سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

در کنار یکی از ستون ها و در قسمت جنوبی صخره مقدس، محفظه ای ساخته شده است که به وسیله ی نردبانی فلزی به سقف گنبد متصل می شود که به نشانه ی محل حرکت تاریخی پیامبر اسلام (ص) برای معراج سماوی مذکور در تفاسیر است. گفته می شود که در داخل این محفظه یک تار موی حضرت محمد (ص) نگهداری می شود .

نور و روشنایی داخل ساختمان به وسیله ی دو ردیف پنجره تامین می گردد که یک ردیف آن در دیوار های هشت ضلعی و ردیف دیگر در دیواره تحتانی ساختمان است. این دیورا ها با بهترین سنگ های مرمر و نیز دیوار های بالا با بهترین کاشی های ایرانی و عثمانی پوشیده شده اند. در سطح درونی گنبد آیاتی از قرآن مجید با بهترین خط و با طلای ناب نوشته شده است .

سطح بیرونی گنبد مطلا است و از نوعی آلیاژ مخصوص پوشیده شده است که دائما به رنگ زرد می درخشد .

قبه الصخره چهار درب ورودی دارد که در چهار سمت شمال ، جنوب ، شرق و غرب قرار دارند . معمولا فقط درب غربی برای ورود و خروج نمازگزارن باز است . درب جنوبی به نام باب المکه و درب شرقی به نام باب القضاء معروف است .

 مسجد الصخره

چنانچه گفته شد صخره ی مقدسی که پیامبر از روی آن به معراج رفتند در داخل قبةالصخره و درست در وسط آن قرار دارد . در داخل این صخره غاری وجود دارد که به مغارةالانبیا نیز خوانده می شود و حدودا پانزده نفر می توانند در آن نماز بخوانند و به همین جهت این محوطه را مسجد صخره می نامند .

کف مسجد الصخره در حدود 3 متر پایین تر از کف قبةالصخره است . داخل مسجد الصخره به وسیله ی برق روشن می گردد .

صخره مقدس و مسجدالصخره در داخل آن ، در حقیقت یک قطعه سنگ واحد بزرگی است که در اصل قله ی کوهی بوده است و لذا سطح بیرونی آن به صورت حرم هرمی از کف قبةالصخره به اندازه ی یک متر و نیم بلندتر بوده و بر آمده می باشد . این صخره که سخت است دارای رنگ سفید مایل به کرم و تقریبا مانند نوعی مرمر به نظر می رسد .

در زلزله ی در سال 1067، تَرکی بر روی صخره ایجاد شد که هم اکنون قابل مشاهده است .

قبة الصخره به علت زیبایی بسیار و همچنین ارزش و بهای زیادی که خلفای اسلامی برای آن قائل شده اند، در نظر مسلمین پر اهمیت تر از بنای مسجدالاقصی فرض شده است در صورتی که این چنین نیست .

 قبةالقضاء ( قبة السلسله)    

                       

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/19015016972511331452818421813165147162105.jpg">

همان طور که در شرح قبة الصخره گذشت، از درب شرقی قبه الصخره به باب القضاء یاد می کنند.

وجه این تسمیه آن است که در مشرق صخره ی مقدس و در محل قبة القضا، تخته سنگ بزرگی بوده که حضرت داود (ع) بامدادان و شامگاهان بر روی آن نشسته و به عرض حال مردم و شکایات و اختلافات آنان رسیدگی می کرده و احکام شرعی را صادر و اجرا می نموده است، کما اینکه در قرآن کریم حضرت داود (ع) به این صفت متصف گردیده است .( آیه شریفه 26 سوره صاد):

 

                                     مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/16411666975958411412242825016414219680.jpg">

                   

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ

 و گفتیم:اى داود! همانا تو را در زمین جانشین [ و نماینده خود ] قرار دادیم ; پس میان مردم به حق داورى کن و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف می  کند . بى تردید کسانى که از راه خدا منحرف می شوند،چون روز حساب را فراموش کرده اند، عذابى سخت دارند .

 به یاد موقعیت این تخته سنگ که در حقیقت مسند قضاوت داود (ع)  بوده، گنبدی در محل آن ساخته شده است.این بنا را "بیت عدل داود" نیز می نامند . این بنا در محل سکوی میان حرم الشریف که صحن قبه الصخره محسوب می گردد واقع شده است .

این ساختمان در محوطه حرم الشریف نزدیکترین بنا به قبةالصخره است و از جهات مختلف یکی از عالی ترین شاهکارهای معماری و اندیشه ی مهندسی و هنری به شمار می آید : 

قبه القضاء بدون اینکه دیواری داشته باشد، عبارت از یک گنبد است که بر روی هفده ستون بنا گردیده است. این ستون ها  روی دو دایره متحد المرکز به نحوی واقع شده اند که با یک نگاه از هر طرف، تمام آنها دیده می شود. ( 11ستون در دایره ی بیرونی و 6 ستون در دایره ی درونی)

 گنبد این بنا به رنگ گنبد مسجدالاقصی است که بر روی پایه ای شش ضلعی قرار دارد، آن پایه ی شش ضلعی نیز، خود بر روی یک ده ضلعی منتظم بنا شده است و این نظم در بنا، ظاهری بسیار شکیل به قبة القضاء بخشیده است.

 از عجایب ساختمان قبه القضاء،‌ رابطه ی ریاضی ابعاد این بنا با ابعاد قبه الصخره است. ابعاد قبه القضا توان هندسی عدد یک سوم  در قیاس با ابعاد قبه الصخره است :

به این ترتیب که ارتفاع آن یک سوم ارتفاع قبةالصخره ، مساحت آن یک نهم مساحت قبةالصخره و حجم آن یک بیست و هفتم  حجم کل قبةالصخره است. در حقیقت سازنده و طراح این ساختمان خواسته است در عین حال مدلی از بنای قبةالصخره را در معیاری کوچکتر و با یک محاسبه دقیق هندسی بسازد .

 لازم به ذکر است که از قبه القضاء بیشتر با نام قبه السلسه یاد می کنند .

پس از بررسی اماکن داخل حرم الشریف نوبت به مهمترین بنای آن می رسیم و آن چیزی نیست جز مسجدالاقصی :

 مسجدالاقصی

مسجدالاقصی مسجدیست در جنوب حرم الشریف .

طول مسجد اقصی 5/81 و عرض آن 5/54 متر است .

مسجد در کل دارای 11 درب ورودی است : 7 درب در شمال ، 1 درب در شرق، 2 درب در غرب و 1 درب در جنوب مسجد.

سمت شمالی مسجد از بیرون دارای هفت ایوان طاق نمای بسیار زیبایی می باشد که تماما از سنگ تراش ساخته شده اند . درب بزرگ ورودی مسجد در ایوان وسطی قرار دارد که ارتفاع آن بلندتر از ایوان های دیگر بوده و طاق نمای آن بزرگتر از طاقنماهای دیگر می باشد . به علاوه بر روی آن طاق نما های کوچکتر با ستونهای مرمرین زیبایی تعبیه شده است .

 به همین ترتیب داخل مسجد نیز شش ردیف ستون آزاد و دو ردیف ستون جانبی متصل به دیوار های شرقی و غربی وجود دارد . سقف مسجد در قسمت وسط به شکل شیروانی و در سایر قسمت ها طاق نما می باشد  و در ردیف ستون های وسطی و سقف شیروانی شکل روی آنها بلندتر از قسمت های دیگر می باشد .

 عضی از ستون های مسجد که در قسمت غربی و قدیمی ترین قسمت مسجد هستند از سنگ و آجر ساخته شده و پهن و عرض هستند که ابعاد آن 2×3 متر می باشد و با گچ نماکاری شده اند ولی در قسمت های مرکزی و شرقی مسجد ستونها سنگی و از بهترین نوع سنگ های مرمر درخشان و شفاف جهان هستند که به رنگ های مختلف سیاه – سبز – بنفش – سفید شیری – کبود یشمی و غیره شکوه خاصی به ساختمان با عظمت و فضای ملکوتی مسجد بخشیده اند .

ارتفاع این ستون های سنگی که یک پارچه هستند در حدود 5 متر می باشد .

 

در قسمت جنوبی و وسط ، یک گنبد بلند و  بزرگ وجود دارد و در زیر آن محراب با شکوه مسجد به نقش و نگار بسیار عالی تزئین یافته و کتیبه‏ای‏ دارد که نشان می دهد صلاح‏الدین در سال 583 هجری این محراب را بنا نموده است و در همین جا یک منبریست که از بهترین چوب ها  که در آن با عاج و صدف‏ منبت‏کاری شده که نهایت درجه حیرت‏انگیز می باشد و از کتیبه‏ای که در آن‏ موجود است معلوم می شود که این منبر در سال 564 هجری ساخته شده و شیشه‏های پنجره‏های بالای محراب آن متعلق به قرن شانزدهم میلادی است. این منبر در سال 1996 در یک آتش سوزی از بین رفت.

سطح درونی این گنبد عظیم از طلای ناب می شود وزن طلا های به کار رفته در سقف از ده ها کیلوگرم متجاوز است . . بر کناره سقف گنبد و اطراف سر ستون ها و حاشیه محراب آیاتی از قرآن کریم با بهترین خط نسخ عربی و کوفی که گاهی از طلای ناب و برجسته هستند دیده می شوند . 

 احساس زیبایی مسحور کننده خطوط این آیات شریفه و تلألو آنها در آیینه های مورب و درخشان رنگی ستون ها ی سنگی مسجد اثر پر ابهتی که در دل آدمی ایجاد می کند روح و جسمانتان را چنان در عظت حقیقت و محتوای آیات قرآن فرو می برد که آدمی به یکباره خود را از قید زمان و مکان و تعلقات فانی زندگی مادی رهادیده .

در کنار یکی از ستون های گنبد بزرگ سکوئی سنگی به ابعاد 2×3 متر بر روی چهار ستون مخصوص به ارتفاع تقریبی سه متر قرار دارد که موذن ، قاری قرآن و مکبر با یک پلکان مخصوص به آنجا رفت و مخصوصا روزهای جمعه در ادای مراسم نماز جمعه از روی آن سکو انجام وظیفه می کنند . کف مسجد که از سنگ و کاشی ساخته شده از فرش های ایرانی مفروش است .

در سمت جنوب غربی ساختمان مسجد به صورت زاویه ای به سمت غرب ادامه پیدا کرده است که به نام مسجدالابیض (مسجد سفید) یا مسجد زنان می نامند . از غرب مسجد زنان به فاصله کمی ساختمان موزه اسلامی و به علاوه یک مناره بلند و با شکوه درست در گوشه جنوب غربی حرم شریف قرار دارد . موزه اسلامی و مسجد زنان وصل به دیوار جنوبی و غربی حصار حرم شریف واقع شده اند و در شمال موزه باب المغاربه (دروازه ی غربی) تعبیه شده است .

در سمت شرقی مسجدالاقصی و وصل به آن ساختمان های ضمیمه به اسامی محراب زکریا ، مسجد چهل شهید و مسجد عمر شاخته شده اند که همه آنها  با طاق نما و درب مخصوص به داخل مسجدالاقصی راه دارند . مسجد عمر از همه ی آنها بزرگتر است .

اگر درباره اوصاف ساختمان مسجد و مشخصات معماری و مصالح ساختمانی و جزء به جزء ظرایف هنری و عظمت ستون ها و خطوط کتیبه ها و محراب و گنبد و ضمائم آنها بخواهیم بررسی نموده و همه را بنویسیم در چنین مقالاتی جای نمی گیرد و لاجرم کتابی را می خواهد .
وضعیت بنای مسجدالاقصی

همان طور که بیان گردید، حرم الشریف در قله ی کوه موریا واقع شده است و با هدف حفاظت از صخره ی مقدس ، درست بر روی قله که سنگ معراج قرار دارد قبة الصخره نیز ساخته شد.

کوه موریا از قله به پایین دارای شیب بسیار تندی بوده است و لذا برای از بین بردن آثار شیب ، قبه الصخره را بر روی سکوئی بنا نمودند. از این رو ساختمان مسجدالاقصی را نیز برای آنکه کف مسجد مستوی و سطح صافی داشته باشد و اثر شیب تند کوه در آن نمودار باشد آن را در دو طبقه ساخته اند ؛

  ساختمان مسجدالاقصی از 150 متری جنوب صخره مقدس می شود. در مسجد زیر زمینی با افزایش شیب اصلی، ارتفاع ستون های آن نیز اضافه می گردد. سقف مسجد زیر زمینی بر روی هشتاد و هشت ستون مربعی شکل که از سنگ ساخته شده اند قرار دارد. این ستون ها در پانزده ردیف واقع شده اند.

راه ورودی مسجد زیر زمینی از ایوان مسجدالاقصی و با یک راه پله  شروع می شود. این مسجد زیر زمینی در قسمت جنوبی نیز به وسیله دروازه ای به بیرون وصل می گردد، گفته می شود که این مسجد زیر زمینی نخستین بار پیش از اسلام به وسیله ی مسیحیان به عنوان کلیسا ساخته شده بود و آنان معتقد بودند که حضرت عیسی علیه السلام از این محل به آسمان صعود کرده است نیز گفته می شود در داخل راهرو کنار دروازه ی این مسجد زیرزمینی به قرار اطلاع هنوز کتیبه هایی از دوران قبل از اسلام و نیز آثار تصرف صلیبیون بر دیوار آن دیده می شود .

بر روی مسجد زیر زمینی، ساختمان اصلی مسجداقصی احداث شده است .

ساختمان اولیه ی مسجدالاقصی که به دستور ولید بن عبدالملک ساخته شده، کوچک بود و به تدریج در طی قرن ها ی بعد توسط سلاطین و حکام و سرداران اسلامی وسعت یافت و ساختمان های دیگری در اطراف آن احداث گردید و با دادن تغییرات اساسی در معماری و نقشه و تزئینات آن و نوشتن خطوط عالی و کتیبه های زیبا و نصب ستون ها از بهترین سنگ های جهان به صورت یکی از بهترین و مجلل ترین مساجد جهان در آمد .

رسول اکرم در بیان ارتباط تنگاتنگ و جایگاه مسجد الاقصی از مسجد الحرام (مکه ) و مسجد النبی (مدینه) می فرمایند: «لاتشد الرحال الا الی ثلاث مساجد: المسجد الحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی » (بار و بنه به قصد سفر و زیارت بسته نشود مگر به این سه مسجد: مسجد الحرام، مسجد من و مسجد الاقصی)

مسلمانان که به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد الاقصی و بیت المقدس و همچنین ارتباط متین آن با باورهای اسلامی واقف شدند، درصدد ایجاد تحول به سوی اسلامیت آن برآمدند.

فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در سال 638 میلادی، (15 هجری) روی داد. خلیفه عمر بن الخطاب با ورود مسالمت آمیز خود و از خلال امان نامه ای که به امان نامه عمری موسوم گشت، امنیت را برای مردم این شهر به ارمغان آورد. این سند بیانگر ارتباط سیاسی و حقانیت قانونی اسلام نسبت به قدس و فلسطین بود. پس از آنکه خلیفه مسلمانان کلیدهای شهر قدس را از "صفر نیوس" اسقف اعظم روم دریافت داشت به منطقه حرم شریف که در آن هنگام به ویرانه ای بدل شده بود، رفته و جایگاه صخره مبارکه را زیارت نمود و دستور پاکسازی کامل را دادند. ایشان همچنین دستور دادند مسجدی در بخش جنوبی حرم شریف احداث شود. خلیفه در گام بعدی به نظم و ساماندهی امور شهر پرداخته و محضرهایی را دایر کردند و به پست و ارتباطات سامان بخشیدند و یزید بن ابی سفیان را به ولایت این شهر گمارد و عباده بن الصامت را در مسند قضاوت نشاند.

همانگونه که عمر بن الخطاب و خلفای راشدین متعاقب ایشان در فتح بیت المقدس و اسلامیت عملی مسجد الاقصی و ورود آنها در فرهنگ سیاسی اسلامی نقش مؤثری داشتند، خلفا و امرای اموی نیز در شکل دهی نماد تمدن اسلامی آن سهیم بودند، چه جایگاه دینی و سیاسی بیت المقدس و مسجد الاقصی را در آن مقطع خاصه در پرتو شکست دو ابر قدرت فارس و روم در برابر دولت نو پای اسلامی بخوبی درک کرده بودند. از این رو تثبیت و تحکیم نماد تمدن اسلامی در بیت المقدس متبلور در مسجد الاقصی ضروری می نمود و نتیجه آن، بازسازی منطقه مسجد الاقصی به شکلی متناسب با عظمت، ثبات، و رفاه دولت نو پای اسلامی بود.

 این طرح (بازسازی) در عهد خلافت عبد الملک بن مروان و فرزندش ولید صورت گرفت که ساخت قبه الصخره و گنبد سلسله در عهد خلیفه عبد الملک و ساخت مسجد الاقصی و دار العماره، دربها و آثار عدیده دیگری را شامل شد. ساختمان اولیه ی مسجد پس از ورود مسلمانان به فلسطین در سال های 709 تا 715 میلادی به دستور ولید بن عبدالملک مروان خلیفه اموی بنا گردید که قسمتی از همان ساختمان به شکل ستون های بسیار بزرگ که به خوبی از سایر ستون ها و قسمت های بنای مجلل مسجد مشخص است هنوز وجود دارد، مشهور است که خراج هفت سال مملکت مصر برای احداث بنای قبه الصخره و مسجدالاقصی هزینه شده است .

زلزله ای که در سال 746 میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمه ی زیادی وارد کرد که به دستور المنصور خلیفه ی وقت عباسی تعمیر گردید، چندی بعد برای دومین بار زلزله ای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور المهدی خلیفه ی عباسی تجدید بنا گردید.

خلفای عباسی به رغم انجام مرمت های متعدد به ویژه بازسازی قبه الصخره در عهد خلیفه  عباسی "مأمون" و نیز بازسازی مسجد الاقصی در دوره زمامداری "مهدی" در حد توان از عمارت مسجد الاقصی محافظت کردند، به نظر می رسد خلفای عباسی توانسته اند این کار را بدون آنکه تغییر محسوسی در شکل و شمایل و معماری اموی ها ایجاد کنند به انجام برسانند.

خلفای فاطمی (الحاکم بأمر الله و فرزندش ظاهر لاعزاز دین الله) نیز بسان عباسی ها با انجام بازسازی هایی بر روی قبه الصخره و مسجد الاقصی را مرمت کردند. عبدالدهر یکی از حکام فاطمیون مصر در سال های 1034 تا 1036 میلادی ضمن انجام تعمیرات در بنای مسجدالاقصی حصار شهر بیت المقدس را که در قسمت های جنوبی و شرقی آن در اثر زلزله خراب شده بود تعمیر نموده و آنها را به ساختمان مسجد اتصال داد.

این صبغه معماری مسجد الاقصی در عهد ایوبی ها رشد و گسترش یافت به طوریکه ایوبی ها پس از آزادی و پاکسازی مسجد الاقصی از لوث صلیبی هایی که به آن آسیب رسانده و ظاهرش را تغییر داده بودند ، مسجد را به وضعیت پیش از تهاجم صلیبی ها در آورده و ضمن انجام مرمت هایی، پاره ای تأسیسات را در آن به وجود آوردند. این اقدامات جهشی در تحول معماری به حساب آمد.

مملوکیان نیز در اظهار و نمایاندن چهره معماری اسلامی مسجد مبارک الاقصی سهیم بودند و دومین جهش در رشد و پیشرفت معماری بدست آنان صورت گرفت و در واقع متمم طرح های اموی ها بود و در این دوره چهره معماری حرم شریف که بیانگر اسلامیت مسجد مبارک الاقصی در طول این دوران ها است، تکمیل گشت.

مملوکیان علاوه بر احداث راهرو ها، مدارس دینی، مناره ها و درب ها، نسبت به مرمت گنبد ها ، سقاخانه ها و نیمکت ها و محرابهای کنونی و منتشره در صحن حرم شریف اقدام کردند.

هم زمان با شکل گیری معماری مسجد الاقصی، جایگاه دینی آن در نزد مسلمانان که از قرآن کریم و احادیث شریف نشأت گرفته است، تبلور و عینیت یافت. یقیناً اگر این جایگاه نبود، قدس امروزه شاهد این معماری و آبادانی در مسجد الاقصی نبود .

در بین همه ی کسانی که برای نوسازی و توسعه و تزئینات مسجد همت گمارده اند بیش از همه نام و آثار صلاح الدین ایوبی به چشم می خورد .

در سال 1099 میلادی که شهر بیت المقدس در جنگ صلیبی به دست مسیحیان افتاد، آنان وارد حرم شده و سردار روم قسمت غربی ساختمان مسجد را به قصر اختصاصی خود تبدیل کرد. در سال 1118 میلادی مسیحیان مسجدالاقصی را قرارگاه نگهبانان خود نموده و آن را به نام کاخ سلیمان نامیدند. علاوه بر آن قسمتی از مسجد را نیز محل انبار وسائل و لوازم خود ساختند و در اطراف مسجدالاقصی ساختمانهای زیادی برای انبار و اسلحه خانه های خود بنا نمودند .

مسیحیان صلیبی در تصرف بیت المقدس و ورود به حرم شریف و تجاوز به ساحت مسجدالاقصی این قدیمی ترین زیارتگاه پیروان ادیان توحیدی جهان چنان فجایعی از قتل و آدمکشی و غارت به بار آوردند که درجزو آثار ننگین تاریخ ثبت گردیده است به طوری که "وایمون اداژیل" قسیس فقط ده هزار نفر را که به حرم شریف پناه برده بودند در داخل حرم کشتند و در نتیجه ی آن در داخل حرم به قدری خون جمع شده بود که لاشه های مقتولین در آن شناور بود .

 - وجه تسمیه ی مسجدالاقصی 

 نام مسجدالاقصی از آیه ی اول سوره ی مبارکه ی اسراء (بنی اسرائیل) اخذ شده است :

 سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَه ...

 ترجمه ی تحت اللفظی مسجدالاقصی  ، "مسجد دور تر " است .

اکثر مفسران نیز گفته اند که منظور از آن،  مسجدی است که در حوزه ی عبادتگاه بیت المقدس ساخته شده است .

ملا حسین کاشفی از مفسران قرآن نیز در تفسیر این لغت می گوید :« مسجد دور تر از اهل مکه »

با دقت در این کلام چنین بر می آید که اقصی را به معنی دور تر با مستتر شدن جمله ی (از اهل مکه) در نظر گرفته است . که البته با توجه به مقیاس حرکت وسایل نقلیه و معیار مسافت های آن زمان و محدود بودن تعداد مساجد روی زمین، در حقیقت مسجد بیت المقدس دورترین مسجد نسبت به مسجدالحرام (درمکه) بوده است ، به شرحی که ابوبکر عتیق نیشابوری در حدیث معراج می گوید ، طی کردن مسافت بین مکه و بیت المقدس در آن زمان یک ماه طول می انجامید.

نظریه ی دیگر در وجه تسمیه مسجدالاقصی به لسان قرآن از توجه به جنبه ترکیب  نحوی آیه است : چرا در آیه ی مبارکه، کلمات "المسجد" و "الاقصی" هر دو با "ال" ذکر شده اند ؟ اگر "ال" را در مسجد،  ال معرفه و تعریف  بگیریم اینطور نتیجه گرفته خواهد شد که این مسجد قبلا در قرآن مورد گفتگو قرار گرفته و از نظر گوینده یا شنونده و به طور کلی در میان مردم در زمان نزول قرآن معروف بوده است و کلمه ی مسجد گر چه لغت عربی است ولی چون قبل از اسلام متداول نبوده بنا بر این به همان معنی عام خود یعنی سجده گاه معهود تلقی می گردد و می دانیم که در صدر اسلام و در زمان نزول این آیه چنین محل سجده و عبادتی دور از مسجدالحرام که در میان مردم زمان معروف و شناخته شده بود همان عبادتگاه بیت المقدس بوده است .

ثانیا قابل توجه است در حالی که در نقاط دیگر قرآن در یک بیان عام از این محل با کلمه "مقدس" تعبیر و یاد شده است ولی در اینجا با لغت خاصی که حاکی از یک بعد مکانی است توصیف و بیان شده است.

به نظر می رسد که علت بیان مسجد را در این آیه با صفت اقصی باید در رابطه با جمله "اسری بعبده" جستجو کرد زیرا هدف نشان دادن و مجسم ساختن اهمیت و عظمت حرکت پیغمبر (ص) در آن سیر شبانه بوده است که در معیار سنجش های زمانی و مکانی بشر ،امر خارق العاده ای می باشد به همین دلیل  مثلا به جای جمله ی " من المسجدالحرام  الی المسجدالمقدس الذی بارکنا حوله ..." که در رابطه با نحوه ی بیان قرآن در سایر نقاط عادی به نظر می رسد فرموده است :" من المسجدالاحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکنا ... "

 به هر حال آنچه امروز به طور عینی به نام مسجدالاقصی مشهود است مسجدی است که در شهر بیت المقدس و در جنوب حرم شریف واقع است که البته در بیان قرآن و حتی دربیان مردمان، منظور از مسجدالاقصی تنها  ساختمان اصلی مسجد نیست بلکه منظور حتی صحن حرم الشریف و مجموعه ی اماکن مقدسه واقع در آن نیز می باشد .

                                      مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/1454512212141362172825217222248159447129.jpg">
آتش سوزی در مسجدالاقصی

 در  صبح روز 30 مرداد 1348/21 اوت 1969 یک صهیونیست استرالیایی به نام دنیس مایکل روهان " Michael Dennis Rohan" مسجدالاقصی را به آتش کشید. گرچه اسراییلی ها اعلام داشتند که این فرد استرالیایی یک مسیحی صهیونیست دیوانه بود لیکن برخی منابع معتبر نیز بر این عقیده هستند که این فرد  یک یهودی توریست بود و از لحاظ سلامت عقلی نیز هیچ مشکلی نداشت.

همچنین آثار حریق دلالت بر آن دارد که اشخاص دیگری روهان را در آتش زدن این مسجد از خارج آن و از یکی از پنجره‌های مشرف به باب ‌المغاربه (که اسراییلی ها آن را منهدم کردند) هدایت و یاری رسانیدند.

 

  در نتیجه ی این آتش سوزی منبری که از چوب ساخته شده و با عاج و آبنوس تزیین گردیده بود و در ساخت آن نهایت دقت و ظرافتی که در هنر اسلامی‏ آن ایام معمول بوده ، به کار رفته بود و  توسط نورالدین زنگی سفارش ساخت داده شده بود بعد از جنگ های صلیبی و فتح بیت‌المقدس در سال 1187 یعنی دوران مسیحیت توسط صلاح‌الدین ایوبی از حلب به بیت‌المقدس آورده شده بود و  به منبر صلاح الدین ایوبی مشهور بود و قسمت های‏  زیادی از مسجد طعمه حریق گردید .

 

علاوه بر منبر صلاح‌الدین ایوبی، مسجد عمر ، محراب ذکریا، مقام الاربعین، سه رواق ممتد از جنوب به شمال با ستون ها و ایوان ها و تزئینات سقفی بر سطح مسجد فرو ریخت. دو ستون اصلی که گنبد روی آن استوار بود و اجزایی از  گنبد داخلی که مزین بود  ، محراب و دیوارهای جنوبی ، پوشش مرمری و 48 پنجره گچی، شیشه‌های رنگی و فرش ها، سوره اسراء که با کاشی های معرق و تذهیب شده نوشته شده بود و از بالای محراب به سوی شرق امتداد داشت و بسیاری از تزئینات و آیات قرآنی طی این آتش‌سوزی از بین رفت .

ابتدا دولت اسرائیل‏  آتش سوزی را ناشی از اتصال سیم های برق اعلام کرد ، اما اداره برق این ادعا را رد کرد.

بخش به آتش کشیده مسجدالاقصی 1500 متر مربع از 4400 متر مربع مساحت کلی مسجد را در بر می‌گرفت.

به هر حال،این حادثه خشم جهان اسلام را برانگیخت و التهابات گسترده‏ای‏  ایجاد کرد.

 یک ماه بعد از این واقعه، و ظاهرا در واکنش نسبت به آن، نخستین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در رباط ، پایتخت مغرب تشکیل شد ؛ یکی از  نخستین اقدامات اولین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای‏ اسلامی که یک سال بعد تشکیل گردید آن بود که روز 30  مرداد/21 اوت هر سال را که سالگرد وقوع این حادثه‏  بود،به عنوان روز همبستگی ملت فلسطین اعلام کرد.

در  24 شهریور 1348/15 سپتامبر 1969 نیز شورای امنیت‏  سازمان ملل متحد، اسرائیل را به لحاظ به آتش کشیده شدن‏  مسجد الاقصی تقبیح و تخطئه کرد.

حدود یک سال بعد از  این آتش‏سوزی، شورای اسلامی بیت المقدس تعمیر  خرابی های ناشی از آن را آغاز کرد. کار این تعمیرات‏ چندین سال طول کشید، و طی آن بسیاری از بخش های‏  این مسجد،از جمله قسمت هایی که در آتش سوزی خسارتی‏ ندیده بود،از نو ساخته شد.علاوه بر این ها ، از محل‏ درآمد موقوفات مسلمانان ، چندین آب انبار و بازارچه‏ ی بزازی و دو مسجد جدید نیز بنا شد و مساجد موجود مرمت‏ گردید.

حکومت اردن پس از آتش‌سوزی مسجدالاقصی، کمیته معماری مسجد را تشکیل داد. این کمیته در خلال سال های 1969-1982 اصلاحات زیر را انجام داد:

1- ساختن بخش به آتش کشیده شده و ویران شده و از بین بردن آثار حریق.

 2- ساختن دیوارها و ستونهایی به جای دیوارها و ستون های سوخته شده.

3- ساختن کف بتنی.

4- ساختن سقف بتنی جدید به جای سقف سوخته شده.

5- ساختن ایوانهائی با سنگهای سفید و سرخ.

6- ساختن دیوار مسجد عمر و سقف آن.

7- ساختن دیواری جدید برای مقام‌الاربعین.

8- ساختن دیوار محراب زکریا.

9- ساختن 48 پنجره از گچ و نصب شیشه رنگی برای آنها.

10- ساختن دو ستون مرمری که گنبد بر آنها سوار است.

11- ساختن پوشش مرمری داخلی.

12- برق‌رسانی به داخل.

13- سنگفرش کردن تمام قسمت های به آتش کشیده شده.

14- مرمت چوب و تزئینات گنبد چوبی داخلی به کمک مؤسسه ایتالیایی (ایکرم  Iccrom)

15- تهیه طرحهای جدید برای ساختن منبر صلاح‌الدین.

16- تهیه و بازسازی کتابت سورة اسراء با کاشی های معرق.

                                    مسجدالاقصی- <span style=فلسطین" src="http://www.tebyan.ir/image/big/1386/07/1464641309210224236150107162027715146206.jpg">

اگرچه کنفرانس سران کشورهای اسلامی در پی این آتش سوزی تشکیل شد و ناراحتی را میان برخی مسلمین به وجود آورد اما هیچ گاه از سوی مسلمین عکس العملی که بتواند رژیم صهیونیستی را از این عمل پشیمان کند انجام نشد  (2)

برای آگاهی بیشتر میتوان به گفته ی " گلدا مایر" نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در این مورد اشاره کرد :

از گلدا مایر نخست وزیر اسبق رزیم وحشی پرسیدند بدترین و بهترین روز عمر سیاسیت چه روزهایی بوده ؟

پاسخ داد :" بدترین و شوم ترین روز عمرم روزی بود که مسجد الاقصی را به آتش کشیدیم . و بهترین روز عمرم فردای روزی بود که مسجد را به آتش کشیدیم ."

پرسیدند دلیل چیست ؟

گفت :" روزی که مسجد الاقصی را به آتش کشیدیم از وحشت و ترس اینکه مسلمانان دنیا همه ما را قلع و قمع کنند و همه ما را به دریا بریزند به خود می لرزیدیم و بهترین روز عمرم فردای آن روز بود که دیدیم حتی نفسی از کشورهای مسلمان برای اعتراض به ما در نیامد ."

 نویسنده: مصطفی آهنگر


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  11:29 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]