بسم الله الرحمن الرحیم
سعدالله زارعی یک کارشناس آشنا به مسائل لبنان در گفتوگو با خبرگزاری فارس به ارائه ناگفتههایی از جنگ 33 روزه لبنان پرداخت و در این باره تصریح کرد: تابستان سال گذشته (21تیرماه) بین رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان جنگی اتفاق افتاد که تفاوتهای اساسی در دو طرف جنگ به چشم میخورد. حزبالله نیروهای انسانی و تواناییهای نظامی خود را بر مبنای جنگ نامنظم و یا همان جنگ چریکی، سازماندهی کرده بود و رژیم صهیونیستی بر مبنای جنگ کلاسیک با حزبالله درگیر شد.
وی با بیان اینکه این نوع جنگ پدیده شناخته شدهای در دنیا است، اظهار داشت: استفاده فراوان از نیروی هوایی به عنوان مقدمه عملیات زمینی بخشی از تاکتیک و استراتژی نظامی اسرائیل بود. نیروی دریایی رژیم صهیونیستی تلاش کرد بر طبق روشهای شناخته شده نظامی سواحل لبنان را به محاصره درآورد و تحرک حزبالله را در شهرهای ساحلی لبنان دچار اخلال کند و تقریبا متجاوز از 50 ناو و ناوچههای خود را در نزدیکیهای سواحل لبنان مستقر کرد و با استفاده از نیروی نظامی که چیزی بین 30 تا 50 هزار نفر بود و بهرهگیری از برتری نیروی جنگی، تلاش کرد حریف را از پای درآورد ضمن اینکه در کنار آن از روشهای تبلیغاتی برای روحیه دادن به نیروهای خود و از بین بردن روحیه حزبالله استفاده میکرد.
این کارشناس مسائل لبنان افزود: در همین راستا اسامی برخی از چهرههای شاخص حزبالله از جمله سید حسن نصرالله دبیر کل آن را مطرح و مدعی شد که در حمله هوایی کشته شدند. روز سیزدهم جنگ بود که اسرائیل ادعا کرد شهر بنت جبیل در هشت کیلومتری مرز لبنان و فلسطین اشغالی را به تصرف در آورده و بعد از این شهر به عنوان عاصمه (پایتخت حزب الله) نام برد و از این طریق میخواست القا کند که کار حزب الله تمام شده و سقوط کرده است.
زارعی با بیان اینکه حزبالله در ابعادی از جنگ کلاسیک تواناییهایی دارد اما در این جنگ از این روش بهره نجست و جنگ را بر مبنای روشهای غیر متعارف یا نامتقارن اداره کرد، ادامه داد: حزبالله در حقیقت با استفاده از تکنیکهای خاص خود به دشمن پاسخ داد و میدان جنگ را حزبالله تعیین کرد به این شکل که رژیم صهیونیستی هنگامیکه به مرزهای لبنان نزدیک شد و یک ارتش 30 هزار نفره را در یک مدار و محیط تقریبا 3 کیلومتری مستقر کرد، حزبالله به جای دادن پاسخ اصلی در آن میدان مرزی، با استفاده از موشک پشت نیروهای مهاجم را مورد حمله قرار داد و به عمق 40 تا 50 کیلومتری رژیم صهیونیستی حمله کرد.
وی اظهار داشت: حزبالله به جای تلاش برای از محاصره در آوردن روستای محاصره شده، به شهر صنعتی و سیاحتی حیفا حمله کرد. در موردی دیگر حزبالله پادگان حساسی مانند پادگان "صفد" در شمال شرقی فلسطین را مورد هدف قرار داد و عملا میدان درگیری را تعیین کرد و اینگونه نشان داد که به دام رژیم صهیونیستی نخواهد افتاد. حزبالله اعلام میکرد نیروی چریکی وظیفه حفظ خاک را بر عهده ندارد بلکه میبایست بر مبنای گرفتن میدان مبارزه را مشخص کند.
این کارشناس مسائل لبنان با اشاره به اینکه حزبالله این فضای ذهنی را برای مخاطبان آماده کرد تا آنها روند جنگ را نه بر اساس محاصره یک روستا و شهرک بلکه بر مبنای تخریبی که متوجه حریف بود، ارزیابی کنند، عنوان کرد: هدف در اینجا وارد کردن حداکثر تلفات به دشمن و جلوگیری از تلفات نیروی خودی بود. تا پایان جنگ گرچه آتش اسرائیل شدید بود اما تلفات آنها بیشتر بود. میزان تلفات اسرائیل که اعلام میشد بسیار کمتر از آن چیزی بود که در صحنه وجود داشت و آنها عمدا آمار غیر واقعی منعکس میکردند.آنها اعلام کردند که کشتههای ارتش اسرائیل 120 نفر است، اما بر اساس بررسی حزبالله که برخی از استنادهای آن مربوط به روزنامههای اسرائیلی است، صدها نفر از آنان کشته شدند.
زارعی افزود: کشتههای حزبالله به نسبت کشتههای نظامیان اسرائیلی کمتر بودند و برای اولین بار معادله کشته معکوس شد. در برابر هر یک شهید حزبالله حداقل سه نفر از نظامیان اسرائیلی کشته شدند که تجربهای جدید بود و دلیل آن هم تاکتیک حزبالله در استفاده از جنگ چریکی کارآمد بود.
وی یادآور شد: حزبالله خیلی برنامهریزی شده از مهمات خود استفاده میکرد و تلاش میکرد برتری خود را در مقابله با آتش اسرائیل حفظ کند و اسیر برنامههای رژیم صهیونیستی نشد و با یک فرمول مشخص جنگ را مدیریت کرد، به گونهای که اگر جنگ چندین ماه هم ادامه پیدا میکرد حزبالله از نظر توانایی آتش و مبادله آتش میتوانست مقاومت کند و بلکه تا چند سال جنگ را اداره کند و مشکلی پیش نیاید.
این کارشناس مسائل لبنان با بیان اینکه رژیم صهیونیستی بی محابا در این جنگ از مهمات خود استفاده کرد به طوریکه در اواخر جنگ گفته شد که دچار کمبود تسلیحات شد و برای جبران وضعیت آمریکا تسلیحات خود را از پایگاه اینجرلیک در ترکیه و پایگاهی در قطر به اسرائیل روانه کرد، اظهار داشت: نکته بسیار مهم دیگر در تاکتیک حزبالله این بود که حزب الله در برابر افکار عمومی و خواستههایی که متوجه او مبنی بر حمله به تلآویو بود، نه بر اساس خواستههای احساسی بلکه بر اساس تاکتیک کارآمد جنگی مدیریت عمل کرد.
زارعی گفت: تلآویو گروگان حزبالله بود و اگر رژیم صهیونیستی گامی را در راستای فشار به حزب الله برمیداشت از سوی حزب الله تهدید میشد که اگر به این کار ادامه دهد تلآویو را زیر آتش میگیرد و رژیم صهیونیستی ناچار بود در بسیاری موارد با محدودیتهایی در جنگ وارد شود.
وی با اشاره به اینکه اسرائیل پایتخت لبنان را هدف قرار نداد و حتی بخش وسیعی از لبنان از تیر راس دور بود و تنها 4000 کیلومتر مربع مورد هجوم اسرائیل بود، تصریح کرد: در حدود 6 هزار و 400 کیلومتر مربع عملا امن بود و حزبالله توانسته بود فشار جنگ را محدود کند و آوارگان لبنانی در داخل خود لبنان مورد پذیرایی قرار گیرند و در محیط امن باشند.این یکی از نقاط درخشان حزبالله بود که با گروگان گرفتن تلآویو بخش وسیعی از لبنان از تیر راس حملات اسرائیل دور نگه داشته شد.
این کارشناس مسائل لبنان یکی دیگر از موضوعاتی را که سبب شد اسرائیل در جنگ دچار وحشت شود قدرت و سیستم نشانهروی حزبالله عنوان کرد و ادامه داد: اسرائیلیها گمان میکردند حزبالله دارای موشکهایی است که از دقت کافی برخوردار نیست و فرودهایی هدفمند ندارند.در جنگ حزبالله دست به اقداماتی زد که این تصور را بر هم زد.
زارعی اظهار داشت: غروب روز چهارم جنگ سید حسن نصرالله تصمیم گرفت با لبنانیها صحبت کند، چون اسرائیل اعلام کرده بود وی را به شهادت رساندهاند.نصرالله همچنین تصمیم گرفت هدیه شیرینی به مردم لبنان دهد. در اواخر مصاحبه با تلویزیون المنار که به طور همزمان از دهها شبکه داخلی، منطقهای و بینالمللی پخش میشد، از آنها خواست ساحل را بنگرند و شاهد اصابت موشک حزبالله به یکی از ناوچههای پیشرفته اسرائیل باشند و بسیاری از مردم به سمت ساحل دویدند و به چشم شاهد اصابت موشک به ناو "صاعر 5 " بودند که از کمر به دو نیم تقسیم شد و در آبهای بیروت فرو رفت و 34 نظامی اسرائیلی کشته شدند.
وی گفت: از دیگر کارهای خاصی که بر خلاف تبلیغات رژیم صهیونیستی حزب الله موفق به انجام آن شد، حمله به قلب قطار شهری حیفا بود.یک روز استاندار حیفا با حضور در تلویزیون خطاب به مردم حیفا اعلام کرد که از تهدیدات موشکی حزبالله نهراسند زیرا اسرائیل توانایی دفع حملات هوایی و موشکهای حزبالله را قبل از رسیدن به حیفا دارد چرا که این شهر مجهز به سیستم دفاع هوایی است.
این کارشناس مسائل لبنان بیان کرد: دو ساعت پس از این مصاحبه، موشکهای حزبالله یکی بعد از دیگری در حیفا فرود آمدند و یک فروند که به طور دقیق برای از کار انداختن مترو حیفا روانه شده بود، مترو را از کار انداخت. بعد از آن استاندار حیفا در تلویزیون ظاهر و با عذرخواهی از مردم اسرائیل گفت که سیستم دفاعی شهر توانایی مقابله با موشکهای بالستیک را دارد و دلیل اصابت موشکهای حزبالله این است که موشکهای حزبالله از این نوع نیست. وی برای توجیه ضعف سیستمهای دفاعی اسرائیل تصریح کرد که موشکهای حزبالله چون در برد پایین و سطح کم از زمین شلیک می شوند اینگونه به هدفها برخورد میکنند.
زارعی ادامه داد: این افتضاحی بود که برای اسرائیلیها به وجود آمد زیرا طی پنج سال 10 میلیارد دلار برای سیستم دفاع موشکی هزینه کرده و مدعی بودند کلیه تجهیزات اسرائیل از هجوم موشکها و راکتها ایمن هستند.
وی با بیان اینکه حمله حزبالله به پایگاه هوایی "صفد" از دیگر اقدامات حزبالله بود، گفت: اسرائیل همواره بر روی قدرت این پایگاه مانور می داد. این پایگاه در حدود 25 تا 30 کیلومتری مرز لبنان واقع شده است. موشکهای حزبالله، این برترین پادگان رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار داده و به سیستم آن آسیبهای جدی وارد کردند و اسرائیلیها برای رسوا نشدن اعلام کردند که سیستم این پادگان دچار نقص فنی شده است.
این کارشناس آشنا به مسائل لبنان در مورد جنگ زمینی نیز عنوان کرد: آنچه در زمین اتفاق میافتاد جنگ تن به تن و تن با تانک بود. اسرائیل برای حفظ نیروهای خود برای هر نیرو یک تانک مرکاوا پیش بینی کرده بود که با حزبالله نفر به نفر درگیر بودند. نیروهای حزبالله با استفاده از تاکتیکهای چریکی که خود طراحی کرده بودند به طور برق آسا آنها را با امکانات مختلف موشکی منفجر میکردند، هنگامیکه تعداد تانکهای منفجر شده به 10 تا 12 میرسید اسرائیلیها مبادرت به عقب نشینی میکردند.در منطقه بنت الجبیل، الطیبه، مارون راس و ... بارها این صحنه تکرار شد.
زارعی تصریح کرد: اساسا حزبالله یک نیروی نظامی جدا از مردم نیست و بخشی از مردم لبنان است. نیروهای حزبالله قبل از جنگ مشغول کار کشاورزی بودند یا کارگر، معلم و دانشآموز و اقشار مختلف مردم بودند. به محض شروع جنگ تبدیل به نیروهای چریکی شدند. از قبل آموزش دیدند و اساسا این خود مردم بودند. یکی از مشکلات بزرگ اسرائیل همین بود که نمیدانست چه کسانی چریک هستند و چه کسانی نیستند.
وی اظهار داشت: حزبالله به یک نیروی لایزال مردمی متصل بود. اگر تمامی چریکهای در صحنه شهید می شدند میتوانست ظرف یک ساعت نیروی تازه نفس وارد صحنه کند.یک چریک حزبالله به لحاظ روحیه بالا، توانایی رژیم با 100 نظامی اسرائیلی برابری میکرد. این در صحنه واقعا اتفاق افتاد. مثلا در روستای "عیتا الشعب" تعداد چریکهای مدافع در هفته پایانی جنگ شاید از 30 نفر تجاوز نمیکرد و در هما جا ما شاهد بودیم اسرائیل با حدود دو هزار نیرو تلاش میکردند روستا را تصرف کنند و تا آخر جنگ هم موفق نشدند.
کارشناس مسائل لبنان یادآور شد: در تصرف بنت جبیل اسرائیل تبلیغ میکرد که 5 هزار چریک حزبالله آن را محافظت میکنند و ناتوانی خود را اینگونه توجیه میکرد.اما تعداد آنها بسیار کمتر بود.اسرائیل تا پایان جنگ هیچ گاه نتوانست وارد شهری و یا حتی روستایی شود و گرچه روستاها را محاصره میکرد ولی از ترس چریکها جرات ورود به آنها را نداشت.
زارعی تاکید کرد: اعتقاد نیروی حزبالله به مهدویت، قیامت و خدای متعال و وظیفه و رسالت آنان بسیار تعیین کننده بود و آموزشهای اعتقادی و توسل آنها به اهل بیت در پیروزی آنها موثر بود.
منبع:خبرگزاری فارس