پژوهشگر: عبدالوهاب المسیری، ترجمه: زهرا پویانفر
____________________________________
جنگ اسرائیل با لبنان در حالی با پیروزی حزب الله و مقاومت لبنان به پایان رسید که بسیاری از ناظران امور و حتی شماری از نویسندگان، تحلیلگران و مورخین اسرائیلی چندین روز پیش از پایان این جنگ و برقراری آتش بس با صدور قطعنامه ???? شورای امنیت سازمان ملل متحد از شکست زود هنگام ارتش اسرائیل سخن گفته بودند. پس از اعلام تشکیل دولت اسرائیل اولین بار بود که اسرائیلی ها ناگزیر شدند برای مدت های طولانی در پناهگاه ها بمانند و اولین بار بود که اسرائیل از درون متحمل محنت و خسارت شد. اما کارشناسان امور راهبردی یقین دارند که پیامدهای بلند مدت این جنگ بسیار عمیق تر و فراتر از آن چیزی است که تحلیلگران سیاسی از آن سخن می گویند. شبکه تلویزیونی الجزیره در گفت وگو با عبدالوهاب المسیری از قاهره و یکی از برجسته ترین کارشناسان جنبش صهیونیسم و نویسنده بزرگترین دایره المعارف درباره صهیونیسم، برخی از این پیامدهای بلندمدت را مورد بررسی قرار داده و تاثیر آن را بر آینده اسرائیل و اسرائیلی ها و بالاخص نسل جدید مورخین اسرائیلی که دیدگاهی انتقادی دارند به بحث گذاشته است. در این گفت وگو که پیش از پایان جنگ و در آستانه صدور قطعنامه ???? شورای امنیت صورت گرفته، المسیری شکست اسرائیل را حتمی می داند و پیش بینی می کند که اسرائیلی ها بلافاصله پس از آتش بس خود را پیروز اعلام خواهند کرد، اتفاقی که در عمل شاهدش بودیم. ترجمه این گفت وگو را در زیر می خوانید:
بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی آشکارا از شکست اسرائیل در این جنگ سخن می گویند، برداشت شما از نتایج جنگ بین اسرائیل و مقاومت لبنان و فلسطین چیست
در ابتدا بگذارید به مقالات اوری اونری که با عنوان «خنجری از پشت» در پایگاه اینترنتی با همین نام منتشر شده اند، اشاره کنم.
این شخص از برجسته ترین تحلیلگران اسرائیلی به شمار می آید.
همین طور است. او در ابتدا طرفدار صهیونیسم بود و در جنگ ???? حضور داشت ولی در سال ???? به این نتیجه رسید که این منطقه شهرک نشین اسرائیل که در محاصره اعراب قرار دارد نمی تواند بدون تفاهم با آنها باقی بماند. او پس از مطالعه سایر مناطقی که وضعیتی مشابه اسرائیل دارند و پس از بررسی اوضاع خاورمیانه به چنین نتایجی رسید و از آن لحظه به بعد وارد کنست پارلمان اسرائیل شد و مجله ای با نام «این جهان» منتشر کرد و از آن زمان تاکنون پیوسته در برابر اندیشه صهیونیستی موضع گرفته و حتی به عنوان یک راه حل پیشنهاد کرده که صهیونیسم به یک ایدئولوژی با اصولی نظیر فلسفه پیوریتن برای آمریکایی ها تبدیل شود.
مهم ترین چیزی که وی در اظهارات اخیرش به آن اشاره می کند چیست
او بر این باور است که اسرائیل به هیچ یک از اهداف نظامی اش دست نیافته است. به عبارت دیگر ارتشی که در سال ???? ظرف شش روز بر سه ارتش عربی پیروز می شود اکنون در مدتی که حتی از زمان جنگ اکتبر نیز تجاوز کرد نتوانست بر یک سازمان به اصطلاح تروریستی غلبه پیدا کند. وی ادعای سخنگویان ارتش اسرائیل را که مدعی هستند ??? یا ??? یا ??? نفر از رزمندگان حزب الله را کشتیم یک دروغ بزرگ می داند.
شواهد زیادی این موضع را تائید می کند. خلاصه برداشت شما از نتایج این جنگ چیست
این جنگ در نهایت برای این بود که اسرائیل نقشی را که در جنگ با تروریسم بر عهده آن گذاشته شده است حفظ کند چنانکه شارون موفق شد اسرائیل را به بخشی از جنگ علیه تروریسم تبدیل کند. من همواره به این نکته اشاره کرده ام که اسرائیل یک دولت مزدور است که برای خدمت به منافع غرب و در حال حاضر آمریکا بنیان نهاده شده است.
در همین چارچوب برخی از مورخین جدید ابراز عقیده کرده اند که برخی از جنگ هایی که اسرائیل علیه اعراب راه انداخت برای خدمت به منافع کشورهای دیگر بوده است مثل جنگ ???? که برای منافع فرانسه بود، جنگ ???? برای منافع انگلیس بود و جنگ???? در لبنان و جنگ کنونی نیز برای منافع آمریکا است. شما با این دیدگاه موافقید
همین طور است. این جنگ در عمل جنگ آمریکایی است و برخی از محافظه کاران جدید نیز گفته اند که پس از شکست آمریکا در عملیات های دیگر، این یک فرصت جدید برای آمریکا است که بتواند بار دیگر ابتکار عمل را در منطقه به دست گیرد. به عبارت دیگر طرح خاورمیانه جدید که محافظه کاران جدید از آن سخن گفته اند و اکنون نیز کاندولیزا رایس از آن سخن می گوید در عراق و فلسطین شکست خورده و خشم توده ها را در جهان عرب و اسلامی علیه آمریکا برانگیخته است. بنابراین آنها خواستند از طریق حمله به لبنان و تخریب آن و سپس ایجاد دموکراسی به شیوه عراق، آن را به نمونه ای برای بقیه جهان عرب تبدیل کنند.
آنها تصور این را داشتند که جنگ به چنین نتیجه ای منجر شود
نه، هیچ کس چنین تصوری نداشت.
آمادگی قبلی برای این جنگ وجود داشت
بله. مقالات زیادی هست مبنی بر اینکه آنها از دو سال قبل برای این اقدام تمرین کرده بودند.
215496.jpg
آمادگی اسرائیلی یا آمریکایی
آمادگی اسرائیلی همواره به معنای آمادگی آمریکایی است زیرا این آمریکا است که اسرائیل را تغذیه تسلیحاتی و استراتژیکی می کند.
به نظر شما نقش آمریکا در این جنگ آشکارتر از نقش آن در جنگ های قبلی اسرائیل بوده است
همین طور است و فکر می کنم این دیدگاه که برخی می گفتند اسرائیل به آمریکا جهت و نیرو می دهد و نه برعکس، اکنون دیگر بی اعتبار شده است. اکنون دیگر روشن است که آمریکا اسرائیل را به خدمت گرفته است. حتی در برخی از روزنامه های اسرائیلی مطرح شده است که آمریکا در عراق شکست خورده است و این کشور را ترک خواهد کرد ولی اینجا را ترک نمی کند.
واشینگتن پست روز چهارم آگوست مقاله ای در این باره به قلم چارلز کروتمر نویسنده آمریکایی منتشر کرد که در آن ضمن اشاره به احتمال شکست اسرائیل در این جنگ، چنین عنوان شده بود که در این صورت ممکن است اسرائیل خسارت بزرگ تری را نیز متحمل شود و آن تخریب رابطه اش با آمریکا است. به نظر شما ممکن است در آینده آمریکا دیگر نتواند مثل گذشته به اسرائیل تکیه و اعتماد کند
همین طور است زیرا رابطه میان اسرائیل و آمریکا رابطه یک عضو با بدن نیست بلکه رابطه مبتنی بر سود است یعنی تا زمانی که اسرائیل قادر به انجام خدمت برای آمریکا باشد از آن مراقبت می کند و به همین خاطر همیشه گفته ام استراتژی اعراب باید بر این متمرکز باشد که هزینه اسرائیل برای آمریکا را بالا ببرند. به عبارت دیگر اگر موضع اعراب مبتنی بر اعمال فشار بر آمریکا باشد و این البته الزاما به معنی رویارویی نظامی نیست من بر این باورم که در این صورت آمریکا پی خواهد برد که هزینه حمایت از اسرائیل بالا است ولی در طول سال های گذشته عملا آمریکا بهای حمایتش از اسرائیل را نپرداخته است.
این بها چه چیزی است
مثلا اگر جهان عرب متقاعد شود که آمریکا شایسته میانجیگری نیست...
دقیقا مقصودتان متقاعد شدن چه کسی است
توده های مردم.
آنها که از قبل هم چنین باوری داشتند.
این باور اکنون افزایش یافته است.
ولی حکومت ها مشروعیت خود را از آمریکا می گیرند بنابراین چندان تفاوتی در مسئله ایجاد نمی شود.
اما به رغم این، دولت ها فشار مردمی را احساس می کنند و به همین دلیل بود که دیدیم پس از موضع اولیه آنها در قبال حزب الله که آن را به انجام ماجراجویی حساب نشده و نظیر آن متهم کردند، موضعشان تغییر یافت و بر تحرک خود در شورای امنیت افزودند. به عبارت دیگر آنها درد و التهاب مردم عادی را درک کردند و بنابراین دیگر نمی توانند به وضعیت خفت بار خویش و شتافتن به سوی آمریکا ادامه دهند.
اگر نتایج نهایی این جنگ چنانکه پیش بینی شده، حاصل شود ممکن است قواعد راهبردی روابط میان اعراب و اسرائیل را تغییر دهد
همه اینها بستگی به نظام های عربی دارد یعنی حزب الله و مقاومت خواه در فلسطین یا در لبنان ثابت کرد که قادر است در برابر دشمن صهیونیستی که دارای یکی از قدرتمندترین ارتش های دنیا است بایستد و به این ترتیب بسیاری از توهمات اسرائیل فرو ریخت یعنی توهم ایجاد دیوار حائل یا عقب نشینی یک جانبه و اموری از این قبیل همگی به خاطر موفقیت نیروهای مقاومت در تداوم مقاومت بی اعتبار شد زیرا ادامه مقاومت به خودی خود به معنی پیروزی است. دولت های عربی می توانند این پیروزی را به دستاوردهای سیاسی تبدیل کنند به شرطی که از آن حمایت کنند.
در سخنرانی معروف اسرائیلی به نام «تسیفیا فلدان» که در سی ام جولای در هاآرتص منتشر شد گفته شد که بزرگترین ناکامی اسرائیل در این جنگ فقدان قدرت بازدارندگی آن بود و به همین دلیل دچار مصیبت و فاجعه شد. این فقدان قدرت بازدارندگی اسرائیل به چه معنا است در حالی که اسرائیل در طول دوران گذشته با همین سلاح با اعراب رفتار می کرده است
بله این موضوع در تمام روزنامه های اسرائیل تکرار شد که در نهایت امر هدف اصلی از این جنگ این بود که اسرائیل پیش از این پیوسته بر قدرت بازدارندگی خودش تاکید می کرد ولی این بار نتوانست زیرا حزب الله توانست به مواضع آنها حمله و سربازان آنها را اسیر کند.
یعنی می گویید در اینجا ابتکار عمل در دست طرف دیگر بود و نه اسرائیل، در حالی که پیش از این همواره این اسرائیل بود که ابتکار عمل را در دست داشت و در هر اقدامی پیش دستی می کرد. آیا چنانکه برخی می گویند این بار نقشه اسرائیل کمی عقب بود و ناگزیر در این مرحله به جنگ کشیده شد
بله همین طور است. نقشه از قبل وجود داشت و از دو سال قبل در اسرائیل مانورهای نظامی صورت گرفته بود و فقط منتظر یک بهانه بودند.
این نقشه محدود به لبنان بود یا ممکن است از لبنان فراتر رفته و با وارد شدن سوریه به آن در پی یک جنگ منطقه ای باشد تا بتواند به عنوان یک جزء مکمل ماموریت آمریکا در عراق عمل کند
من فکر نمی کنم این نیز بخشی از این نقشه بوده است زیرا این یک جنگ منطقه ای است و هیچ کس نمی داند که چگونه می توان آن را کنترل کرد و پیامدهایش چه خواهد بود زیرا آنها می دانند که قدرت محدودیت هایی نیز دارد.
آیا این جنگ بخشی از طرح صهیونیستی در منطقه است
طرح صهیونیستی همان طرح آمریکایی است که در حال حاضر نوعی همسویی نیز به وجود آمده است.
این طرح دارای چه ابعادی است
لب این طرح از نیمه قرن نوزدهم به این سو تقسیم منطقه بوده است.
چرا این منطقه چرا تقسیم
این منطقه در مرکز جهان واقع شده و مشرف بر دریای مدیترانه است و با اروپا و دریای سرخ مجاورت دارد. این منطقه مرکز جهان اسلام است و زمانی که دولت عثمانی هنوز در قید حیات بود به رغم ضعیف بودنش، جبهه واحدی را در برابر غرب تشکیل می داد و به همین دلیل می بینیم که استعمار پیوسته به آن چشم دوخته بود. یعنی آنها هند، بخش هایی از آفریقا، آمریکای شمالی و جنوبی را تحت استعمار درآوردند ولی جهان اسلام از غارت استعمار به دور ماند تا اینکه سرانجام دولت عثمانی سقوط کرد.
نقشه هایی در برخی پایگاه های اینترنتی منتشر شده است که از تقسیم عربستان سعودی به چند دولت کوچک و تقسیم مصر به چند دولت و تقسیم سودان حکایت می کند. آیا واقعا در این خصوص برنامه ریزی صورت گرفته است
این چیزی است که درصدد انجام آن هستند ولی اینکه موفق می شوند یا نه، مسئله دیگری است. اما آنچه که به آن اشاره کردید درست است و من هم مقالاتی در این باره خوانده ام و اسرائیل طرح هایی برای اجرای این مقاصد جنون آمیز دارد ولی مهم آن است که چگونه از این کار جلوگیری کنیم.
غیر از مسئله تقسیم، طرح صهیونیستی چه اهداف و اغراض دیگری را دنبال می کند
به نظرم استعمار می خواهد جهان را به یک ماده مصرفی تبدیل کند تا قدرت های معین یعنی آمریکا و اسرائیل آن را در خدمت منافع خود قرار دهند. آنها قصدشان تبدیل جهان عرب به یک ماده مصرفی است. وقتی که سخن از خاورمیانه بزرگ بود شیمون پرز به گونه ای لب مطلب را بیان کرد و گفت که این طرح با سرمایه خلیج فارس، آب های ترکیه، کارگران عرب یا مصری و عقل و تدبیر اسرائیلی امکان پذیر است.
چه نشانه هایی مبنی بر شکست طرح صهیونیستی وجود دارد
نشانه های بسیاری هست. از جمله اشاره ای که به مورخین جدید کردید به خودی خود نشان دهنده عقب نشینی است.
ممکن است بسیاری از مردم چندان آگاهی از موضوع مورخین جدید نداشته باشند. ممکن است بیشتر توضیح دهید
بگذارید به یک مفهوم وسیع تر اشاره کنم و آن چیزی است که «پس از صهیونیسم یا مابعد صهیونیسم» نامیده می شود. این مفهوم اکنون در اسرائیل وجود دارد و کلمه «مابعد» در گفتمان فلسفی غربی به معنی پایان است.
ولی صهیونیست ها هنوز هم حضور و نفوذ دارند و همچنان صحنه گردانی می کنند.
اما حداقل دیگر در ایدئولوژی صهیونیسم سخن از نیل تا فرات یا حرف های مشابه آن نیست. در همین چارچوب مکاتبی پیدا شده از جمله مورخین جدید و نیز جامعه شناسان جدید که اقدام به باز کردن پرونده جنگ های ???? کرده و کشتارها را یادآور شده اند یعنی آنها روایتی متفاوت با روایت صهیونیست ها از رویدادهای ???? ارائه می دهند.
بسیاری از ناظران امور معتقدند که اسرائیلی ها دچار مشکل تصمیم گیری هستند. روزنامه هاآرتص در ?? جولای گزارش داد که نظامیان اسرائیلی از افسران عالی رتبه گرفته تا سربازان عادی انتقادات شدیدی درباره روند جنگ دارند و برای مثال فرمانده منطقه شمال تغییر کرد و معاون رئیس ستاد مشترک راسا هدایت امور را به دست گرفت. تفسیر شما از این سردرگمی ها چیست
آنها در ابتدا همان اشتباهی را مرتکب شدند که رامسفلد در عراق شده بود. رامسفلد تصور کرده بود که هواپیماها و سلاح های هوشمند قادر خواهند بود عملیات را به فرجام رسانند و دیگر نیازی به اعزام سربازان نیست. به همین دلیل شمار محدودی سرباز اعزام کردند ولی به تدریج دریافتند که این تعداد کافی نیست. همین مسئله در اسرائیل اتفاق افتاد زیرا دان حالوتس از فرماندهان نیروی هوایی است و این نخستین بار در تاریخ اسرائیل است که فرمانده ارتش از نیروی هوایی انتخاب می شود.
به نظر شما ممکن است پس از پایان جنگ شاهد زمین لرزه سیاسی در داخل اسرائیل باشیم چنین تحولی به چه شکل صورت خواهد گرفت و ممکن است در نهایت اسرائیل را با چه فرجامی مواجه کند
این امر بلافاصله اتفاق نمی افتد. معتقدم اتفاقی که می افتد این است که اسرائیل اعلام پیروزی خواهد کرد.
این اعلام پیروزی بر چه مبنایی خواهد بود
این تنها راه پیش روی آنها است. آنها خواهند گفت که ما به لبنان رفتیم تا حزب الله را از جنوب برانیم و این امر با استقرار ارتش لبنان در جنوب تحقق پیدا کرد و در نتیجه ما پیروز شدیم. توجه داشته باشید که در طول جنگ سقف مطالبات اسرائیل به تدریج کاهش یافت و در نهایت به این خواسته رسید.
دانیل شور نویسنده آمریکایی در ? آگوست در کریستین ساینس مانیتور مقاله ای نوشت و گفت که با گذشت تنها سه هفته از جنگ، معلوم شد که توازن قوا در خاورمیانه به هم خورده است. نظر شما در این خصوص چیست
بله در مورد اسرائیل چنانکه اشاره شد میزان قدرت بازدارندگی آن آشکار شد یعنی مشخص شد که قادر به بازدارندگی نیست. اما در مورد آمریکا معتقدم که این کشور دریافت که اسرائیل قادر به انجام بسیاری از وظایفی که بر عهده اش گذاشته شده، نیست یعنی اوری آونری در مقاله اش به نقل از گزارشگران می گوید که بوش از اسرائیل ناامید شده است زیرا نتوانست در این تجارت سود کسب کند. بوش اسرائیل را به جبهه جنگ فرستاد با این اطمینان که این ارتش عظیم و مسلح به بسیاری از جدیدترین سلاح های آمریکایی قادر است وظیفه محوله را ظرف چند روز به انجام رساند. انتظار می رفت که کار حزب الله تمام شود و لبنان به دست حامیان آمریکا بیفتد، ایران تضعیف شود و چه بسا راه برای سقوط حکومت سوریه هموار گردد. بنابراین جای شگفتی نیست که بوش خشمگین شود و روابط اسرائیل و آمریکا نیز از این تحول تاثیر پذیرد. من معتقدم که بسیاری از نظام های عربی در نوع رابطه خود با آمریکا و اعتماد به آن تجدید نظر می کنند.
پژوهشگر: پیمان امیری
چکیده: روابط ایران و رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس آن تا کنون دارای فراز و نشیب هایی بوده است که به طور کلی می توان آن را به دو مقطع تقسیم کرد:یکی دوران ارتباط نزدیک و در حقیقت دوران اتحاد استراتژیک را در بر می گیرد که دوره زمانی آن به رژیم پهلوی برمی گردد و دوم دوران نشیب و تقابل است که مربوط به دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی می باشد و همچنان نیز ادامه دارد.مهم ترین نمونه این تقابل را در سنگ اندازی های این رژیم در راه فناوری هسته ای ایران و ترس از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه می توان مشاهده کرد.
____________________-
مقدمه
روز 24 اردیبهشت سالروز اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی می باشد . در سال 1327 خورشیدی در حالی این رژیم موجودیت خود را اعلام داشت که قبلا از سوی بزرگترین مجمع کشور های جهان یعنی سازمان ملل و با فشار های امریکا و انگلیس و گروه های صهیونیستی تلویحا به رسمیت شناخته شده بود. و تشکیل دولتی یهودی فلسطینی مورد موافقت قرار گرفت که این امر اعتراض کشور های مسلمان و عرب را بر انگیخت . و در طی سالها که از تشکیل ان می گذرد روابط کشورمان با آن دچار فراز و نشیب ها یی شده است. به گونه ای که روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوران بعد و قبل از انقلاب دو چیز کاملا متفاوت را نشان می دهد . در حالی که ایران و رژیم صهیونیستی در زمان رژیم پهلوی دو متحد استراتژیک بودند ولی دردوران بعد از انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی از نظر حاکمان ایران یک رژیم نامشروع و غیر قانونی دانسته شد که باید از میان برداشته شود.
پیدایش رژیم صهیونیستی
میزان جمعیت یهودیان را بین 10 تا 15 میلیون تخمین می زنند که عمدتا در آمریکا زندگی می کنند. علت ظهور و بروز مساله یهودیت در اندیشه غرب ، انزوا و عزلت یهودیان در جوامع اروپایی بود . به گونه ای که در طول تاریخ ، یهودیان در عین حضور در جامعه اروپایی از حقوق مساوی با دیگر اروپاییان برخوردار نبودند . از سوی دیگر وقایعی همچون پاکسازی نژادی یهودیان روسیه در قرن 19 و همچنین در فرانسه قرن 19 بعد از واقعه " دریفرس" و بالاخره آزار یهودیان توسط نازی ها در آلمان ، از عوامل ظهور یهودیت نوین در بین یهودیان بود . نباید فراموش کرد که قرن نوزدهم قرن قومیت گروی بود. و این اندیشه با رسوخ در قوم یهود نیز باعث ظهور گرایش خاصی از صهیونیسم شد که به آن" صهیونیسم سیاسی " گویند و این گروه برای حل مساله یهودیت فلسطین را به عنوان ارض موعود انتخاب کرد .ولی متاسفانه مساله دیگری به نام فلسطین را ایجاد کرد . (1)
به هر روی نظریه تشکیل دولت یهود اولین بار توسط تئودور هرتزل ، درکنفرانس بال سوئیس در سال 1897 و بعد از آن توسط حییم وایزمن ، مناخن بگین و دیگران دنبال شد.
اما آنچه که در تشکیل رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا کرد شاید یهود آزاری و یا تبلیغ یهود آزاری در اروپا بود. در اینکه اروپاییان در آزار و شکنجه یهودیان دست داشته اند شکی نیست اما نباید تبلیغات مظلوم نمایانه گروه های صهیونیستی را در این باره نادیده گرفت .
با ظهور هیتلر بر شدت آزار و شکنجه یهودیان در اروپا افزوده شد به نوعی در باره کشتار یهودیان سخن از کوره های آدم سوزی به میان آمد و کشته شدن 6 میلیون یهودی از این طریق به عنوان یک حقیقت به جهان قبولانده شد و بدین سان هلوکاست تابوی جهان به اصطلاح متمدن قلمداد گردید. در چنین حالتی دو مقصود بر آورده شد یکی آواره کردن یهودیان نگون بخت از خانه و کاشانه اشان در اروپا و دیگری تشکیل رژیم صهیونیستی در قلب دنیای اسلام برای تسلط بر مسلمانان.
سرانجام در ? آذر ???? (?? نوامبر ????)، که روز پایانی مجمع عمومی بود، پیشنهاد تقسیم فلسطین به «دو دولت مستقل عرب و یهود، با اکثریت ?? رأی موافق در مقابل ?? رأی مخالف و ده رای ممتنع تصویب و نمایندگان دول عرب به صورت اعتراض از تالار مجلس خارج شدند.» بر پایة این قطعنامه قیمومت انگلیسی در فلسطین پایان مییافت و قوای انگلیس میبایست هرچه زودتر خاک فلسطین را ترک میکرد. بدین ترتیب «تبلیغات ماهرانة آژانس یهود» و نفوذ صهیونیستهای آمریکایی باعث شد تا مجمع عمومی در یکی از نخستین تصمیمگیریهای مهم خود «برخلاف حق و انصاف» و روح و منشور این نهاد بینالمللی رفتار کند (2) .
یهودیها بلافاصله دست به کار شدند تا زمینههای تأسیس یک دولت مستقل را فراهم کنند. آنان با فعالیتهای گسترده خود و پشتیبانیهای بسیار حیاتی آمریکا، انگلیس و صهیونیستها، امکانات و زمینههای لازم را فراهم کرده، سرانجام در ?? اردیبهشت ???? تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کردند.
با این همه هنگامی که دولت اسرائیل تقاضای عضویت در سازمان ملل را نمود ، کشور های اسلامی – به استثنای ترکیه- با آن مخالفت کردند ولی سر انجام سازمان ملل در 11 مه 1949 قطعنامه ای دائر برقبول عضویت اسرائیل را صادر کرد. (3)
روابط ایران و اسرائیل در دوران رژیم پهلوی
پس از تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی و عربی در سال 1327 ، در ایران نیز تغییراتی در شرف تکوین بود. و شاه قصد داشت تا بر دامنه قدرت خود در مقابل مجلس بیافزاید.در این زمان در ایران به علت تیر اندازی به محمد رضا شاه پهلوی در 15 بهمن 1327 که به برقراری حکومت نظامی و تقویت دربار منجر شد بخشی از جناح های دولتی به تایید رژیم صهیونیستی اظهار تمایل کردند. ( 4) و این در زمانی بود که ایران با مشکلات عدیده ای از لحاظ اقتصادی و سیاسی رو به رو بود و در این راه به آمریکا به عنوان یک قدرت نو ظهور چشم امید بسته بود. بنابر این حکام ایران راه نزدیکی بیشتر به امریکا را در پیش گرفتند.از این رو اسرائیل به علت نفوذ فوق العاده لابی صهیونیستی در امریکا دارای جایگاه و اعتبار خاصی در نزد سیاست مداران امریکا بود و نزدیکی بیشتر به اسرائیل در حقیقت نزدیکی بیشتر به امریکا را میسر می ساخت.
شاید بتوان دلایل نزدیک ایران و اسرائیل به صورت دو متحد استراتژیک در منطقه را بتوان به دلایل مختلفی ربط داد اما می توان دلایلی چند را که نقش برجسته تری را در این راه داشتند به شکل زیر بر شمرد :
- خروج رژیم صهیونیستی از انزوای سیاسی در منطقه وهم پیمانی دو رژیم با غرب
- ترس از کمونیسم و شوروی سابق
- در محاصره قرار دادن کشور های عرب توسط کشور های غیر عربی مانند ایران و ترکیه
- کنترل جریان آزاد انرژی از خلیج فارس و منافع سرشار اقتصادی که بیشتر به نفع اسرائیل بود.
اما نحوه برقراری روابط ایران با اسرائیل وضعیت بسیار اسف باری دارد که در تاریخ مضبوط است. رابطه ای که بر اساس رشوه بناشد که این مساله بیشتر آدم را یاد دوران قاجار و قرار داد رویتر می اندازد که مساله رشوه چه رسوایی به بار آورد. دکتر قاسم غنی در نامه های خود به این مساله اشاره کرده است که این نامه ها توسط سیروس غنی به صورت کتابی در امده است. در این میان نصراله انتظام – نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد که در سال 1326 ریاست کمسیون مخصوص فلسطین در سازمان ملل را بر عهده گرفته و به فلسطین هم سفر کرده بود ، با گرفتن رشوه از یهودیان آمریکا به شناسایی حتی دوژوراسرائیل اظهار علاقه کرده بود. دکتر غنی در نامه ای که در 30 خرداد 1329 خورشیدی به محمد علی جمازاده نوشته است : " به طور محرمانه به خودمان عرض می کنم شیاع تامی دارد که همین آقا نصراله انتظام پول هنگفتی از یهودیان گرفته که زمینه شناسایی دولت اسزائیل از طرف ایران به عمل اید" (5) کل رشوه چهارصد هزار دلار تخمین زده می شد . در این میان بخشی از آن به مبلغ دوازده هزار و چهارصد دلار به عنوان قسط نخست به شخص محمد ساعد مراغه ای ، نخست وزیر وقت پرداخته شد. ( 6)
به هر روی هیئت دولت ایران به ریاست ساعد مراغه ای در 14 اسفند 1328 (5 مارس 1950 )شناسایی دوفاکتوی اسرائیل را رسما تایید کرد و توسط نصر الله انتظام سفیر ایران در سازمان ملل یه اطلاع نماینده اسرائیل رسید . (7)
در سال 1330 شمسی حسین علا سفیر ایران در امریکا در مراسم جشنی به مناسبت استقلال اسرائیل شرکت کرد . و کابینه رزم آرا قصد شناسایی دوژور اسرائیل را داشت و کابینه علا نیز با آن موافق بود.
البته در این میان علما و متدینین در این زمان در مقابل این عمل خاموش ننشستند و دست به اعتراض زدند که واکنش آیت الله کاشانی جدی تر و شدیدتر بود. او در بیانیهای، «علیه یهودیان اعلام جهاد کرد و از عموم برادران دینی دعوت نمود تا به منظور تظاهرات راجع به قضیة مسلمانان و یهودیها» گرد هم آیند (. 8 )
هنوز دو سال از شناسایی دوفاکتوی اسرائیل نگذشته بود که دکتر محمد مصدق روابط سیاسی ایران و اسرائیل را برهم زد. او که در راه بازگشت از آمریکا وارد مصر شده و مورد استقبال بیمانند مردم این کشور قرار گرفته بود، شناسایی دوفاکتو را پس گرفت و کنسولگری ایران را در اسرائیل منحل کرد.
اعراب این تصمیم را به منظور باز پسگیری شناسایی دوفاکتو تلقی کردند، اما ظاهرا شناسایی دوفاکتو و مناسبات دو کشور در اواخر دهه ?? میلادی شکل آشکارتری به خود گرفت و در واقع میتوان گفت اتحاد استراتژیک دو کشور براساس دکترین پیرامونی بنگوریون شکل گرفت و تا سقوط حکومت پهلوی در سال ???? (????) ادامه داشت .(9)
در دوران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شاه دارای قدرت بسیاری شد و توانست بر تمام ارکان کشور سلطه یابد . مصدق را از میدان به در کرده و نیروهای مذهبی را نیز به حاشیه رانده بود. در این زمان شاه احساس می کرد که باید به قدرت نو ظهوری به نام امریکا بیش از اینها نزدیک شود . در این میان هر روز از قدرت انگلیس در جهان کاسته می شد و این قدرت استعماری هر روز سنگر های بیشتری را خالی می کرد در حقیقت جای خود را به امریکا می داد . در این زمان رژیم صهیونیستی که از قدرت های پشت پرده لابی صهیونیسم در امریکا برخوردار بود دارای جایگاه خاصی در سیاست خارجی شاه گردید. و بدین ترتیب زمینه نزدیکی هرچه بیشتر دو رژیم حامی غرب در منطقه بیش از پیش فراهم شد.
رژیم صهیونیستی نیز برای خروج از انزوای ایجاد شده توسط اعراب بی صبرانه منتظر موقعیت بود. دولت اسرائیل با استناد به سیاست کورش کبیر درباره یهود ، طی نامه ای به محمد رضا شاه از ایران خواستار رسمیت یافتن روابط ایران و اسرائیل( شناسایی دوژور ) شد .در بهمن 1335 بدون شناسایی دوژور اسرائیل توسط ایران،دکتر زوی دوریل DrZvi Doriel - رییس آزانس یهود به عنوان نماینده اسرائیل در ایران پذیرفته شد. همچنین در همین سال تیمور بختیار برای برقراری رابطه ساواک و موساد راهی اسرائیل شد . (10 )* سرانجام ایران در سال 1338 مایر عزری meir ezri )یهودی ساکن اصفهان را به عنوان نماینده مستقیم و در حقیقت سفیر اسرائیل در ایران پذیرفت و تا سال 1352 در همین مقام بود.( 11)
مناسبات دو رژیم ایران و اسرائیل در عرصه امنیتی و اقتصادی حایز اهمیت بود.در عرصه امنیتی هر دو کشور میتوانستند با ایجاد نوعی اتحاد، دشمنان مشترکشان،یعنی اعراب و شوروی، را از ایجاد تهدیدی جدی دور نگه دارند. اسرائیل با اتحاد با ایران، از یکسو میتوانست از محاصره سیاسی منطقهای خارج و با دیگر کشورها رابطه برقرار سازد و از سوی دیگر، کشورهای عربی را در محاصره کشورهای غیر عربی (نظیر ایران و ترکیه) قرار دهد. ایران نیز به سبب دشمنی اعراب، بهویژه مصر در دوران جمال عبدالناصر و عراق پس از کودتای ???? با حکومت شاه، میتوانست با برقراری رابطه با دشمن اصلی کشورهای عربی، امنیت خویش را تضمین نماید. تصادفی نبود که در اواسط دهه ?? و اوایل ?? میلادی در سایه بروز اختلاف میان شاه و جمال عبدالناصر، مناسبات ایران و اسرائیل بیش از پیش تقویت گردید. این امر موجب شد برخی چنین تصور نمایند که ایران به شکل دوژور و کامل اسرائیل را به رسمیت شناخته است . افزون بر این، شاه ایران از طریق همکاریهای گسترده میان موساد و ساواک میتوانست امنیت داخلی خویش را تضمین نماید . همچنین همکاریهای نهایی میان ایران و اسرائیل افزایش یافت و اسرائیل به تسلیح شاه ایران مبادرت نمود (12 )
از لحاظ اقتصادی نیز روابط دو کشور حائز اهمیت بود. ایران منبع اصلی صادرات نفت به اسرائیل بود، به گونهای که طی دو جنگ ???? و ????، ایران عمدهترین تامینکننده نفت اسرائیل بود. ایران پهلوی بیش از ?? درصد احتیاجات نفتی اسرائیل را تامین میکرد، در مقابل، اسرائیل به صدور کالاهای صنعتی ساخت این کشور و نیز تسلیحات به ایران مبادرت مینمود. ایران همچنین در طرحهای کشاورزی و صنعتی خویش از اسرائیل استفاده می نمود. یکی از بزرگترین طرحهای کشاورزی که اسرائیلیها نقشی فعال در راهاندازی و اداره آن به عهده داشتند، طرح کشت و صنعت قزوین بود. سرمایهداران اسرائیلی همچنین در تعدادی از بانکهای مختلط و شرکتهای تولیدی و خدماتی ایران سرمایهگذاری کرده بود .(13 )
اما هیچ چیز نتوانست از سقوط شاه جلوگیری کند و شاید یکی از مهم ترین دلایل سقوط شاه توسط مردم نزدیکی به اسرائیل بود . همچنانکه امام در بیانات خویش در دوران قبل از انقلاب، شاه را از روابط و نزدیکی با اسرائیل بر حذ ر داشته بودند ویکی از ممنوعیت هایی که وعاظ منابر و مساجد با آن مواجه بودند مخالفت نکردن با اسرائیل بود . و همین امر باعث اعتراض شدید امام (ره) گردید . و ایشان در یکی از سخنرانی های خویش اعلام کردند :" ... می گویند مدام نگویید اسلام در خطر است ! اگر ما نگوییم آیا واقعا نیست ... از اسرائیل و رژیم صهیونیستی حرفی به میان نیاوریم ... مشکل ما همین سه چیز است اگر ان ها نباشد که ما مشکلی نداریم" و بالاخره در سال 1357 بساط رژیم پهلوی برچیده شد و سرویس های اطلاعاتی موساد نیز نتوانستند برای شاه کاری بکنند . از آن زمان به بعد شعار مرگ بر اسرائیل به عنوان یکی از شعار های اساسی مردم ایران بیان شده است.
ایران و اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یکی از مسائل مهمی که سرلوحه سیاست خارجی ایران قرار گرفت محو رژیم اشغالگر قدس بود که امام بار ها در بیانات خویش به آن اشاره کرده بودند.
امام خمینی(ره) در دورانی که در تبعید بودند همیشه روابط سیاسی ایران و امریکا و اسرائیل را برای دنیای اسلام خطرناک می دانستند . به همین دلیل هنوز چند روزی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که دولت موقت جمهوری اسلامی ایران در 29 بهمن 1357 رابطه ایران با اسرائیل را قطع کرد و یاسر عرفات رهبر فلسطینیان را به عنوان نخستین رهبر یک کشور خارجی به خاک ایران پذیرا شد و پرچم فلسطین را بر بام سفارت رژیم صهیونیستی بر افراشت .(14)
همچنین رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز در سخنرانی خویش درمورخه 17/6/73 در باره رژیم صهیونیستی فرموده اند "ایران اسلامی در مواضع اصولی و به حق خود پا بر جا ایستاده است و همواره بر این نکته تاکید می کند که اسرائیل باید از بین برود "(15)
بدیهی بود که انقلاب اسلامی که یکی از آرمانهای اصلیاش حمایت از مسلمانان جهان بود، مسئله فلسطین را در صدر اهداف خود قرار دهد. سیاست خارجی منطقهای ایران در این زمان براساس مخالفتهای جدی علیه اسرائیل قرار گرفت. البته تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، رابطه با سازمان آزادیبخش فلسطین و ضدیت با اسرائیل در یک مسیر قرار داشت، اما بعد از حمایت سازمان آزادیبخش فلسطین از عراق و عربگرایی آن، مخالفت با اسرائیل با حمایت از آرمان فلسطینیها و بهرغم تنش در روابط ایران و ساف،توام گردید.
امام خمینی مساله فلسطین و انقلاب اسلامی ایران و ملت مسلمان فلسطین را دارای پیوند ناگسستنی و محکم دانسته اند در زمانی هم که امام در نجف ساکن بودند نمایندگان سازمان الفتح در نجف اشرف به دیدار امام شتافتند و توطئه های استکبار جهانی و صهیونیسم و عوامل آن را برای سرکوبی جنبش های رهایی بخش فلسطین را با امام مطرح کردند (16 )
امام خمینی در 19 مهر 1351 پیامی صادر کردند که در آن پیام آمده است : بر عموم مسلمین و دول کشورهای اسلامی به خصوص بر دول عربی لازم است از رساندن اسلحه و آذوقه به فلسطینیان دریغ نورزند (17)در اسناد طبقه بندی شده ساواک آمده است که در 24 /7/52 بعضی از مذهبیون ایرانی به هم فکران خود گفته اند که اگر افرادی را می شناسند که برای کمک به اعراب و سازمان های فلسطینی پول می دهند آنان را هدایت کنند که پول های خودشان را به هاشمی رفسنجانی بدهند تا به وسیله سفیر مصر این پول ها به نام مقلدین آیت الله خمینی جهت چریک های فلسطین فرستاده شود.
در این زمان، جهتگیری سیاست خارجی ایران در مورد اسرائیل بهطور کامل دگرگون شد. بهنظر میرسد در سالهای ابتدایی تشکیل جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی مایل به قطع رابطه با این کشور نبود. تعطیلی سفارت اسرائیل در تهران و پس گرفتن سفارت ایالات متحده در اولین اقدام برای اشغال آن در ?? فوریه ???? (?? بهمن ???? موجب شد که اسرائیل احساس کند بازنده اصلی در انقلاب ایران است و خطر انزوای آن در منطقه خاورمیانه افزایش یافته است( 18) .
برخی بر این باور هستند که اسرائیل در این زمان به اتخاذ یک سیاست دوجنبهای (Double-Track Policy) پرداخت؛ و دنبال آن بود که به شکلی مخفیانه با ایران ارتباط برقرار نماید. در این زمان حضور نزدیک به ?? هزار یهودی در ایران نیز می توانست بسیار مهم تلقی شود. (19)اما عواملی چون تصور اینکه جمهوری اسلامی دوام نیاورده و از بین خواهد رفت، تلاش برای ایجاد یک کودتای طرفدار غرب در ایران، برقراری رابطه با نیروهای ملی و محافظهکار، جلوگیری از لغزش ایران به دامن شوروی و آزادسازی آمریکاییهای اسیر در لبنان نیز حایز اهمیت بودند. که صهیونیست ها به آن ها چشم امید بسته بودند. به هر روی حکومت اسلامی ایران نه تنها دوام آورد بلکه در تمام منطقه چنان ریشه دوانید که تمام حکومت های محافظه کار طرفدار غرب را به واکنش واداشت.
از سوی دیگر، اسرائیل به سبب عدم موفقیت در برقراری رابطه با ایران سعی میکرد تا کشورمان را در عرصه منطقهای و بینالمللی منزوی سازد. و دشمنی با ایران را در سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داد . برخی بر این باورند که حمله عراق به ایران با تحریک صهیونیستها صورت گرفته است همچنین دشمنیهای مخفیانه دیگری نیز طی سالهای جنگ نسبت به ایران صورت گرفت، اما درست پس از پایان اشغال کویت در بهار ???? بود که اسرائیل به دشمنی علنی با ایران پرداخت و هدف خویش در نابودی جمهوری اسلامی را آشکار ساخت در حال حاضر، سیاست خارجی اسرائیل در مورد ایران بهطور عمده بر محور ایجاد ائتلافی بر ضد این کشور است و حتی حاضر به ایجاد جنگ علیه ایران نیز میباشد(20)
جنجال آفرینی های اسرائیل علیه ایران
صهیونیسم بین الملل دارای نفوذ بسیاری در بازار های مالی و همچنین رسانه های مهم دنیا می باشد . و از سوی دیگر با نفوذ خارج از تصوری که این لابی صهیونیستی در نهادهای تصمیم گیری در ایالات متحده دارد ، توان تهاجمی بسیار بالایی را به رژیم صهیونیستی در سطح جنگ نرم داده است .
تحریم هایی که از سوی امریکا علیه ایران اعمال می شود و تبلیغات رسانه ای موهومی که در باره ایران از رسانه های مهم دنیا در باره ایران پخش می شود اگر نگوییم همه آنها ، قسمت اعظم آنها از سوی صهیونیست ها اعمال می شود .
رژیم صهیونیستی دردو بعد خود را برای حمله به ایران آماده کرده است ": یکی در بعد نرم افزاری و در قالب جنگ نرم است که با جنگ روانی از طریق رسانه ها صورت می گیرد و هم اکنون نیز ادامه دارد به خصوص در مقوله برنامه های هسته ایران تلاش های بسیار گسترده ای برای قبولاندن این نکته به جهان است که ایران قصد دستیابی به سلاح اتمی است و در این راه حتی آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را نیز در پاره ای از موارد با خود همراه کرده است . و در صدد دامن زدن به شایعات و اهاماتی است که در منطقه به ایران نسب می دهد تا باعث انزوای ایران شود دیگری در بعد سخت افزاری است و یا برخورد نظامی با ایران است
در این میان اسرائیل سه مساله را در سر لوحه خود قرار داده است :
- حمله به تاسیسات هسته ای ایران همان گونه که به تاسیسات " اوسیراک " در عراق حمله کرد . اما این امر بسیار مشکل می نماید چون ایران کشوری پهناور است و تاسیسات هسته ای آن نیز در ان پراکنده بوده و دارای امنیت بسیار بالایی هستند و دیگر اینکه ایران توان مقابله به مثل دارد .
- ترور شخصیت ها و نخبگان ایران با همکاری امریکا : که این امر را نیز در اوایل انقلاب انجام دادند واگر قرار بود نتیجه ای در بر داشته باشد آن زمان وضعیت کشور بسیار نابسامان بود نتیجه بخش بود.
- تحریک امریکا و کاخ سفید برای حمله به ایران و اشغال ایران همانند عراق : اشتباه استراتژیک غرب و صهیونیسم در این است که ایران را با کشور دیگر خاورمیانه مقایسه می کنند. درحالی که تاریخ و روند سیاسی در ایران با کل منطقه خاور میانه فرق دارد.
ایران کشوری است که به دو دلیل دارای نفوذ در منطقه خاور میانه و قفقاز است یکی به دلیل دینی و دیگری به دلیل تمدنی است که این امر به طبع نفوذ های سیاسی غیر قابل تصوری برای ایران در پی داشته است. هرگونه حمله به ایران به سرعت به کل منطقه خاورمیانه و قفقاز کشانده خواهد شد و این چیزی نیست که امریکا و یا هر کشور دیگری توان کنترل آن را داشته باشد و چه بسا به یک جنگ جهانی منجر شود که تمام جهان را به کام خود خواهد کشید .
به هر روی روابط ایران و رژیم صهیونیستی در زمان حاضر بسیار خصمانه است و ایران اعلام کرده که این رژیم را به رسمیت نمی شناسد . و تا زمانی تمام آوارگان فلسطینی به موطن خویش بازنگردند و با رای خود حکومتی انتخاب نکنند مساله فلسطین حل نخواهد شد .
در این میان شانتاژهای تبلیغاتی و فشار های روانی بر ایران برای تن دادن به خواست های صهیونیست ها و غرب نمی تواند موثر باشد .
رژیم صهیونیستی محکوم به نابودی است و نشانه های آن از اکنون هویداست.همچنا ن که جنگ اخیر این رژیم با حزب الله پرده از پوشالی بودن این رژیم برداشت . هم اکنون جامعه اسرائیل از نا امنی شدید رنج می برد و بسیاری از مهاجرین یهودی دوست دارند به کشور های خود باز گردند و در این راه روند مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی رو به فزونی است. از سوی دیگر جامعه اسرائیل از تضاد های درونی نیز آسیب دیده است به گونه ای که تبعیض ها در مورد یهودیان رنگین پوست و غیر اروپایی و حتی در میان اروپاییان از روس تبار ها گرفته تا آلمانی تبار ها به نوعی تبعیض دچارند و از بیرون هم این رژیم با نقض مکرر و آشکار قوانین بین المللی خود را در تقابل با جهان می بیند
پانوشت ها :
1. حسن حنفی و غلامرضا رفعت نژاد " رژیم صهیونیستی و مساله یهودیت نوین" سیاست روز 6/2/80.
2. عبدالرضا، هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، البرز، ???? ، ص ???
3. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
4. همان
5. همان
6. همان.
7. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
8. احمد گل محمدی روابط ایران و اسرائیل به روایت اسناد نخستوزیری ( ?? ـ ???? پژوهش حقوق و سیاست 30 شهریور 1382
9. حاجی یوسفی ، امیر محمد، سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل از دید نظریههای روابط بینالملل، مرکز مطالعات خاورمیانه
10. امین ،حسن ، نشریه حافظ
11. همان.
12. امیر محمد حاجی یوسفی، همان
13. همان.
14. حسن امین همان
15. دانشنامه فلسطین مدخل آیت الله خامنه ای مواضع نسبت به فلسطین و اسرائیل
16. دانشنامه فلسطین ذیل عنوان آیت الله خمینی
17. امین حسن ، نشریه حافظ
18. امیر محمد حاجی یوسفی همان
19. همان.
20. همان.
پژوهشگر: پیمان امیری
چکیده: روابط ایران و رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس آن تا کنون دارای فراز و نشیب هایی بوده است که به طور کلی می توان آن را به دو مقطع تقسیم کرد:یکی دوران ارتباط نزدیک و در حقیقت دوران اتحاد استراتژیک را در بر می گیرد که دوره زمانی آن به رژیم پهلوی برمی گردد و دوم دوران نشیب و تقابل است که مربوط به دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی می باشد و همچنان نیز ادامه دارد.مهم ترین نمونه این تقابل را در سنگ اندازی های این رژیم در راه فناوری هسته ای ایران و ترس از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه می توان مشاهده کرد.
____________________
مقدمه
روز 24 اردیبهشت سالروز اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی می باشد . در سال 1327 خورشیدی در حالی این رژیم موجودیت خود را اعلام داشت که قبلا از سوی بزرگترین مجمع کشور های جهان یعنی سازمان ملل و با فشار های امریکا و انگلیس و گروه های صهیونیستی تلویحا به رسمیت شناخته شده بود. و تشکیل دولتی یهودی فلسطینی مورد موافقت قرار گرفت که این امر اعتراض کشور های مسلمان و عرب را بر انگیخت . و در طی سالها که از تشکیل ان می گذرد روابط کشورمان با آن دچار فراز و نشیب ها یی شده است. به گونه ای که روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوران بعد و قبل از انقلاب دو چیز کاملا متفاوت را نشان می دهد . در حالی که ایران و رژیم صهیونیستی در زمان رژیم پهلوی دو متحد استراتژیک بودند ولی دردوران بعد از انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی از نظر حاکمان ایران یک رژیم نامشروع و غیر قانونی دانسته شد که باید از میان برداشته شود.
پیدایش رژیم صهیونیستی
میزان جمعیت یهودیان را بین 10 تا 15 میلیون تخمین می زنند که عمدتا در آمریکا زندگی می کنند. علت ظهور و بروز مساله یهودیت در اندیشه غرب ، انزوا و عزلت یهودیان در جوامع اروپایی بود . به گونه ای که در طول تاریخ ، یهودیان در عین حضور در جامعه اروپایی از حقوق مساوی با دیگر اروپاییان برخوردار نبودند . از سوی دیگر وقایعی همچون پاکسازی نژادی یهودیان روسیه در قرن 19 و همچنین در فرانسه قرن 19 بعد از واقعه " دریفرس" و بالاخره آزار یهودیان توسط نازی ها در آلمان ، از عوامل ظهور یهودیت نوین در بین یهودیان بود . نباید فراموش کرد که قرن نوزدهم قرن قومیت گروی بود. و این اندیشه با رسوخ در قوم یهود نیز باعث ظهور گرایش خاصی از صهیونیسم شد که به آن" صهیونیسم سیاسی " گویند و این گروه برای حل مساله یهودیت فلسطین را به عنوان ارض موعود انتخاب کرد .ولی متاسفانه مساله دیگری به نام فلسطین را ایجاد کرد . (1)
به هر روی نظریه تشکیل دولت یهود اولین بار توسط تئودور هرتزل ، درکنفرانس بال سوئیس در سال 1897 و بعد از آن توسط حییم وایزمن ، مناخن بگین و دیگران دنبال شد.
اما آنچه که در تشکیل رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا کرد شاید یهود آزاری و یا تبلیغ یهود آزاری در اروپا بود. در اینکه اروپاییان در آزار و شکنجه یهودیان دست داشته اند شکی نیست اما نباید تبلیغات مظلوم نمایانه گروه های صهیونیستی را در این باره نادیده گرفت .
با ظهور هیتلر بر شدت آزار و شکنجه یهودیان در اروپا افزوده شد به نوعی در باره کشتار یهودیان سخن از کوره های آدم سوزی به میان آمد و کشته شدن 6 میلیون یهودی از این طریق به عنوان یک حقیقت به جهان قبولانده شد و بدین سان هلوکاست تابوی جهان به اصطلاح متمدن قلمداد گردید. در چنین حالتی دو مقصود بر آورده شد یکی آواره کردن یهودیان نگون بخت از خانه و کاشانه اشان در اروپا و دیگری تشکیل رژیم صهیونیستی در قلب دنیای اسلام برای تسلط بر مسلمانان.
سرانجام در ? آذر ???? (?? نوامبر ????)، که روز پایانی مجمع عمومی بود، پیشنهاد تقسیم فلسطین به «دو دولت مستقل عرب و یهود، با اکثریت ?? رأی موافق در مقابل ?? رأی مخالف و ده رای ممتنع تصویب و نمایندگان دول عرب به صورت اعتراض از تالار مجلس خارج شدند.» بر پایة این قطعنامه قیمومت انگلیسی در فلسطین پایان مییافت و قوای انگلیس میبایست هرچه زودتر خاک فلسطین را ترک میکرد. بدین ترتیب «تبلیغات ماهرانة آژانس یهود» و نفوذ صهیونیستهای آمریکایی باعث شد تا مجمع عمومی در یکی از نخستین تصمیمگیریهای مهم خود «برخلاف حق و انصاف» و روح و منشور این نهاد بینالمللی رفتار کند (2) .
یهودیها بلافاصله دست به کار شدند تا زمینههای تأسیس یک دولت مستقل را فراهم کنند. آنان با فعالیتهای گسترده خود و پشتیبانیهای بسیار حیاتی آمریکا، انگلیس و صهیونیستها، امکانات و زمینههای لازم را فراهم کرده، سرانجام در ?? اردیبهشت ???? تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کردند.
با این همه هنگامی که دولت اسرائیل تقاضای عضویت در سازمان ملل را نمود ، کشور های اسلامی – به استثنای ترکیه- با آن مخالفت کردند ولی سر انجام سازمان ملل در 11 مه 1949 قطعنامه ای دائر برقبول عضویت اسرائیل را صادر کرد. (3)
روابط ایران و اسرائیل در دوران رژیم پهلوی
پس از تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی و عربی در سال 1327 ، در ایران نیز تغییراتی در شرف تکوین بود. و شاه قصد داشت تا بر دامنه قدرت خود در مقابل مجلس بیافزاید.در این زمان در ایران به علت تیر اندازی به محمد رضا شاه پهلوی در 15 بهمن 1327 که به برقراری حکومت نظامی و تقویت دربار منجر شد بخشی از جناح های دولتی به تایید رژیم صهیونیستی اظهار تمایل کردند. ( 4) و این در زمانی بود که ایران با مشکلات عدیده ای از لحاظ اقتصادی و سیاسی رو به رو بود و در این راه به آمریکا به عنوان یک قدرت نو ظهور چشم امید بسته بود. بنابر این حکام ایران راه نزدیکی بیشتر به امریکا را در پیش گرفتند.از این رو اسرائیل به علت نفوذ فوق العاده لابی صهیونیستی در امریکا دارای جایگاه و اعتبار خاصی در نزد سیاست مداران امریکا بود و نزدیکی بیشتر به اسرائیل در حقیقت نزدیکی بیشتر به امریکا را میسر می ساخت.
شاید بتوان دلایل نزدیک ایران و اسرائیل به صورت دو متحد استراتژیک در منطقه را بتوان به دلایل مختلفی ربط داد اما می توان دلایلی چند را که نقش برجسته تری را در این راه داشتند به شکل زیر بر شمرد :
- خروج رژیم صهیونیستی از انزوای سیاسی در منطقه وهم پیمانی دو رژیم با غرب
- ترس از کمونیسم و شوروی سابق
- در محاصره قرار دادن کشور های عرب توسط کشور های غیر عربی مانند ایران و ترکیه
- کنترل جریان آزاد انرژی از خلیج فارس و منافع سرشار اقتصادی که بیشتر به نفع اسرائیل بود.
اما نحوه برقراری روابط ایران با اسرائیل وضعیت بسیار اسف باری دارد که در تاریخ مضبوط است. رابطه ای که بر اساس رشوه بناشد که این مساله بیشتر آدم را یاد دوران قاجار و قرار داد رویتر می اندازد که مساله رشوه چه رسوایی به بار آورد. دکتر قاسم غنی در نامه های خود به این مساله اشاره کرده است که این نامه ها توسط سیروس غنی به صورت کتابی در امده است. در این میان نصراله انتظام – نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد که در سال 1326 ریاست کمسیون مخصوص فلسطین در سازمان ملل را بر عهده گرفته و به فلسطین هم سفر کرده بود ، با گرفتن رشوه از یهودیان آمریکا به شناسایی حتی دوژوراسرائیل اظهار علاقه کرده بود. دکتر غنی در نامه ای که در 30 خرداد 1329 خورشیدی به محمد علی جمازاده نوشته است : " به طور محرمانه به خودمان عرض می کنم شیاع تامی دارد که همین آقا نصراله انتظام پول هنگفتی از یهودیان گرفته که زمینه شناسایی دولت اسزائیل از طرف ایران به عمل اید" (5) کل رشوه چهارصد هزار دلار تخمین زده می شد . در این میان بخشی از آن به مبلغ دوازده هزار و چهارصد دلار به عنوان قسط نخست به شخص محمد ساعد مراغه ای ، نخست وزیر وقت پرداخته شد. ( 6)
به هر روی هیئت دولت ایران به ریاست ساعد مراغه ای در 14 اسفند 1328 (5 مارس 1950 )شناسایی دوفاکتوی اسرائیل را رسما تایید کرد و توسط نصر الله انتظام سفیر ایران در سازمان ملل یه اطلاع نماینده اسرائیل رسید . (7)
در سال 1330 شمسی حسین علا سفیر ایران در امریکا در مراسم جشنی به مناسبت استقلال اسرائیل شرکت کرد . و کابینه رزم آرا قصد شناسایی دوژور اسرائیل را داشت و کابینه علا نیز با آن موافق بود.
البته در این میان علما و متدینین در این زمان در مقابل این عمل خاموش ننشستند و دست به اعتراض زدند که واکنش آیت الله کاشانی جدی تر و شدیدتر بود. او در بیانیهای، «علیه یهودیان اعلام جهاد کرد و از عموم برادران دینی دعوت نمود تا به منظور تظاهرات راجع به قضیة مسلمانان و یهودیها» گرد هم آیند (. 8 )
هنوز دو سال از شناسایی دوفاکتوی اسرائیل نگذشته بود که دکتر محمد مصدق روابط سیاسی ایران و اسرائیل را برهم زد. او که در راه بازگشت از آمریکا وارد مصر شده و مورد استقبال بیمانند مردم این کشور قرار گرفته بود، شناسایی دوفاکتو را پس گرفت و کنسولگری ایران را در اسرائیل منحل کرد.
اعراب این تصمیم را به منظور باز پسگیری شناسایی دوفاکتو تلقی کردند، اما ظاهرا شناسایی دوفاکتو و مناسبات دو کشور در اواخر دهه ?? میلادی شکل آشکارتری به خود گرفت و در واقع میتوان گفت اتحاد استراتژیک دو کشور براساس دکترین پیرامونی بنگوریون شکل گرفت و تا سقوط حکومت پهلوی در سال ???? (????) ادامه داشت .(9)
در دوران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شاه دارای قدرت بسیاری شد و توانست بر تمام ارکان کشور سلطه یابد . مصدق را از میدان به در کرده و نیروهای مذهبی را نیز به حاشیه رانده بود. در این زمان شاه احساس می کرد که باید به قدرت نو ظهوری به نام امریکا بیش از اینها نزدیک شود . در این میان هر روز از قدرت انگلیس در جهان کاسته می شد و این قدرت استعماری هر روز سنگر های بیشتری را خالی می کرد در حقیقت جای خود را به امریکا می داد . در این زمان رژیم صهیونیستی که از قدرت های پشت پرده لابی صهیونیسم در امریکا برخوردار بود دارای جایگاه خاصی در سیاست خارجی شاه گردید. و بدین ترتیب زمینه نزدیکی هرچه بیشتر دو رژیم حامی غرب در منطقه بیش از پیش فراهم شد.
رژیم صهیونیستی نیز برای خروج از انزوای ایجاد شده توسط اعراب بی صبرانه منتظر موقعیت بود. دولت اسرائیل با استناد به سیاست کورش کبیر درباره یهود ، طی نامه ای به محمد رضا شاه از ایران خواستار رسمیت یافتن روابط ایران و اسرائیل( شناسایی دوژور ) شد .در بهمن 1335 بدون شناسایی دوژور اسرائیل توسط ایران،دکتر زوی دوریل DrZvi Doriel - رییس آزانس یهود به عنوان نماینده اسرائیل در ایران پذیرفته شد. همچنین در همین سال تیمور بختیار برای برقراری رابطه ساواک و موساد راهی اسرائیل شد . (10 )* سرانجام ایران در سال 1338 مایر عزری meir ezri )یهودی ساکن اصفهان را به عنوان نماینده مستقیم و در حقیقت سفیر اسرائیل در ایران پذیرفت و تا سال 1352 در همین مقام بود.( 11)
مناسبات دو رژیم ایران و اسرائیل در عرصه امنیتی و اقتصادی حایز اهمیت بود.در عرصه امنیتی هر دو کشور میتوانستند با ایجاد نوعی اتحاد، دشمنان مشترکشان،یعنی اعراب و شوروی، را از ایجاد تهدیدی جدی دور نگه دارند. اسرائیل با اتحاد با ایران، از یکسو میتوانست از محاصره سیاسی منطقهای خارج و با دیگر کشورها رابطه برقرار سازد و از سوی دیگر، کشورهای عربی را در محاصره کشورهای غیر عربی (نظیر ایران و ترکیه) قرار دهد. ایران نیز به سبب دشمنی اعراب، بهویژه مصر در دوران جمال عبدالناصر و عراق پس از کودتای ???? با حکومت شاه، میتوانست با برقراری رابطه با دشمن اصلی کشورهای عربی، امنیت خویش را تضمین نماید. تصادفی نبود که در اواسط دهه ?? و اوایل ?? میلادی در سایه بروز اختلاف میان شاه و جمال عبدالناصر، مناسبات ایران و اسرائیل بیش از پیش تقویت گردید. این امر موجب شد برخی چنین تصور نمایند که ایران به شکل دوژور و کامل اسرائیل را به رسمیت شناخته است . افزون بر این، شاه ایران از طریق همکاریهای گسترده میان موساد و ساواک میتوانست امنیت داخلی خویش را تضمین نماید . همچنین همکاریهای نهایی میان ایران و اسرائیل افزایش یافت و اسرائیل به تسلیح شاه ایران مبادرت نمود (12 )
از لحاظ اقتصادی نیز روابط دو کشور حائز اهمیت بود. ایران منبع اصلی صادرات نفت به اسرائیل بود، به گونهای که طی دو جنگ ???? و ????، ایران عمدهترین تامینکننده نفت اسرائیل بود. ایران پهلوی بیش از ?? درصد احتیاجات نفتی اسرائیل را تامین میکرد، در مقابل، اسرائیل به صدور کالاهای صنعتی ساخت این کشور و نیز تسلیحات به ایران مبادرت مینمود. ایران همچنین در طرحهای کشاورزی و صنعتی خویش از اسرائیل استفاده می نمود. یکی از بزرگترین طرحهای کشاورزی که اسرائیلیها نقشی فعال در راهاندازی و اداره آن به عهده داشتند، طرح کشت و صنعت قزوین بود. سرمایهداران اسرائیلی همچنین در تعدادی از بانکهای مختلط و شرکتهای تولیدی و خدماتی ایران سرمایهگذاری کرده بود .(13 )
اما هیچ چیز نتوانست از سقوط شاه جلوگیری کند و شاید یکی از مهم ترین دلایل سقوط شاه توسط مردم نزدیکی به اسرائیل بود . همچنانکه امام در بیانات خویش در دوران قبل از انقلاب، شاه را از روابط و نزدیکی با اسرائیل بر حذ ر داشته بودند ویکی از ممنوعیت هایی که وعاظ منابر و مساجد با آن مواجه بودند مخالفت نکردن با اسرائیل بود . و همین امر باعث اعتراض شدید امام (ره) گردید . و ایشان در یکی از سخنرانی های خویش اعلام کردند :" ... می گویند مدام نگویید اسلام در خطر است ! اگر ما نگوییم آیا واقعا نیست ... از اسرائیل و رژیم صهیونیستی حرفی به میان نیاوریم ... مشکل ما همین سه چیز است اگر ان ها نباشد که ما مشکلی نداریم" و بالاخره در سال 1357 بساط رژیم پهلوی برچیده شد و سرویس های اطلاعاتی موساد نیز نتوانستند برای شاه کاری بکنند . از آن زمان به بعد شعار مرگ بر اسرائیل به عنوان یکی از شعار های اساسی مردم ایران بیان شده است.
ایران و اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یکی از مسائل مهمی که سرلوحه سیاست خارجی ایران قرار گرفت محو رژیم اشغالگر قدس بود که امام بار ها در بیانات خویش به آن اشاره کرده بودند.
امام خمینی(ره) در دورانی که در تبعید بودند همیشه روابط سیاسی ایران و امریکا و اسرائیل را برای دنیای اسلام خطرناک می دانستند . به همین دلیل هنوز چند روزی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که دولت موقت جمهوری اسلامی ایران در 29 بهمن 1357 رابطه ایران با اسرائیل را قطع کرد و یاسر عرفات رهبر فلسطینیان را به عنوان نخستین رهبر یک کشور خارجی به خاک ایران پذیرا شد و پرچم فلسطین را بر بام سفارت رژیم صهیونیستی بر افراشت .(14)
همچنین رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز در سخنرانی خویش درمورخه 17/6/73 در باره رژیم صهیونیستی فرموده اند "ایران اسلامی در مواضع اصولی و به حق خود پا بر جا ایستاده است و همواره بر این نکته تاکید می کند که اسرائیل باید از بین برود "(15)
بدیهی بود که انقلاب اسلامی که یکی از آرمانهای اصلیاش حمایت از مسلمانان جهان بود، مسئله فلسطین را در صدر اهداف خود قرار دهد. سیاست خارجی منطقهای ایران در این زمان براساس مخالفتهای جدی علیه اسرائیل قرار گرفت. البته تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، رابطه با سازمان آزادیبخش فلسطین و ضدیت با اسرائیل در یک مسیر قرار داشت، اما بعد از حمایت سازمان آزادیبخش فلسطین از عراق و عربگرایی آن، مخالفت با اسرائیل با حمایت از آرمان فلسطینیها و بهرغم تنش در روابط ایران و ساف،توام گردید.
امام خمینی مساله فلسطین و انقلاب اسلامی ایران و ملت مسلمان فلسطین را دارای پیوند ناگسستنی و محکم دانسته اند در زمانی هم که امام در نجف ساکن بودند نمایندگان سازمان الفتح در نجف اشرف به دیدار امام شتافتند و توطئه های استکبار جهانی و صهیونیسم و عوامل آن را برای سرکوبی جنبش های رهایی بخش فلسطین را با امام مطرح کردند (16 )
امام خمینی در 19 مهر 1351 پیامی صادر کردند که در آن پیام آمده است : بر عموم مسلمین و دول کشورهای اسلامی به خصوص بر دول عربی لازم است از رساندن اسلحه و آذوقه به فلسطینیان دریغ نورزند (17)در اسناد طبقه بندی شده ساواک آمده است که در 24 /7/52 بعضی از مذهبیون ایرانی به هم فکران خود گفته اند که اگر افرادی را می شناسند که برای کمک به اعراب و سازمان های فلسطینی پول می دهند آنان را هدایت کنند که پول های خودشان را به هاشمی رفسنجانی بدهند تا به وسیله سفیر مصر این پول ها به نام مقلدین آیت الله خمینی جهت چریک های فلسطین فرستاده شود.
در این زمان، جهتگیری سیاست خارجی ایران در مورد اسرائیل بهطور کامل دگرگون شد. بهنظر میرسد در سالهای ابتدایی تشکیل جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی مایل به قطع رابطه با این کشور نبود. تعطیلی سفارت اسرائیل در تهران و پس گرفتن سفارت ایالات متحده در اولین اقدام برای اشغال آن در ?? فوریه ???? (?? بهمن ???? موجب شد که اسرائیل احساس کند بازنده اصلی در انقلاب ایران است و خطر انزوای آن در منطقه خاورمیانه افزایش یافته است( 18) .
برخی بر این باور هستند که اسرائیل در این زمان به اتخاذ یک سیاست دوجنبهای (Double-Track Policy) پرداخت؛ و دنبال آن بود که به شکلی مخفیانه با ایران ارتباط برقرار نماید. در این زمان حضور نزدیک به ?? هزار یهودی در ایران نیز می توانست بسیار مهم تلقی شود. (19)اما عواملی چون تصور اینکه جمهوری اسلامی دوام نیاورده و از بین خواهد رفت، تلاش برای ایجاد یک کودتای طرفدار غرب در ایران، برقراری رابطه با نیروهای ملی و محافظهکار، جلوگیری از لغزش ایران به دامن شوروی و آزادسازی آمریکاییهای اسیر در لبنان نیز حایز اهمیت بودند. که صهیونیست ها به آن ها چشم امید بسته بودند. به هر روی حکومت اسلامی ایران نه تنها دوام آورد بلکه در تمام منطقه چنان ریشه دوانید که تمام حکومت های محافظه کار طرفدار غرب را به واکنش واداشت.
از سوی دیگر، اسرائیل به سبب عدم موفقیت در برقراری رابطه با ایران سعی میکرد تا کشورمان را در عرصه منطقهای و بینالمللی منزوی سازد. و دشمنی با ایران را در سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داد . برخی بر این باورند که حمله عراق به ایران با تحریک صهیونیستها صورت گرفته است همچنین دشمنیهای مخفیانه دیگری نیز طی سالهای جنگ نسبت به ایران صورت گرفت، اما درست پس از پایان اشغال کویت در بهار ???? بود که اسرائیل به دشمنی علنی با ایران پرداخت و هدف خویش در نابودی جمهوری اسلامی را آشکار ساخت در حال حاضر، سیاست خارجی اسرائیل در مورد ایران بهطور عمده بر محور ایجاد ائتلافی بر ضد این کشور است و حتی حاضر به ایجاد جنگ علیه ایران نیز میباشد(20)
جنجال آفرینی های اسرائیل علیه ایران
صهیونیسم بین الملل دارای نفوذ بسیاری در بازار های مالی و همچنین رسانه های مهم دنیا می باشد . و از سوی دیگر با نفوذ خارج از تصوری که این لابی صهیونیستی در نهادهای تصمیم گیری در ایالات متحده دارد ، توان تهاجمی بسیار بالایی را به رژیم صهیونیستی در سطح جنگ نرم داده است .
تحریم هایی که از سوی امریکا علیه ایران اعمال می شود و تبلیغات رسانه ای موهومی که در باره ایران از رسانه های مهم دنیا در باره ایران پخش می شود اگر نگوییم همه آنها ، قسمت اعظم آنها از سوی صهیونیست ها اعمال می شود .
رژیم صهیونیستی دردو بعد خود را برای حمله به ایران آماده کرده است ": یکی در بعد نرم افزاری و در قالب جنگ نرم است که با جنگ روانی از طریق رسانه ها صورت می گیرد و هم اکنون نیز ادامه دارد به خصوص در مقوله برنامه های هسته ایران تلاش های بسیار گسترده ای برای قبولاندن این نکته به جهان است که ایران قصد دستیابی به سلاح اتمی است و در این راه حتی آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را نیز در پاره ای از موارد با خود همراه کرده است . و در صدد دامن زدن به شایعات و اهاماتی است که در منطقه به ایران نسب می دهد تا باعث انزوای ایران شود دیگری در بعد سخت افزاری است و یا برخورد نظامی با ایران است
در این میان اسرائیل سه مساله را در سر لوحه خود قرار داده است :
- حمله به تاسیسات هسته ای ایران همان گونه که به تاسیسات " اوسیراک " در عراق حمله کرد . اما این امر بسیار مشکل می نماید چون ایران کشوری پهناور است و تاسیسات هسته ای آن نیز در ان پراکنده بوده و دارای امنیت بسیار بالایی هستند و دیگر اینکه ایران توان مقابله به مثل دارد .
- ترور شخصیت ها و نخبگان ایران با همکاری امریکا : که این امر را نیز در اوایل انقلاب انجام دادند واگر قرار بود نتیجه ای در بر داشته باشد آن زمان وضعیت کشور بسیار نابسامان بود نتیجه بخش بود.
- تحریک امریکا و کاخ سفید برای حمله به ایران و اشغال ایران همانند عراق : اشتباه استراتژیک غرب و صهیونیسم در این است که ایران را با کشور دیگر خاورمیانه مقایسه می کنند. درحالی که تاریخ و روند سیاسی در ایران با کل منطقه خاور میانه فرق دارد.
ایران کشوری است که به دو دلیل دارای نفوذ در منطقه خاور میانه و قفقاز است یکی به دلیل دینی و دیگری به دلیل تمدنی است که این امر به طبع نفوذ های سیاسی غیر قابل تصوری برای ایران در پی داشته است. هرگونه حمله به ایران به سرعت به کل منطقه خاورمیانه و قفقاز کشانده خواهد شد و این چیزی نیست که امریکا و یا هر کشور دیگری توان کنترل آن را داشته باشد و چه بسا به یک جنگ جهانی منجر شود که تمام جهان را به کام خود خواهد کشید .
به هر روی روابط ایران و رژیم صهیونیستی در زمان حاضر بسیار خصمانه است و ایران اعلام کرده که این رژیم را به رسمیت نمی شناسد . و تا زمانی تمام آوارگان فلسطینی به موطن خویش بازنگردند و با رای خود حکومتی انتخاب نکنند مساله فلسطین حل نخواهد شد .
در این میان شانتاژهای تبلیغاتی و فشار های روانی بر ایران برای تن دادن به خواست های صهیونیست ها و غرب نمی تواند موثر باشد .
رژیم صهیونیستی محکوم به نابودی است و نشانه های آن از اکنون هویداست.همچنا ن که جنگ اخیر این رژیم با حزب الله پرده از پوشالی بودن این رژیم برداشت . هم اکنون جامعه اسرائیل از نا امنی شدید رنج می برد و بسیاری از مهاجرین یهودی دوست دارند به کشور های خود باز گردند و در این راه روند مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی رو به فزونی است. از سوی دیگر جامعه اسرائیل از تضاد های درونی نیز آسیب دیده است به گونه ای که تبعیض ها در مورد یهودیان رنگین پوست و غیر اروپایی و حتی در میان اروپاییان از روس تبار ها گرفته تا آلمانی تبار ها به نوعی تبعیض دچارند و از بیرون هم این رژیم با نقض مکرر و آشکار قوانین بین المللی خود را در تقابل با جهان می بیند
پانوشت ها :
1. حسن حنفی و غلامرضا رفعت نژاد " رژیم صهیونیستی و مساله یهودیت نوین" سیاست روز 6/2/80.
2. عبدالرضا، هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، البرز، ???? ، ص ???
3. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
4. همان
5. همان
6. همان.
7. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
8. احمد گل محمدی روابط ایران و اسرائیل به روایت اسناد نخستوزیری ( ?? ـ ???? پژوهش حقوق و سیاست 30 شهریور 1382
9. حاجی یوسفی ، امیر محمد، سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل از دید نظریههای روابط بینالملل، مرکز مطالعات خاورمیانه
10. امین ،حسن ، نشریه حافظ
11. همان.
12. امیر محمد حاجی یوسفی، همان
13. همان.
14. حسن امین همان
15. دانشنامه فلسطین مدخل آیت الله خامنه ای مواضع نسبت به فلسطین و اسرائیل
16. دانشنامه فلسطین ذیل عنوان آیت الله خمینی
17. امین حسن ، نشریه حافظ
18. امیر محمد حاجی یوسفی همان
19. همان.
20. همان.
پژوهشگر: پیمان امیری
چکیده: روابط ایران و رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس آن تا کنون دارای فراز و نشیب هایی بوده است که به طور کلی می توان آن را به دو مقطع تقسیم کرد:یکی دوران ارتباط نزدیک و در حقیقت دوران اتحاد استراتژیک را در بر می گیرد که دوره زمانی آن به رژیم پهلوی برمی گردد و دوم دوران نشیب و تقابل است که مربوط به دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی می باشد و همچنان نیز ادامه دارد.مهم ترین نمونه این تقابل را در سنگ اندازی های این رژیم در راه فناوری هسته ای ایران و ترس از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه می توان مشاهده کرد.
____________________-
مقدمه
روز 24 اردیبهشت سالروز اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی می باشد . در سال 1327 خورشیدی در حالی این رژیم موجودیت خود را اعلام داشت که قبلا از سوی بزرگترین مجمع کشور های جهان یعنی سازمان ملل و با فشار های امریکا و انگلیس و گروه های صهیونیستی تلویحا به رسمیت شناخته شده بود. و تشکیل دولتی یهودی فلسطینی مورد موافقت قرار گرفت که این امر اعتراض کشور های مسلمان و عرب را بر انگیخت . و در طی سالها که از تشکیل ان می گذرد روابط کشورمان با آن دچار فراز و نشیب ها یی شده است. به گونه ای که روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوران بعد و قبل از انقلاب دو چیز کاملا متفاوت را نشان می دهد . در حالی که ایران و رژیم صهیونیستی در زمان رژیم پهلوی دو متحد استراتژیک بودند ولی دردوران بعد از انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی از نظر حاکمان ایران یک رژیم نامشروع و غیر قانونی دانسته شد که باید از میان برداشته شود.
پیدایش رژیم صهیونیستی
میزان جمعیت یهودیان را بین 10 تا 15 میلیون تخمین می زنند که عمدتا در آمریکا زندگی می کنند. علت ظهور و بروز مساله یهودیت در اندیشه غرب ، انزوا و عزلت یهودیان در جوامع اروپایی بود . به گونه ای که در طول تاریخ ، یهودیان در عین حضور در جامعه اروپایی از حقوق مساوی با دیگر اروپاییان برخوردار نبودند . از سوی دیگر وقایعی همچون پاکسازی نژادی یهودیان روسیه در قرن 19 و همچنین در فرانسه قرن 19 بعد از واقعه " دریفرس" و بالاخره آزار یهودیان توسط نازی ها در آلمان ، از عوامل ظهور یهودیت نوین در بین یهودیان بود . نباید فراموش کرد که قرن نوزدهم قرن قومیت گروی بود. و این اندیشه با رسوخ در قوم یهود نیز باعث ظهور گرایش خاصی از صهیونیسم شد که به آن" صهیونیسم سیاسی " گویند و این گروه برای حل مساله یهودیت فلسطین را به عنوان ارض موعود انتخاب کرد .ولی متاسفانه مساله دیگری به نام فلسطین را ایجاد کرد . (1)
به هر روی نظریه تشکیل دولت یهود اولین بار توسط تئودور هرتزل ، درکنفرانس بال سوئیس در سال 1897 و بعد از آن توسط حییم وایزمن ، مناخن بگین و دیگران دنبال شد.
اما آنچه که در تشکیل رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا کرد شاید یهود آزاری و یا تبلیغ یهود آزاری در اروپا بود. در اینکه اروپاییان در آزار و شکنجه یهودیان دست داشته اند شکی نیست اما نباید تبلیغات مظلوم نمایانه گروه های صهیونیستی را در این باره نادیده گرفت .
با ظهور هیتلر بر شدت آزار و شکنجه یهودیان در اروپا افزوده شد به نوعی در باره کشتار یهودیان سخن از کوره های آدم سوزی به میان آمد و کشته شدن 6 میلیون یهودی از این طریق به عنوان یک حقیقت به جهان قبولانده شد و بدین سان هلوکاست تابوی جهان به اصطلاح متمدن قلمداد گردید. در چنین حالتی دو مقصود بر آورده شد یکی آواره کردن یهودیان نگون بخت از خانه و کاشانه اشان در اروپا و دیگری تشکیل رژیم صهیونیستی در قلب دنیای اسلام برای تسلط بر مسلمانان.
سرانجام در ? آذر ???? (?? نوامبر ????)، که روز پایانی مجمع عمومی بود، پیشنهاد تقسیم فلسطین به «دو دولت مستقل عرب و یهود، با اکثریت ?? رأی موافق در مقابل ?? رأی مخالف و ده رای ممتنع تصویب و نمایندگان دول عرب به صورت اعتراض از تالار مجلس خارج شدند.» بر پایة این قطعنامه قیمومت انگلیسی در فلسطین پایان مییافت و قوای انگلیس میبایست هرچه زودتر خاک فلسطین را ترک میکرد. بدین ترتیب «تبلیغات ماهرانة آژانس یهود» و نفوذ صهیونیستهای آمریکایی باعث شد تا مجمع عمومی در یکی از نخستین تصمیمگیریهای مهم خود «برخلاف حق و انصاف» و روح و منشور این نهاد بینالمللی رفتار کند (2) .
یهودیها بلافاصله دست به کار شدند تا زمینههای تأسیس یک دولت مستقل را فراهم کنند. آنان با فعالیتهای گسترده خود و پشتیبانیهای بسیار حیاتی آمریکا، انگلیس و صهیونیستها، امکانات و زمینههای لازم را فراهم کرده، سرانجام در ?? اردیبهشت ???? تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کردند.
با این همه هنگامی که دولت اسرائیل تقاضای عضویت در سازمان ملل را نمود ، کشور های اسلامی – به استثنای ترکیه- با آن مخالفت کردند ولی سر انجام سازمان ملل در 11 مه 1949 قطعنامه ای دائر برقبول عضویت اسرائیل را صادر کرد. (3)
روابط ایران و اسرائیل در دوران رژیم پهلوی
پس از تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی و عربی در سال 1327 ، در ایران نیز تغییراتی در شرف تکوین بود. و شاه قصد داشت تا بر دامنه قدرت خود در مقابل مجلس بیافزاید.در این زمان در ایران به علت تیر اندازی به محمد رضا شاه پهلوی در 15 بهمن 1327 که به برقراری حکومت نظامی و تقویت دربار منجر شد بخشی از جناح های دولتی به تایید رژیم صهیونیستی اظهار تمایل کردند. ( 4) و این در زمانی بود که ایران با مشکلات عدیده ای از لحاظ اقتصادی و سیاسی رو به رو بود و در این راه به آمریکا به عنوان یک قدرت نو ظهور چشم امید بسته بود. بنابر این حکام ایران راه نزدیکی بیشتر به امریکا را در پیش گرفتند.از این رو اسرائیل به علت نفوذ فوق العاده لابی صهیونیستی در امریکا دارای جایگاه و اعتبار خاصی در نزد سیاست مداران امریکا بود و نزدیکی بیشتر به اسرائیل در حقیقت نزدیکی بیشتر به امریکا را میسر می ساخت.
شاید بتوان دلایل نزدیک ایران و اسرائیل به صورت دو متحد استراتژیک در منطقه را بتوان به دلایل مختلفی ربط داد اما می توان دلایلی چند را که نقش برجسته تری را در این راه داشتند به شکل زیر بر شمرد :
- خروج رژیم صهیونیستی از انزوای سیاسی در منطقه وهم پیمانی دو رژیم با غرب
- ترس از کمونیسم و شوروی سابق
- در محاصره قرار دادن کشور های عرب توسط کشور های غیر عربی مانند ایران و ترکیه
- کنترل جریان آزاد انرژی از خلیج فارس و منافع سرشار اقتصادی که بیشتر به نفع اسرائیل بود.
اما نحوه برقراری روابط ایران با اسرائیل وضعیت بسیار اسف باری دارد که در تاریخ مضبوط است. رابطه ای که بر اساس رشوه بناشد که این مساله بیشتر آدم را یاد دوران قاجار و قرار داد رویتر می اندازد که مساله رشوه چه رسوایی به بار آورد. دکتر قاسم غنی در نامه های خود به این مساله اشاره کرده است که این نامه ها توسط سیروس غنی به صورت کتابی در امده است. در این میان نصراله انتظام – نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد که در سال 1326 ریاست کمسیون مخصوص فلسطین در سازمان ملل را بر عهده گرفته و به فلسطین هم سفر کرده بود ، با گرفتن رشوه از یهودیان آمریکا به شناسایی حتی دوژوراسرائیل اظهار علاقه کرده بود. دکتر غنی در نامه ای که در 30 خرداد 1329 خورشیدی به محمد علی جمازاده نوشته است : " به طور محرمانه به خودمان عرض می کنم شیاع تامی دارد که همین آقا نصراله انتظام پول هنگفتی از یهودیان گرفته که زمینه شناسایی دولت اسزائیل از طرف ایران به عمل اید" (5) کل رشوه چهارصد هزار دلار تخمین زده می شد . در این میان بخشی از آن به مبلغ دوازده هزار و چهارصد دلار به عنوان قسط نخست به شخص محمد ساعد مراغه ای ، نخست وزیر وقت پرداخته شد. ( 6)
به هر روی هیئت دولت ایران به ریاست ساعد مراغه ای در 14 اسفند 1328 (5 مارس 1950 )شناسایی دوفاکتوی اسرائیل را رسما تایید کرد و توسط نصر الله انتظام سفیر ایران در سازمان ملل یه اطلاع نماینده اسرائیل رسید . (7)
در سال 1330 شمسی حسین علا سفیر ایران در امریکا در مراسم جشنی به مناسبت استقلال اسرائیل شرکت کرد . و کابینه رزم آرا قصد شناسایی دوژور اسرائیل را داشت و کابینه علا نیز با آن موافق بود.
البته در این میان علما و متدینین در این زمان در مقابل این عمل خاموش ننشستند و دست به اعتراض زدند که واکنش آیت الله کاشانی جدی تر و شدیدتر بود. او در بیانیهای، «علیه یهودیان اعلام جهاد کرد و از عموم برادران دینی دعوت نمود تا به منظور تظاهرات راجع به قضیة مسلمانان و یهودیها» گرد هم آیند (. 8 )
هنوز دو سال از شناسایی دوفاکتوی اسرائیل نگذشته بود که دکتر محمد مصدق روابط سیاسی ایران و اسرائیل را برهم زد. او که در راه بازگشت از آمریکا وارد مصر شده و مورد استقبال بیمانند مردم این کشور قرار گرفته بود، شناسایی دوفاکتو را پس گرفت و کنسولگری ایران را در اسرائیل منحل کرد.
اعراب این تصمیم را به منظور باز پسگیری شناسایی دوفاکتو تلقی کردند، اما ظاهرا شناسایی دوفاکتو و مناسبات دو کشور در اواخر دهه ?? میلادی شکل آشکارتری به خود گرفت و در واقع میتوان گفت اتحاد استراتژیک دو کشور براساس دکترین پیرامونی بنگوریون شکل گرفت و تا سقوط حکومت پهلوی در سال ???? (????) ادامه داشت .(9)
در دوران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شاه دارای قدرت بسیاری شد و توانست بر تمام ارکان کشور سلطه یابد . مصدق را از میدان به در کرده و نیروهای مذهبی را نیز به حاشیه رانده بود. در این زمان شاه احساس می کرد که باید به قدرت نو ظهوری به نام امریکا بیش از اینها نزدیک شود . در این میان هر روز از قدرت انگلیس در جهان کاسته می شد و این قدرت استعماری هر روز سنگر های بیشتری را خالی می کرد در حقیقت جای خود را به امریکا می داد . در این زمان رژیم صهیونیستی که از قدرت های پشت پرده لابی صهیونیسم در امریکا برخوردار بود دارای جایگاه خاصی در سیاست خارجی شاه گردید. و بدین ترتیب زمینه نزدیکی هرچه بیشتر دو رژیم حامی غرب در منطقه بیش از پیش فراهم شد.
رژیم صهیونیستی نیز برای خروج از انزوای ایجاد شده توسط اعراب بی صبرانه منتظر موقعیت بود. دولت اسرائیل با استناد به سیاست کورش کبیر درباره یهود ، طی نامه ای به محمد رضا شاه از ایران خواستار رسمیت یافتن روابط ایران و اسرائیل( شناسایی دوژور ) شد .در بهمن 1335 بدون شناسایی دوژور اسرائیل توسط ایران،دکتر زوی دوریل DrZvi Doriel - رییس آزانس یهود به عنوان نماینده اسرائیل در ایران پذیرفته شد. همچنین در همین سال تیمور بختیار برای برقراری رابطه ساواک و موساد راهی اسرائیل شد . (10 )* سرانجام ایران در سال 1338 مایر عزری meir ezri )یهودی ساکن اصفهان را به عنوان نماینده مستقیم و در حقیقت سفیر اسرائیل در ایران پذیرفت و تا سال 1352 در همین مقام بود.( 11)
مناسبات دو رژیم ایران و اسرائیل در عرصه امنیتی و اقتصادی حایز اهمیت بود.در عرصه امنیتی هر دو کشور میتوانستند با ایجاد نوعی اتحاد، دشمنان مشترکشان،یعنی اعراب و شوروی، را از ایجاد تهدیدی جدی دور نگه دارند. اسرائیل با اتحاد با ایران، از یکسو میتوانست از محاصره سیاسی منطقهای خارج و با دیگر کشورها رابطه برقرار سازد و از سوی دیگر، کشورهای عربی را در محاصره کشورهای غیر عربی (نظیر ایران و ترکیه) قرار دهد. ایران نیز به سبب دشمنی اعراب، بهویژه مصر در دوران جمال عبدالناصر و عراق پس از کودتای ???? با حکومت شاه، میتوانست با برقراری رابطه با دشمن اصلی کشورهای عربی، امنیت خویش را تضمین نماید. تصادفی نبود که در اواسط دهه ?? و اوایل ?? میلادی در سایه بروز اختلاف میان شاه و جمال عبدالناصر، مناسبات ایران و اسرائیل بیش از پیش تقویت گردید. این امر موجب شد برخی چنین تصور نمایند که ایران به شکل دوژور و کامل اسرائیل را به رسمیت شناخته است . افزون بر این، شاه ایران از طریق همکاریهای گسترده میان موساد و ساواک میتوانست امنیت داخلی خویش را تضمین نماید . همچنین همکاریهای نهایی میان ایران و اسرائیل افزایش یافت و اسرائیل به تسلیح شاه ایران مبادرت نمود (12 )
از لحاظ اقتصادی نیز روابط دو کشور حائز اهمیت بود. ایران منبع اصلی صادرات نفت به اسرائیل بود، به گونهای که طی دو جنگ ???? و ????، ایران عمدهترین تامینکننده نفت اسرائیل بود. ایران پهلوی بیش از ?? درصد احتیاجات نفتی اسرائیل را تامین میکرد، در مقابل، اسرائیل به صدور کالاهای صنعتی ساخت این کشور و نیز تسلیحات به ایران مبادرت مینمود. ایران همچنین در طرحهای کشاورزی و صنعتی خویش از اسرائیل استفاده می نمود. یکی از بزرگترین طرحهای کشاورزی که اسرائیلیها نقشی فعال در راهاندازی و اداره آن به عهده داشتند، طرح کشت و صنعت قزوین بود. سرمایهداران اسرائیلی همچنین در تعدادی از بانکهای مختلط و شرکتهای تولیدی و خدماتی ایران سرمایهگذاری کرده بود .(13 )
اما هیچ چیز نتوانست از سقوط شاه جلوگیری کند و شاید یکی از مهم ترین دلایل سقوط شاه توسط مردم نزدیکی به اسرائیل بود . همچنانکه امام در بیانات خویش در دوران قبل از انقلاب، شاه را از روابط و نزدیکی با اسرائیل بر حذ ر داشته بودند ویکی از ممنوعیت هایی که وعاظ منابر و مساجد با آن مواجه بودند مخالفت نکردن با اسرائیل بود . و همین امر باعث اعتراض شدید امام (ره) گردید . و ایشان در یکی از سخنرانی های خویش اعلام کردند :" ... می گویند مدام نگویید اسلام در خطر است ! اگر ما نگوییم آیا واقعا نیست ... از اسرائیل و رژیم صهیونیستی حرفی به میان نیاوریم ... مشکل ما همین سه چیز است اگر ان ها نباشد که ما مشکلی نداریم" و بالاخره در سال 1357 بساط رژیم پهلوی برچیده شد و سرویس های اطلاعاتی موساد نیز نتوانستند برای شاه کاری بکنند . از آن زمان به بعد شعار مرگ بر اسرائیل به عنوان یکی از شعار های اساسی مردم ایران بیان شده است.
ایران و اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یکی از مسائل مهمی که سرلوحه سیاست خارجی ایران قرار گرفت محو رژیم اشغالگر قدس بود که امام بار ها در بیانات خویش به آن اشاره کرده بودند.
امام خمینی(ره) در دورانی که در تبعید بودند همیشه روابط سیاسی ایران و امریکا و اسرائیل را برای دنیای اسلام خطرناک می دانستند . به همین دلیل هنوز چند روزی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که دولت موقت جمهوری اسلامی ایران در 29 بهمن 1357 رابطه ایران با اسرائیل را قطع کرد و یاسر عرفات رهبر فلسطینیان را به عنوان نخستین رهبر یک کشور خارجی به خاک ایران پذیرا شد و پرچم فلسطین را بر بام سفارت رژیم صهیونیستی بر افراشت .(14)
همچنین رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز در سخنرانی خویش درمورخه 17/6/73 در باره رژیم صهیونیستی فرموده اند "ایران اسلامی در مواضع اصولی و به حق خود پا بر جا ایستاده است و همواره بر این نکته تاکید می کند که اسرائیل باید از بین برود "(15)
بدیهی بود که انقلاب اسلامی که یکی از آرمانهای اصلیاش حمایت از مسلمانان جهان بود، مسئله فلسطین را در صدر اهداف خود قرار دهد. سیاست خارجی منطقهای ایران در این زمان براساس مخالفتهای جدی علیه اسرائیل قرار گرفت. البته تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، رابطه با سازمان آزادیبخش فلسطین و ضدیت با اسرائیل در یک مسیر قرار داشت، اما بعد از حمایت سازمان آزادیبخش فلسطین از عراق و عربگرایی آن، مخالفت با اسرائیل با حمایت از آرمان فلسطینیها و بهرغم تنش در روابط ایران و ساف،توام گردید.
امام خمینی مساله فلسطین و انقلاب اسلامی ایران و ملت مسلمان فلسطین را دارای پیوند ناگسستنی و محکم دانسته اند در زمانی هم که امام در نجف ساکن بودند نمایندگان سازمان الفتح در نجف اشرف به دیدار امام شتافتند و توطئه های استکبار جهانی و صهیونیسم و عوامل آن را برای سرکوبی جنبش های رهایی بخش فلسطین را با امام مطرح کردند (16 )
امام خمینی در 19 مهر 1351 پیامی صادر کردند که در آن پیام آمده است : بر عموم مسلمین و دول کشورهای اسلامی به خصوص بر دول عربی لازم است از رساندن اسلحه و آذوقه به فلسطینیان دریغ نورزند (17)در اسناد طبقه بندی شده ساواک آمده است که در 24 /7/52 بعضی از مذهبیون ایرانی به هم فکران خود گفته اند که اگر افرادی را می شناسند که برای کمک به اعراب و سازمان های فلسطینی پول می دهند آنان را هدایت کنند که پول های خودشان را به هاشمی رفسنجانی بدهند تا به وسیله سفیر مصر این پول ها به نام مقلدین آیت الله خمینی جهت چریک های فلسطین فرستاده شود.
در این زمان، جهتگیری سیاست خارجی ایران در مورد اسرائیل بهطور کامل دگرگون شد. بهنظر میرسد در سالهای ابتدایی تشکیل جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی مایل به قطع رابطه با این کشور نبود. تعطیلی سفارت اسرائیل در تهران و پس گرفتن سفارت ایالات متحده در اولین اقدام برای اشغال آن در ?? فوریه ???? (?? بهمن ???? موجب شد که اسرائیل احساس کند بازنده اصلی در انقلاب ایران است و خطر انزوای آن در منطقه خاورمیانه افزایش یافته است( 18) .
برخی بر این باور هستند که اسرائیل در این زمان به اتخاذ یک سیاست دوجنبهای (Double-Track Policy) پرداخت؛ و دنبال آن بود که به شکلی مخفیانه با ایران ارتباط برقرار نماید. در این زمان حضور نزدیک به ?? هزار یهودی در ایران نیز می توانست بسیار مهم تلقی شود. (19)اما عواملی چون تصور اینکه جمهوری اسلامی دوام نیاورده و از بین خواهد رفت، تلاش برای ایجاد یک کودتای طرفدار غرب در ایران، برقراری رابطه با نیروهای ملی و محافظهکار، جلوگیری از لغزش ایران به دامن شوروی و آزادسازی آمریکاییهای اسیر در لبنان نیز حایز اهمیت بودند. که صهیونیست ها به آن ها چشم امید بسته بودند. به هر روی حکومت اسلامی ایران نه تنها دوام آورد بلکه در تمام منطقه چنان ریشه دوانید که تمام حکومت های محافظه کار طرفدار غرب را به واکنش واداشت.
از سوی دیگر، اسرائیل به سبب عدم موفقیت در برقراری رابطه با ایران سعی میکرد تا کشورمان را در عرصه منطقهای و بینالمللی منزوی سازد. و دشمنی با ایران را در سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داد . برخی بر این باورند که حمله عراق به ایران با تحریک صهیونیستها صورت گرفته است همچنین دشمنیهای مخفیانه دیگری نیز طی سالهای جنگ نسبت به ایران صورت گرفت، اما درست پس از پایان اشغال کویت در بهار ???? بود که اسرائیل به دشمنی علنی با ایران پرداخت و هدف خویش در نابودی جمهوری اسلامی را آشکار ساخت در حال حاضر، سیاست خارجی اسرائیل در مورد ایران بهطور عمده بر محور ایجاد ائتلافی بر ضد این کشور است و حتی حاضر به ایجاد جنگ علیه ایران نیز میباشد(20)
جنجال آفرینی های اسرائیل علیه ایران
صهیونیسم بین الملل دارای نفوذ بسیاری در بازار های مالی و همچنین رسانه های مهم دنیا می باشد . و از سوی دیگر با نفوذ خارج از تصوری که این لابی صهیونیستی در نهادهای تصمیم گیری در ایالات متحده دارد ، توان تهاجمی بسیار بالایی را به رژیم صهیونیستی در سطح جنگ نرم داده است .
تحریم هایی که از سوی امریکا علیه ایران اعمال می شود و تبلیغات رسانه ای موهومی که در باره ایران از رسانه های مهم دنیا در باره ایران پخش می شود اگر نگوییم همه آنها ، قسمت اعظم آنها از سوی صهیونیست ها اعمال می شود .
رژیم صهیونیستی دردو بعد خود را برای حمله به ایران آماده کرده است ": یکی در بعد نرم افزاری و در قالب جنگ نرم است که با جنگ روانی از طریق رسانه ها صورت می گیرد و هم اکنون نیز ادامه دارد به خصوص در مقوله برنامه های هسته ایران تلاش های بسیار گسترده ای برای قبولاندن این نکته به جهان است که ایران قصد دستیابی به سلاح اتمی است و در این راه حتی آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را نیز در پاره ای از موارد با خود همراه کرده است . و در صدد دامن زدن به شایعات و اهاماتی است که در منطقه به ایران نسب می دهد تا باعث انزوای ایران شود دیگری در بعد سخت افزاری است و یا برخورد نظامی با ایران است
در این میان اسرائیل سه مساله را در سر لوحه خود قرار داده است :
- حمله به تاسیسات هسته ای ایران همان گونه که به تاسیسات " اوسیراک " در عراق حمله کرد . اما این امر بسیار مشکل می نماید چون ایران کشوری پهناور است و تاسیسات هسته ای آن نیز در ان پراکنده بوده و دارای امنیت بسیار بالایی هستند و دیگر اینکه ایران توان مقابله به مثل دارد .
- ترور شخصیت ها و نخبگان ایران با همکاری امریکا : که این امر را نیز در اوایل انقلاب انجام دادند واگر قرار بود نتیجه ای در بر داشته باشد آن زمان وضعیت کشور بسیار نابسامان بود نتیجه بخش بود.
- تحریک امریکا و کاخ سفید برای حمله به ایران و اشغال ایران همانند عراق : اشتباه استراتژیک غرب و صهیونیسم در این است که ایران را با کشور دیگر خاورمیانه مقایسه می کنند. درحالی که تاریخ و روند سیاسی در ایران با کل منطقه خاور میانه فرق دارد.
ایران کشوری است که به دو دلیل دارای نفوذ در منطقه خاور میانه و قفقاز است یکی به دلیل دینی و دیگری به دلیل تمدنی است که این امر به طبع نفوذ های سیاسی غیر قابل تصوری برای ایران در پی داشته است. هرگونه حمله به ایران به سرعت به کل منطقه خاورمیانه و قفقاز کشانده خواهد شد و این چیزی نیست که امریکا و یا هر کشور دیگری توان کنترل آن را داشته باشد و چه بسا به یک جنگ جهانی منجر شود که تمام جهان را به کام خود خواهد کشید .
به هر روی روابط ایران و رژیم صهیونیستی در زمان حاضر بسیار خصمانه است و ایران اعلام کرده که این رژیم را به رسمیت نمی شناسد . و تا زمانی تمام آوارگان فلسطینی به موطن خویش بازنگردند و با رای خود حکومتی انتخاب نکنند مساله فلسطین حل نخواهد شد .
در این میان شانتاژهای تبلیغاتی و فشار های روانی بر ایران برای تن دادن به خواست های صهیونیست ها و غرب نمی تواند موثر باشد .
رژیم صهیونیستی محکوم به نابودی است و نشانه های آن از اکنون هویداست.همچنا ن که جنگ اخیر این رژیم با حزب الله پرده از پوشالی بودن این رژیم برداشت . هم اکنون جامعه اسرائیل از نا امنی شدید رنج می برد و بسیاری از مهاجرین یهودی دوست دارند به کشور های خود باز گردند و در این راه روند مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی رو به فزونی است. از سوی دیگر جامعه اسرائیل از تضاد های درونی نیز آسیب دیده است به گونه ای که تبعیض ها در مورد یهودیان رنگین پوست و غیر اروپایی و حتی در میان اروپاییان از روس تبار ها گرفته تا آلمانی تبار ها به نوعی تبعیض دچارند و از بیرون هم این رژیم با نقض مکرر و آشکار قوانین بین المللی خود را در تقابل با جهان می بیند
پانوشت ها :
1. حسن حنفی و غلامرضا رفعت نژاد " رژیم صهیونیستی و مساله یهودیت نوین" سیاست روز 6/2/80.
2. عبدالرضا، هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، البرز، ???? ، ص ???
3. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
4. همان
5. همان
6. همان.
7. حسن امین، " روابط ایران واسرائیل ، نشریه حافظ ش 2
8. احمد گل محمدی روابط ایران و اسرائیل به روایت اسناد نخستوزیری ( ?? ـ ???? پژوهش حقوق و سیاست 30 شهریور 1382
9. حاجی یوسفی ، امیر محمد، سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل از دید نظریههای روابط بینالملل، مرکز مطالعات خاورمیانه
10. امین ،حسن ، نشریه حافظ
11. همان.
12. امیر محمد حاجی یوسفی، همان
13. همان.
14. حسن امین همان
15. دانشنامه فلسطین مدخل آیت الله خامنه ای مواضع نسبت به فلسطین و اسرائیل
16. دانشنامه فلسطین ذیل عنوان آیت الله خمینی
17. امین حسن ، نشریه حافظ
18. امیر محمد حاجی یوسفی همان
19. همان.
20. همان.