشان می دهد. 
نوشته: Mohameden ould-mey
مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  9:0 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                          
گزارشی از طولانى ترین گروگانگیرى قرن بیست و پنج سال از طولانى ترین گروگانگیرى قرن مى گذرد. ربع قرن پیش در چنین روزهایى سیدمحسن موسوى، احمد متوسلیان، کاظم اخوان و تقى رستگار مقدم در حالى که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بودند توسط نظامیان وابسته به رژیم صهیونیستى ربوده شدند. آنها که در جاده «حاجزباربرا» سوار بر اتومبیل سیاسى براى اهداف دیپلماتیک در حال حرکت بودند توسط این شبه نظامیان ربوده شدند و از آن لحظه تا امروز جز اطلاعات مبهم و گاه متناقض هیچ خبرى از آنها منتشر نشده است.
متهم اصلى این گروگانگیرى بى شک رژیم صهیونیستى است. اسرائیل اما در این باره خود را ملزم به هیچ تعهدى نمى داند و به هیچ کس پاسخگو نیست. اندک اخبار موجود نیز به مشاهدات اسراى لبنانى و فلسطینى از دیپلمات هاى ایرانى بر مى گردد که البته گاه این گفته ها همدیگر را نقض مى کند و از طرفى استناد چندانى هم ندارند.

با این همه نمى توان از ضعف دستگاه دیپلماسى درگذشته براى پیگیرى سرنوشت این چهار دیپلمات سخنى نگفت.

یکى از فعالان اولیه پیگیرى سرنوشت ? دیپلمات ایرانى حمید داوودآبادى است که کتاب «در کمین ? جولاى» وى حاصل ?? سال تحقیقات اش در این باره مى باشد. داوودآبادى در این باره معتقد است: من در سال گذشته با یکى از اعضاى اصلى کمیته پیگیرى سرنوشت ? دیپلمات تماس داشتم و خبرى را در مورد این ? عزیز به ایشان اعلام کردم اما برخلاف وعده داده شده پیگیرى هاى بعدى انجام نشد.

داوودآبادى ادامه داد: سال ?? در مرکز مطالعات وزارت خارجه، نماینده سفارت آلمان مدعى شد طرف اسرائیلى ها حاضر است در قبال خبرى از ران آراد خلبان اسرائیلى مفقود شده، فیلمى از سه تن از دیپلمات ها نشان دهد که زمان و مکان آن معلوم نیست.با این همه نمایندگان ایرانى جلسه به دلایل نامعلومى جلسه را بر هم زدند که هنوز هم علت آن را نگفته اند. به گفته داوودآبادى، برخلاف تصور رایج، تعداد گروگانگیران ? نفر بوده اند نه چهار نفر که یکى از آنها فردى به نام سعید شیخ توسلى است. او در دادگاه به جرم جاسوسى محاکمه و زندانى شد. وى هم اکنون از زندان آزاد شده و در فلسطین اشغالى ساکن است. این شخص گفته که با ? تن از دیپلمات هاى ایرانى در یک زندان بوده و با آنها حرف زده است.

در این باره مریم مجتهدزاده همسر سیدمحسن موسوى مى گوید: همین طور که پیگیرى سرنوشت این افراد دچار مظلومیت بوده، مسأله شناخت آنها نیز دچار مظلومیت شده است.وى گفت: محسن همیشه مى گفت، جد من موسى بن جعفر(ع) است و من براى زندان ساخته شده ام.

همسر دیپلمات ربوده شده ایرانى در پایان با انتقاد از سازمان هاى بین المللى گفت: این سازمان ها حتى ادعاهاى خودمبنى بر حقوق بشر را نیز قبول ندارند.

???? روز است که از سرنوشت دیپلمات هایمان خبرى نداریم. انتظار خانواده هاى این عزیزان مدت هاست که رنگ اضطراب به خود گرفته است. دستى از آستین همت بیرون باید آورد و این خانواده ها را از نگرانى رهانید. پرستوهاى کوچ کرده باید به وطن برگردند. آشیانه منتظر است.

 ارسال یادداشت براى دبیرکل سازمان ملل

کاردار ایران در بیروت گفت: جمهورى اسلامى ایران با ارسال یادداشتى براى دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار مشخص کردن سرنوشت دیپلمات هاى ایرانى ربوده شده در لبنان شد.

به گزارش ایسنا، مجتبى فردوسى پور، کاردار سفارت ایران در بیروت درخصوص پیگیرى سرنوشت دیپلمات هاى ربوده شده ایرانى در لبنان گفت: جمهورى اسلامى ایران از ابتداى ربودن دیپلمات هاى خود در سال???? میلادى با استفاده از راهکارهاى سیاسى مختلف درصدد حل مسأله بوده است و درهمین راستا یادداشتى نیز به دبیرکل سازمان ملل فرستاده است.

وى در پاسخ به پرسشى درباره این که آیا اطلاعات تفصیلى و یا جدیدى از دیپلمات هاى ایرانى وجود دارد، اظهار داشت: این موضوع همچنان آشکار نیست و ما تنها چیزى که مى دانیم این است که آنها در زمان حضور اسرائیل در لبنان ربوده و به نیروهاى رژیم صهیونیستى تحویل داده شدند و هم اکنون نیز زنده هستند و ما امیدواریم که اطلاعات بیشترى در این زمینه کسب کنیم.

وى افزود: ما معتقدیم که آنها زنده هستند و کسانى که خلاف این نظر را دارند دلیل و مدرکى در این باره ارائه نکرده اند و این در حالى است که پیش از این سفارت ایران گزارش هاى زیادى مبنى بر اینکه آن ها زنده در زندان مشاهده شده اند، دریافت کرده است.

وى در ادامه گفت وگو با العالم درباره برپایى مراسم سالگرد ربوده شدن آنها در سفارت ایران گفت: سفارت جمهورى اسلامى ایران در بیروت اقدام به این کار کرد تا به بررسى چگونگى بازگشت آن ها بپردازیم و به تحقیقات گذشته در این زمینه ادامه دهیم.

محسن موسوى، کاردار سفارت، احمد متوسلیان، کاظم اخوان و تقى رستگار مقدم از دیپلمات هاى سفارت جمهورى اسلامى ایران ?? سال پیش در چهارم جولاى سال ????(تیر ??) به دست عوامل رژیم صهیونیستى در لبنان و درمسیر رفتن به سوى بیروت درمنطقه اى ساحلى درشمال لبنان ربوده شدند.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  8:55 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

                             <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/03/232160240873515204248174808521921521590.jpg">

تحولات فلسطین طی دو هفته اخیر شتاب فراوانی گرفت و موضع هماهنگ و همزمان مقامات آمریکایی، اسرائیلی، غربی و عربی علیه جنبش حماس و دولت وحدت ملی به رهبری اسماعیل هنیه نشان داد که سرعت آن به دلیل برخورداری تحولات از این پتانسیل جامع بوده است.

 چند روز پس از آنکه وزیر کشور فلسطین به دلیل فشارهای فراوان یک جریان تندرو فتح که از حمایت محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان برخوردار بود از سمت خود استعفا کرد و اسماعیل هنیه، نخست وزیر ناچار شد خود به طور موقت اداره آن را در دست بگیرد، جنبش فتح و تشکیلات خودگردان خود را آماده رویارویی با حماس کردند. از این رو سایه درگیری هایی که در آذر سال گذشته با توافق مکه متوقف شده بود باردیگر روی منطقه غزه سایه افکند.

دردرگیری های جدید، جریان فتح بی وقفه به مراکز متعلق به حماس حمله می کرد و کار را به جایی رساند که مقر نخست وزیر نیز از این حملات مصون نبود .حماس در این میان با تداوم عملیات نظامی علیه اشغالگران صهیونیست در تلاش بود تا شعله ور شدن نزاع «برادران» را در پناه تقابل با دشمن اصلی بپوشاند ولی جنگ سالارهایی مانند «محمود حلال» عضو فتح که به داشتن رابطه با رژیم صهیونیستی مشهور است و حتی در زمان عرفات علیه او به ایجاد پایگاههای نظامی مبادرت کرده بود، دامنه درگیری ها را گسترش می دادند. این جنگ سالاران در جریان درگیری های آذرماه سال قبل از طریق مصر مقدار قابل توجهی سلاح را وارد منطقه غزه کرده و به دست نیروهای خود داده بودند و رژیم صهیونیستی که وجود هر نوع سلاح فلسطینی را برنمی تابد در این مورد کاملاً سکوت کرده بود.

 وقتی فتنه ها بالا گرفت اسماعیل هنیه چاره ای نداشت جز اینکه فتنه گران را دستگیر و زندانی کند. مردان مسلح او به زودی موفق شدند کلیه نیروهای اسلحه بدست فتح را بازداشت نمایند اما رئیس تشکیلات خودگردان که گویا در انتظار این حادثه بود، برخلاف میثاق مکه که دی ماه گذشته با پا درمیانی ایران و میزبانی عربستان سعودی میان هنیه، مشعل و عباس به امضا رسید، دولت فلسطین و مجلس قانونگذاری آن را منحل اعلام کرد و از انتخابات زودرس سخن گفت او در همان حال بدون آنکه خود را نیازمند حمایت مجلس ملی فلسطین که 75درصد کرسی های آن در اختیار نمایندگان جنبش حماس می باشد، بداند «سالم فیاض» وزیر دارائی را بعنوان نخست وزیر جدید معرفی کرد.

سالم فیاض همان نخست وزیری است که اسرائیل به او لقب «مطلوبترین» داده است فیاض در سالهای 1366 (زمان آغاز انتفاضه اول فلسطین) تا 1374 در بانک جهانی کار می کرد، از سال 74 تا 1380 نماینده تشکیلات خودگردان در صندوق بین المللی پول بود، از سال 1381 تا 1384 وزیر دارایی دولت خودگردان فلسطین بود. پس از انتخابات فلسطین از سمت خود کناره گرفت ولی از چندماه پیش مجدداً این سمت را عهده دار شد. محمود عباس با انتخاب فیاض به گمان خود می خواست با یک تیر چند نشان بزند از یک سو همراهی اشغالگران فلسطین را با خود همراه داشته باشد از سوی دیگر اتحادیه اروپا و مجامع اقتصادی غرب (نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول) که طی یک سال گذشته فلسطینی ها را تحریم کرده اند را به همکاری فرا بخواند و در همان حال خیال کشورهای عربی را آسوده کند. فیاض از نظر غرب و اعراب مظهر وفاداری به قراردادهای اسلو(1370) و مادرید (1372) میان رژیم صهیونیستی و سازشکاران عرب می باشد.

 بلافاصله پس از آن که محمود عباس دولت حماس را از کار برکنار کرد، اتحادیه عرب تشکیل جلسه داد و به طور- نسبتاً- یکپارچه از اقدام عباس و از جمله معرفی سالم فیاض پشتیبانی کردند. وزرای خارجه عرب که دو روز پیش در قاهره تشکیل جلسه فوق العاده دادند با بیانیه ای اقدام رئیس تشکیلات خودگردان را ستودند، آنان آشکارا حماس را به تمکین فرا خوانده و نوشتند: «باید به مشروعیت رهبری محمود عباس احترام گذاشته شود» مصر میزبان اجلاس فوق العاده وزرای خارجه عرب هم اعلام کرد: «از عباس به عنوان رهبر حمایت می کنیم» تأکید اعراب به کلمه «رهبر» به این دلیل بود که پس از مرگ یاسر عرفات از درون فتح فردی نتوانسته بود به عنوان رهبر فلسطینی ها جای خالی او را پر کند. عرفات برای همه فلسطینی ها «سمبل» بود و حالا اعراب با صدور بیانیه تلاش می کردند تا میراث عرفات را به محمود عباس که از نظر اکثریت فلسطینی ها فاقد حداقل شرایط رهبری فلسطینی است واگذار نمایند. در این میان وزیر خارجه اردن در شدیدترین موضع انتقادی علیه حماس قرار داشت وی در اجلاسی که حماس نماینده ای برای شرکت در آن اعزام نکرده بود، حماس را متهم کرد که از موقعیت خود سوء استفاده کرده است.

همزمان اتحادیه اروپا بدون درنگ وارد شده و از تصمیم عباس حمایت کردند خاویرسولانا نماد سیاست خارجی اتحادیه اروپا به صراحت گفت: قدرت های اصلی میانجی صلح در خاورمیانه بر حمایت کامل از عباس تأکید کرده اند.

نماینده آلمان که کشورش ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را در دست دارد نیز موضع سولانا را مورد تأکید قرار داد و گفت که اتحادیه اروپا «حمایت کامل» خود از محمود عباس را اعلام می کند. وی گفت همه باید از عباس حمایت کنیم. بنیتافروروالدتر کمیسیونر روابط خارجی این اتحادیه نیز گفت: عباس رئیس مشروع تمامی فلسطینی ها از جمله ساکنان غزه است.

بوش رئیس جمهور آمریکا به طور جداگانه درباره ماجرا اظهارنظر کرد و در واقع نقش آمریکا را در بحران جاری فلسطین برملا ساخت. وی در تماس با شیمون پرز رئیس جمهور جدید رژیم صهیونیستی درحالی که حماس را تروریست می خواند گفت: نباید به تروریست ها اجازه موفقیت داد. وی درمورد دفاع از عباس نیز گفت: باید میان افراطی گری ومیانه روی تمایز ایجاد شود. آنچه بوش در تماس خود با پرز بیان کرد لحظاتی بعد از سوی دفتر اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی به صورت بیانیه خود را نمایان ساخت در بیانیه دولت اسرائیل آمده بود: «اولمرت متعهد شده است تا اقداماتی را برای تقویت عباس انجام دهد! یک مقام اسرائیلی نیز به آسوشیتدپرس گفت: اگر دولت جدید فلسطین به رهبری فیاض بخواهد ،اسرائیل روابط خود را با فلسطینی ها عادی می کند اما لیونی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی موضع کشورش را درباره استقرار نیروهای موسوم به پاسدار صلح که با عدم پذیرش و واکنش شدید رهبران حماس مواجه و طبعاً منتفی شده است، مشخص نمود. وی با استقرار نیروهای بین المللی به عنوان حایل مخالفت کرد و گفت: نیروهای حافظ صلح بین المللی ناظر نیستند بلکه باید با حماس روبرو شوند.

در این بین موضع روسیه، آفریقای جنوبی، عربستان و دبیرکل اتحادیه عرب کمی متفاوت بود. روسیه موضع خود را در دفاع از توافقنامه مکه آشکار کرد. آفریقای جنوبی نیز باردیگر بازگشت به دولت وحدت ملی را چاره کار دانست. سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان وانمود کرد که از اقدام محمود عباس ناراضی است و کماکان از دولت متحد ملی فلسطین- بازگشت به توافق مکه- حمایت می کند. عمرموسی نیز درگیری های جاری فلسطین را محکوم کرد و طرفین را به مذاکره و حل سیاسی اختلافات فرا خواند.

 چشم انداز آینده

 اما برخلاف تصوری که در این روزها توسط رسانه های عربی و غربی تبلیغ می شود آمریکایی ها و اسرائیلی ها به هراس به تحولات غزه می نگرند شبکه تلویزیونی CNN در تحلیل بحران جاری فلسطین گفت: آمریکا و اسرائیل گزینه نظامی قابل اعتنایی برای حل بحران غزه ندارند. این در حالی است که نیویورک تایمز فاش کرد که بوش، محمود عباس را تشویق به انحلال دولت حماس کرده است. سخن رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا بیانگر تحلیل سی ان ان می باشد وی اذعان کرد که دخالت آمریکا در بحران میان دو گروه فلسطین می تواند مخرب باشد.

اجلاس عربی، آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی به نفع فتح و در مقابل حماس و انعکاس رسانه ای لحظه به لحظه و فراگیر آن این تصور را به وجود آورده است که حماس در موقعیت ضعیف و شکننده ای قرار گرفته است در حالیکه آنچه واقعیت دارد این است که اینک غزه- تنها نقطه آزاد شده از فلسطین- بطور کامل در اختیار حماس و دولت و مجلس برآمده از آن قرار دارد و محمود عباس و نخست وزیر غیرقانونی او- سالم فیاض- در منطقه تحت تسلط پلیس رژیم صهیونیستی- کرانه باختری رود اردن- اعلام موجودیت کرده است.

اگر تصور شود که هدف حماس از تشکیل دولت و شرکت در انتخابات در پی قطعه ای از فلسطین برای تشکیل «دولت باثبات» بوده است، بحران فلسطین به ضرر آن و به نفع مخالفان فلسطینی او می باشد.

ولی اگر به یاد بیاوریم که هدف حماس از شرکت در انتخابات فلسطین و شرکت در دولت این کشور یافتن یک وجب جای پا برای مبارزه با اشغالگران سرزمین خود بوده است، اینک حماس آن را به دست آورده و در آن معارض ندارد. حماس غزه را برای مبارزه می خواهد نه برای تشکیل دولتی که در عمل امکان تحقق آن در کنار رژیم صهیونیستی وجود ندارد. با این وصف صهیونیست ها و آمریکایی ها اگرچه تلاش می کنند تا با حمایت وسیع تبلیغاتی فتح و ابومازن را جایگزین حماس و هنیه نمایند اما در درون خود نگرانی جدی از سیطره حماس بر غزه دارند . مارتین ایندایک سناتور تندرو آمریکا نیز با تلخی و تحقیر اقدام ابومازن گفت: عباس وقتی دولت خود را اعلام کرد که غزه به دست حماس افتاده بود.

در این میان بعضی گمان کرده اند خالی شدن غزه از نیروهای فتح و اعلام تشکیل دولت فلسطین در کرانه باختری به اسرائیل امکان می دهد که بار دیگر غزه را به اشغال خود درآورند و یا آن را آماج حملات شدید قرار دهند باید گفت اسرائیلی ها که همواره از غزه به عنوان جهنم یاد کرده اند هرگز به غزه بازنمی گردند و حملات هوایی به غزه چیزی نیست که تجربه جدید باشد و تحولات تازه ای را رقم بزند. اسرائیلی ها می دانند که تشدید حملات هوایی دست حماس را برای اقدامات شدیدتر علیه شهرک های یهودی نشین در سواحل مدیترانه بازمی گذارد.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  8:52 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]