فراماسونری،یک تشکیلات مخفی است که در سطحی جهانی و با عمق و دامنه بسیار وسیعی در بسیاری مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دخالت و اعمال نظر مینماید و در بسیاری از رویدادهای عمده تاریخ نقش مؤثری داشته و دارد.
فراماسونها معمولا اعضاء خود را از بین افراد سرشناس و ذینفوذ جوامع انتخاب کرده و با تمهیدات و تدابیر خاصی آنان را واردجرگه خود مینمایند و با استفاده از انواع وسایل از تطمیع و تهدید گرفته تا محاصره ذهنی و انجام مراسم خاص،از افراد معمولی،اشخاصی سرسپرده و مطیع به وجود میآورند که از هر گونه منطق و استدلال شخصی و مستقل تهی شده و همه روابط عاطفی و اخلاقی و خانوادگی را نفی نموده و تنها در اختیار کامل این سازمان قرار گیرند و با اطاعت محض،در جهت منافع آنان گام بردارند.طبیعی است که در چنین تشکیلات مخفی ، حفظ اسرار از اهم وظائف است و به کار بردن رموز و اشارات و نشانهها و علامات از وسائل ضروری میباشد.
فراماسونها،جلسات خود را در محلی که معمولا ساختمان مخصوصی هم دارد و«لژ»نامیده میشود تشکیل داده و مقید به اجراء آداب و مراسم ویژه خویشند.آنها درجات و مراتب متعددی دارند که برای عبور از هر کدام و صعود به درجه بالاتر باید آموزشهای لازم را دیده و مراتب اعتماد و سرسپردگی را به طور کامل ثابت کرده باشند.
اینان در مراسم خویش از وسایل و ابزاری استفاده میکنند(مثل گونیا و چکش و پرگار و پیشبند و غیره)که برای آنها قائل به رموز و مفاهیم و معانی ویژهای هستند و به هر حال همه این آداب و رسوم،برای رشد روحیه اطاعت و ایمان قلبی به این تشکیلات است. هر لژ فراماسونری یک رئیس کل به نام استاد اعظم دارد که همه اعضاء باید مطیع او بوده و از صمیم قلب استادی و ریاست او را پذیرفته باشند.سه مرکز اصلی فراماسونی(در پاریس،لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای جهان به عهده دارند که در عین حال نقش سازماندهی و هماهنگی را نیز ایفا میکنند.فراماسونها با تشکیلات مفصل و منظم و پیچیده و حفاظت شده و با سابقه طولانی که طی قرون و به ویژه از اوائل قرن هیجدهم، دایر کردهاند در بسیاری از حوادث تاریخ نقش داشتهاند:جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از رؤسای جمهور دیگر آن کشور تا امروز،ادوارد هفتم پادشاه انگلیس و بسیاری از گردانندگان انقلاب کبیر فرانسه از قبیل منتسکیو و روبسپیر و مارا و دانتون و...و قبل از آنها علماء و هنرمندان در فرانسه مثل مولیر و اصحاب دایرةالمعارف و...و بسیار افراد سرشناس دیگر از اعضاء مشهور فراماسونی هستند.
در ایران نیز افراد مؤثری قبل و بعد از انقلاب مشروطیت فراماسوناند:میرزاآقاخان نوری(عامل قتل امیرکبیر و جانشین وی)محمدحسین فروغی و پسرش محمدعلی فروغی،میرزاملکمخان و پدرش میرزا یعقوب،حاج سید نصراللّه تقوی،تقیزاده،ادیب الممالک، بسیاری از شاهزادگان قاجار،تعداد زیادی از وکلای مشروطه و زعمای دولت،افراد بیشماری از نویسندگان و مشاهیر صدر مشروطیت و بعد از آن،همگی فراماسون بودند تا برسد به حسین علاء و شریفامامی و آل و تبار اینان که کم و بیش هر کس که با کتاب و مطالعه و تاریخ سر و کار دارد تا حدودی با کار و حال اینان آشنایی دارد. از آنجا که قصد ما،توضیح و تشریح فراماسونری نیست و به دلیل آنکه منابع و مآخذ فراوانی برای مطالعه در این زمینه وجود دارد، به همین مقدار بسنده کرده و در زیر تعدادی از مدارک قابل مراجعه برای تحقیق درباره فراماسونها را ارائه کرده و به اصل مسأله مورد نظر خود میپردازیم؛با این توجه که مآخذ زیر،درجه اعتبار و ارزش یکسانی ندارند و حتی تعدادی از آنها نوشته خود فراماسونهاست:
1-فراموشخانه و فراماسونری در ایران؛نوشته اسماعیل رائین؛سه جلد.
2-سازمان جهانی فراماسونری؛ولی اللّه یوسفیه.
3-سیاستگران دوره قاجار؛خان ملک ساسانی.
4-تاریخ روابط ایران و انگلیس؛محمود محمود.
5-قصیده ماسونیه؛ادیب الممالک فراهانی.
6-غرش طوفان و ژوزف بالسامو؛دو داستان بلند از الکساندر دوما.
7-جنگ و صلح؛لئوی تولستوی.
8-نیمه راه بهشت؛سعید نفیسی.
9-تاریخ جمعیتهای سری و جنبشهای تخریبی؛محمد عبداللّه عنان؛ترجمه علی هاشمی حائری.
10-از ماست که برماست؛هما ناطق.
11-فراماسونری در ایران؛محمود کتیرایی.
12-فراماسون در انقلاب فرانسه؛نجفقلی معزی
13-دایرةالمعارف فارسی؛به سرپرستی غلامحسین مصاحب.
14-دایرة المعارفهای خارجی مثل لاروس و بریتانیکا و آمریکانا و غیره...
15-و...
اما آنچه که از همه اینها مهمتر و شایان توجه بیشتر است یافتنجواب برای این سئوال است که:«فراماسونری در خدمت کدام کشور و حکومت و آلت فعل کدام نیروی استعماری است؟».
عموما این تشکیلات مرموز را آلت دست امپریالیسم انگلیس میدانستند و میدانند و گاه وسیله استثماری و استعماری فرانسه و لابد آمریکا نیز؛اما به دلائل و مدارک زیر؛فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بینالملل و در جهت منافع و مطامع آن است.البته این ادعا برای اولین بار نیست اما به هر حال توجه به این نکته میتواند راهگشای بسیاری از نقاط مبهم حرکات و رفتار این سازمان خطرناک در قرون اخیر تاریخ بشر باشد.تذکر این نکته هم به عنوان اعتذار از حوصله خواننده محترم لازم است که به دلیل اهمیت موضوع سعی میشود همه مواردی که تا کنون به دست آمده آورده شود تا معلوم گردد که فجایعی که صهیونیستها با نام فراماسونی انجام دادهاند تا چه اندازه و به چه عمق و ریشهداری است.
1-«در ضیافتی از فراماسونها در فرانسه در سال 1873 یک فراماسون یهودی به نام دلزاس نطقی ایراد کرد و در آن از هم مسلکان ایرانی خویش برای جامعه یهودیان ایران،مساعدت و همکاری و همراهی تقاضا نمود»این تقاضای یهودیان را از فراماسونهای ایران بدان جهت نقل کردیم که نشانه همبستگی دائمی و لاینفک صهیونیسمو فراماسونیسم است...به روی بسیاری از دیپلمهای فراماسونی،...کلمه«یهوه خدای جهودان»با زبان و خط و عبری نقش شده که این خود نمودار دیگری از بستگی یهودیان با فراماسونری میباشد.در ایران بستگی فراماسونیسم با صهیونیسم از بدو فعالیت این سازمان زیرزمینی وجود داشته و هم اکنون نیز دارد.کارگردانان فراماسونیسم،از یهودیان ایران و یا نودیانی که حسبالظاهر دین آباء و اجدادی خود را رها کردهاند،تشکیل میگردد و هماکنون نیز در لژهای وابسته به فرانسه و انگلیس در ایران یهودیان مهاجر به ایران و یهودیان ایرانی عضویت دارند».
2-«برخی از دیگر از ماسونها...معتقدند که سنگ اول بنای «فرقه ماسونی»در زمانی نهاده شد که سلیمان نبی به بنای معبد معروف خود موسوم به«هیکل سلیمان»اقدام نمود».که هیکل سلیمان و پادشاهی و نبوت حضرت سلیمان از مقدسات و نقاط حساساعتقادات یهودیان است.
3-«در بین دانشمندان و نویسندگانی که موفق به دریافت جایزه معروف«نوبل»شدهاند،شماره کسانی که عضو فراماسونی هستند به قدری زیاد است که این فکر به وجود آمده است که تا نویسنده و دانشمندی عضو فراماسونی نباشد موفق به دریافت جایزه نوبل نخواهد شد».این مطلب را مقایسه کنید با آمار زیر که چندین سال قبل تهیه شده است:
«مسیحیان با 1150 میلیون نفر جمعیت 209 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 5 میلیون مسیحی یک جایزه؛
کشورهای کمونیست و مذاهب چینی با 800 میلیون نفرجمعیت 8 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 100 میلیون نفر یک جایزه؛
مسلمانان با 600 میلیون نفر جمعیت 1 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 600 میلیون نفر یک جایزه؛
هندوها با 500 میلیون نفر جمعیت 2 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 250 میلیون نفر یک جایزه؛
یهودیان با 15 میلیون نفر جمعیت 43 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر یک میلیون یهودی 3 جایزه!»
یعنی در حالی که در سطور قبل،شرط دریافت جایزه نوبل، فراماسون بودن ذکر شده بود؛با این آمار گویی یهودی بودن مهمترین شرط بردن جایزه نوبل است.از جمع این دو باید نتیجه گرفت که این جایزه،مخصوص یهودیان فراماسون و یا فراماسونهای یهودی است!
4-«هیتلر و سربازان نازی همانطوری که با یهودیان دشمنی وکینه داشتند،با هر گونه افکار«انترناسیولیستی»اعم از کمونیسم یا فراماسونری مخالف بودند.مخالف نازیها با فراماسونها بیشتر از کمونیستها بود چون«این سازمان را آلت دست یهودیها میدانستند. هیتلریها،کلیه سازمانهای فراماسونی را در آلمان برچیدند و اعضاء آنها را یا اعدام کردند و یا به زندانهای طویل المدت انداختند.در دوران جنگ دوم جهانی هر جا قشون هیتلری وارد میشد،محو ماسونها را فراموش نمیکرد و محافل آنها را تعطیل مینمود ولی بعد از شکست آلمان و پایان جنگ دوم جهانی،فراماسونی فرانسه بار دیگر زنده شد».
5-«گرچه افکار فراماسونری نوین بر پایه و اساس انترناسیونالیسم بنا نهاده شده و انترناسیونالیسم دشمن ناسیونالیسم و سنت و ترادیسیون است؛با اینحال«ماسون»ها چون از ارزش ترادیسیون و سنتها در جامعه به خوبی اطلاع دارند لذا ساختن«معبد سلیمان»و افسانههای یهودی و کلیمی را بر پایه و اساس تئوری و اندیشههای مسلک خود قرار دادهاند».
یعنی از یک سو تخریب سنت و آداب و رسوم هر جامعه به اسم انترناسیونالیسم و از سوی دیگر تبلیغ و ترویج سنتها و رسوم یهودی در آن جامعه.
6-«فراماسونهای انگلیسی،رنگ آبی را برای نشانها و حمایل و علائم خود انتخاب کردند و به همین جهت تشکیلات آنها «فراماسونی آبی»نامیده میشود». رنگ آبی برای یهودیان صهیونیست هم مقدس است چنانکه پرچم اسرائیل بر روی زمینه سفید،یک ستاره داود و دو نوار به رنگ آبی دارد.
7-بر بالای محل جلوس استاد اعظم در داخل تالار لژ«مثلث مقدس»نقش شده که از پشت به وسیله برق روشن میشود و در وسط آن چند حرف عبری و یهودی نوشته شده است».
8-«به عقیده فراماسونری کنونی،کوروش که باعث آزادی یهودیان از اسارات بابلیها شد و معبد بزرگ را در اورشلیم ساخته است طبق تعلیمات درجات عالیه فراماسونی«ماسون اول»یعنی جزء سازندگان و بانیان معبد به شمار میرود.زیرا معبدی که او ساخته مطابق همان اسلوبی است که حضرت سلیمان بنا کرده است و به این جهت ماسونها او را هم«بنا»یا به اصطلاح امروزی«ماسون» میدانند».
9-«به طوریکه قبلا گفته شد،فراماسونری خود را یک سازمانجهانی میداند و اساس فعالیت خود را بر پایه تشکیل«حکومت جهانی»و نوعی«حکومت انترناسیونالیستی»که کمونیستها نیز بدان اعتقاد دارند،قرار داده است».
باید توجه داشت که در واقع این یهود است که با احساس برتری نژادی و قومی و با کوشش در جایگیری و تسلط بر منطقه فلسطین-که مرکز ادیان الهی،منطقه استراتژیکی و محل اتصال سه قاره،و مرکز عمده منابع نفت جهان است-خیال تأسیس حکومت جهانی دارد و الهام بخش فراماسونری و کمونیسم است.
10-«در سال 1723،دکتر اندرسن با کمک«تئوفیل دزاگولیه» قانون اساسی فراماسونری را نوشت و منتشر کرد...این قانون هم اکنون به بیش از 73 زبان متداول در جهان ترجمه شده و در دسترس اعضاء لژهاست...در مقدمه آن مینویسد:...قواعد مخصوصی که برای اعمال این هنر(بنایی)و توسعه آن به کار میرود زائیده علم
هندسه است.این علم از آدم ابوالبشر به پسرانش مخصوصا به«قابیل» و«شیث»رسید.شیث پسر سوم آدم(پس از قابیل و هابیل)شهر «خنوخ»را به اسم پسرش بنا کرد.ظاهرا هابیل فرصت تکمیل معلومات را نیافت و سوابق ،(بنایی)وی درخشان نبود!در صورتیکه قابیل یک شهر ساخت و بنا(ماسون)عالیمقداری بود.سپس پیامبران
و ملت اسرائیل و شاه آنان سلیمان نبی،معماری(ماسونی)را توسعه دادند.»
غیر از آمیختگی کامل این بینش فراماسونری با تاریخ بنیاسرائیل،ضمنا جالب است که اینان«قابیل»را معماری بزرگ و عالیمقدار میدانند در حالیکه میدانیم او به طمع و حسد،برادر خود هابیل را به ناحق کشت و جنگ قبیله هابیلیان با قابیلیان و خونخواهی و ثار مداوم تاریخ،هم از آن زمان و از آن واقعه شروع شد و تداوم یافت، و تا آخر الزمان نیز ادامه خواهد داشت.
11-«فراماسونهای جهان نه تنها در جنگهای داخلی،انقلابات و تغییر رژیمهای ممالک شرکت داشتهاند بلکه در جنگهای بینالمللی نیز مؤثر بودند.در جنگ بینالملل اول که با شکست آلمان تمام شد،فراماسونها و یهودیان آلمان از انگلستان،فرانسه و متحدین آنها جانبداری میکردند،نقش اساسی داشتند.یهودیها که در مجامع فراماسونی دنیا نقش مهمی دارند،حتی علامت شش گوشه خود را(ستاره داود)جزو علائم ماسونی کرده و از وجود کلیمیان آواره جهان برای توسعه فعالیت ماسونی استفاده کرده و میکنند».
12-«تصویر سنگ قبر تروسکانیان،فراماسونر ارمنی در قبرستان ارامنه جلفای اصفهان،که بر روی آن علامت فراماسونری نقش شده است».و این علامت فراماسونری یک ستاره شش پر داود است محصور در یک دایره و در درون آن گونیا و مثلث و...
13-«یکی از برجستهترین اعضای لژ روشنایی در ایران، هم اکنون(یعنی به هنگام تألیف کتاب)بر دوازده لژ دیگر وابسته به سازمانهای جهانی گراند لژ اسکاتلند در ایران ریاست دارد.او که دو سال قبل به سمت ناظر اعظم لژهای اعظم انگلیس در ایران انتخاب شده«کریستوفر اسحقفری»نام دارد و تبعه انگلیس است.اینانگلیسی یهودی الاصل که مدعی پیروی از مذهب مسیح است از چهل سال قبل تا کنون در ایران بسر میبرد.از سوابق او در انگلیس هیچ اطلاعی در دست نداریم ولی از دوران اولیه خدمتش در شرکت نفت سابق گزارشهای تأسفآوری موجود است...فعالیت او در لژهای انگلیسی بدان پایه و مقام رسیده که استاد اعظم لژ اسکاتلند به این یهودی انگلیسی مقام Junior Grand Warden را داده است...
این یهودی انگلیسی که در سازمان فراماسونری به مقام«ناظر اعظم» لژ«ناحیه ایران»رسیده است،بالاترین مقام را در سازمان ماسونی ایران دارد.او بر پانصد نفر از فراماسونهای انگلیس،تبعه ایران حکومت میکند و این گروه ناچارند دست او را ببوسند و فرامین او را بدون درنگ و بیچون و چرا اطاعت و اجرا کنند».
14-در برنامه لژ تهران(شماره 1541)تابع قانون اساسی اسکاتلند،در بند 6«سرودی از داود»قرائت میشود و در بندهای 8 و 9 و 10 سه مزمور از مزامیر کتاب مقدس(تورات)خوانده میشود در بند 18،مزمور 72 از تورات به شرح زیر قرائت میگردد. «مبارک باد یهوه خدا که خدای اسرائیل است،که او فقط کارهای عجیب میکند؛...»
و در بند 25،سفر اعداد به شرح زیر خوانده میشود:
«یهوه ترا برکت دهد و ترا محافظت نماید؛یهوه روی خود را بر تو تابان سازد و بر تو رحمت کند؛یهوه روی خود را بر تو برافروزد و ترا سلامتی بخشد؛و نام مرا اسرائیل بگذارند و من ایشان را برکت خواهم داد.»
و در بند 38 مزمور 100 از تورات آمده است که«...بدانید که یهوه خداست؛او را آفرید.ما قوم او هستیم و گوسفندان مرتع او».
15-در یک«تابلو نقاشی که از طرف فراماسونری آمریکا کشیده شده و نمودار مذاهب و فرقههایی است که از چشمه فراماسونری برخوردار شدهاند».در مرکز ثقل تابلو و درست در وسط آن یک شمعدان هفت شاخه سمبل دین یهود نقش شده است.
16-«خطرناکترین جمعیتهای زیرزمینی که به منظور درهم ریختن ارکان اسلام و خدمت به اهداف یهود تشکیل شده،همان تشکیلات ماسونی است»،...«جمعیت«روتاری»،از مؤسسات صهیونی است،چرا که یهودیان برای پیشبرد هدفهای خود،تنها به جمعیتهای فراماسونی اکتفا نکرده بلکه مؤسسات بسیار دیگری را هم به خدمت
انجام هدفهای خود گرفتند که از جمله باشگاه«روتاری»را میتوان نام برد»...«جمعیتهای ماسونی را هدف معینی جز خدمت به صهیونیسم جهانی و تأمین و تسلط آنان بر جهان نیست.محفل ماسونی بریتانیا اهداف خود را در امور ذیل مشخص گردانید:
1-حفاظت کامل از یهود 2-جنگ با ادیان 3-پراکندن روح الحاد و فکر اباحیت بین ملتها(منظور از اباحیت،آزادی جنسی است بین هر زن و هر مرد)».
...«رهبران فراماسونری معتقدند که اسرائیل تنها دولتی است که به ایدههای ماسونی در تجدید هیکل سلیمان مجددا تحقق خواهد بخشید...اینان در نظر دارند که عظیمترین محفلها را در قدس یعنی در جوار معبد سلیمان به وجود آورند تا کعبه آمال فراماسونها باشد» ....
«در سال 1861 میلادی در«نشریه یهود»منتشره در لندن چنین آمده است:اساس کار مجامع ماسونی اروپا بر اساس معتقدات اساسی یهود استوار است.اکثر مثلثها و رموز و زبان اعضاء این محافل به عینه متخذ از نظامات یهود است و هدفهایی که ماسونیت و مسیر ملت یهود را روشن میدارد»...«در دایرةالمعارف فراماسونی که در سال 1906 در فیلادلفیا انتشار یافته چنین آمده:لازم است هر محفلی،رمزی از یکی از معابد یهود باشد و در حقیقت نیز چنین است و نیز هر رهبری از رهبران ماسونی،خود نمودار و نماینده پادشاهی از پادشاهان یهود
است و باز هر فرد ماسونی باید مثل اعلای یک کارگزار یهودی باشد».
17-«هدف ماسونیسم:با تشکیل این حزب سعی میشود سایر ادیان،اخلاق دولتها و ملتها را از جانب یهود ریشهکن سازند...ایده اعضاء بر حسب نوشتههای کتاب«الخطب الاربع»چنین است:عقاید و رموز و اشارات ما به لغت مصری فرعونی است که به وسیله بنیاسرائیل به ما ارث رسیده است...هدف حزب:حزب ماسونی نباید قانع به یک یا دو یا سه دولت باشد؛بلکه سلطهاش باید جهان را در بر گیرد و برای نیل به این هدف،اولین مرحله،نابودی ادیان و علماء روحانی است که از بزرگترین و خطرناکترین دشمنان ما محسوب میشوند...باید بزرگترین دشمن بشریت را که«دین»نام دارد محو و نابود سازیم».افراد حزب ماسونی نباید معتقد به هیچ دینی باشد مگر در صورت ظاهر آن هم برای فریب مردم».
18-«شکی ندارد که«کابالای یهود»(یکی از تشکیلات قدیمی و سری یهود)طریقه و راه دیگری برای نقل آن به شمار میرود:اینست آنچه را که بعضی از نویسندگان«بنایان آزاد»(فراماسون)خودشان مقرر میدارند؛چه آداب فرقه خود را از یک طرف اسناد به مصر و یونان و کلده داده و از طرف دیگر به اسرائیلیان منصوب میدارند و نظامات آن را به مصدر ثانی،یعنی اسرائیلیان،نسبت داده و اصول آن را،از بعد از آدم و نوح و ابراهیم،به موسی و داود و سلیمان برمیگردانند و رجوع میدهند...این انتساب عینا همان چیزی است که یهود،درباره«کابالا» مقرر میدارند»....
«در سال 1813 جماعات بنای آزاد انگلستان مجددا آن را(درجه بارگاه شهریاری؛نخستین مرتبه از مراتب علیارا) اعادهنمودند.این درجه نیز به اصل یهودی رجوع میشود یعنی مرجع یهودی دارد و عبارت از تمجید از اسرائیل و جاوید نگاه داشتن و یادبود معبد ثانی است»...«چه بسیار شده که بنایان آزاد از وجهه سیاسی با هم اختلاف پیدا کردند و لکن بنای آزاد در تمام اعصار این مبدأ و اصل را که عبارتست از مبارزه با هر گونه خرافه دینی و هر گونه«تعصب» مذهبی،وجهه همت خود قرار دادند.خلاصه آنکه«گرانداوریان»(لژ شرق بزرگ فرانسه)بنا به آنچه که دشمنان بنایان آزاد میگویند هیئتی است مخرب و قصد و مقصودش محو تمام مبادی دینی و اخلاقی میباشد و لکن بعضی از محققین این تمایل و انگیزه انقلابی و تخریبی را به نفس و بنای آزاد منسوب نمیدانند بلکه منسوب به«نیروی خفیهای» میدانند که از پشت پرده عمل میکند و از اینرو «گرانداوریان»پردهای بیش به شمار نمیرود و پرچمی است که اعضاء آن زیر سایه آن قرار میگیرند و عمل برای مقاصدی مینمایند که خود نمیدانند چیست...آیا این نیروی خفیه که بنای آزاد را رهبری مینماید و خود به چشم نمیآید چیست و کدامست؟بعضیها به این سئوال چنین پاسخ میدهند که:نیروی یهودی است و کارگردانان گرانداوریان اکثرشان یهودی هستند».(26)
19-در اغلب آرمها و علائم فراماسونری و مهرها و نشانهها و بر یراقها و پیشبندهایشان نقش برگ زیتون تصویر شدهاست.برگ زیتون از علائم مشخص و قطعی صهیونیستها و یهودیهاست.مثلا آرم رسمی دولت اسرائیل،شمعدان هفتشاخهای است که در دو طرفش دو شاخه زیتون نقش شده است.همچنین بر روی بعضی سکهها و مدالهای اسرائیلی،برگ زیتون نقش گردیده است.
20-مدرسه سپهسالار سابق و ساختمان مجلس شورای ملی سابق متعلق به یکی از افراد خاندان قاجار بوده است به نام میرزا حسینخان سپهسالار.مؤلف کتاب«تاریخ بیداری ایران»درباره او مینویسد: «در زمان ریاست خود،میرزاملکم خان را به ایران عودت داده،مجلس فراموشخانه(فراماسونری)ترتیب داد...» این عنصر خائن و غربزده خانه خود را به عنوان«مجلس شورای ملی»در اختیار مشروطه خواهان قرار داد که هنوز هم در میدان بهارستان تهران به همان صورت باقی است.وقتی وارد ساختمان مرکزی میشویم،در سرسرای ورودی به
ساختمان،بر سقف،گچ بریها و مجسمههایی تعبیه شده است که عموما مفاهیم فراماسونی-یهودی دارد اما از همه مشخصتر،در دو طرف پلکانی که به طرف طبقه دوم میرود،بر سقف تالار دو ستاره شش پر داود گچبری و آیینهکاری شده است که کاملا واضح و مشخص است و گویای ارتباط کامل فراماسونری و صهیونیسم است(از این قبیل نشانهها در این ساختمان فراوان است).
21-جزو اسناد و مدارکی که از خانه شریف امامی،استاد اعظم لژ فراماسونری در تهران،همراه با نام 1800 نفر از فراماسونهای ایران به دست آمد،یک قاب خاتمکاری بود که نقش ستاره داود بر آن بود.
22-«سیامک برزند، فراماسونر،در دادگاه انقلاب اسلامی گفت:«من دارای مقام«درجه 33»هستم و تا مرحله بازرسی کل این جمعیت ارتقاء درجه یافتهام...»وی افزود:«شریف امامی رئیس لژ آبی واقع در خانه شماره 110 در خیابان بهارستان بوده است...اعضای فراماسونری نسبت به عموم مردم،از بهترین آدمها هستند!...
کشورهایی که در کنگره فراماسونری اسرائیل شرکت کرده بودند به این شرح است : امریکا،فرانسه،آلمان،ایتالیا،هلند،بلژیک،کلمبیا، اکوادور،فنلاند،ژاپن،اندونزی و چند کشور دیگر...شاه مخلوع در
دستگاه فراماسونری هیچکاره بوده است...!
«سیامک برزند،بر اساس کیفر خواست صادره از سوی دادسرای انقلاب اسلامی مرکز متهم است به:سوء استفادههای کلان مالی،همکاری با رژیم سابق و جاسوسی و به نفع صهیونیسم.او در سال 1967 به مقام«استاد ارجمند»و«ریاست لژ»که یکی از بالاترین پستهای سازمانی این جمعیت است،ارتقاء یافته بود».
آنچه از نظر خواننده ارجمند گذشت نمایشگر این واقعیت صریح و روشن است که تشکیلات مخفی و بسیار گسترده و جهانی فراماسونری که در حیات ملتها نقشی بسیار عظیم و خطرناک بازی میکند،آلت دست«صهیونیسم جهانی»است و به خاطر اهداف و اغراض این دشمن شماره یک بشریت،به انواع و اقسام توطئهها و دسیسهها دست زده و راه را برای تسلط آن شیطان بر ملل عالم هموار میکند.