سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

چکیده: حمایت‌های سینوره از فتح‌الاسلام در این مدت هم کاملا واضح است. سیمون هرش می‌‌گوید: «فتح‌الاسلام را سینوره کمک مالی ـ نظامی می‌کند».
سینوره قصد دارد با طولانی شدن درگیری اتهام خود را به سوریه اثبات کند. سینوره که بیش‌تر از آنکه سیاسی عمل کند همانند رییس یک گروه مافیایی عمل می‌کند در اظهارات چهارشنبه هفته پیش خود می‌‌گوید: «طولانی شدن درگیری به دلیل حمایت سوریه از فتح‌الاسلام است».
حدود 8 ماه قبل گروهی به رهبری «ابوخالد العلمه» وارد خاک لبنان شد و بعد از درگیری 3 روزه با ارتش توانست خود را به مناطق شمالی لبنان برساند و وارد اردوگاه‌های فلسطینی این مناطق شود و از آنجا که در پیمان طائف امنیت داخلی هر اردوگاه بر عهده خود فلسطینیان است و ارتش حق ورود ندارد ، دیگر ارتش به تعقیب آنها نپرداخت. اما در حدود 2 هفته است که این گروه به خبرسازی و جریان سازی در مهمترین نقطه خاورمیانه پرداخته است و تا 27 می موجب کشته شدن 78 نفر در درگیری با ارتش لبنان شده است. سؤال اصلی اینجاست که ماهیت این گروه چیست؟ و چرا لبنان درگیر چنین بحرانی شده است؟

رسیدن به جواب سؤال‌های فوق از 2 مسیر امکان‌پذیر است اول اینکه بفهمیم بحران کنونی به نفع چه کسی یا کسانی تمام می‌شود و ثانیا رهبر گروه فتح‌الاسلام و سابقه این گروه را پی‌گیری کنیم.
در ابتدا اگر بخواهیم در مورد سابقه تشکیلاتی فتح‌الاسلام بدانیم، با یک جواب بهت‌آور روبرو می‌شویم: «فتح الاسلام در میان گروه‌های فلسطینی هیچ سابقه‌ای ندارد». خالد عارف - مدیر اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین- ضمن بیان اینکه: «تاکنون 200 نفر از گروه فتح منفک شده و به فتح‌الاسلام -مستقر در نهرالبارد ـ پیوسته‌اند»، اعلام کرده است:
«فتح‌الاسلام هیچ ارتباطی به گروه فتح (چه سیاسی و چه سازمان) ندارد. فتح‌الاسلام هیچ ارتباطی به گروه‌های فلسطینی ندارد، زیرا گروه‌های فلسطینی جنگ با اسراییل را در شمال لبنان جستجو نمی‌کنند».
رهبر فتح‌الاسلام به ظاهر «ابوخالد العلمه» است که مدت‌ها به علت عملیات‌های تروریستی و خرابکارانه در عراق و در کنار ایمن الظواهری و زرقاوی در عراق علیه مردم و شیعیان مورد تعقیب بود وی در سوریه هم مدتی زندانی شد.
رهبر نظامی فتح‌الاسلام «شاکر العبسیی» است که یک اردنی فلسطینی تبار است. وی سال 1970 وارد فتح شد و در با دعوت رسمی قذافی به لیبی رفت و دوره خلبانی را گذراند. بعد از جنگ 1982 نیز جزء گروه‌های شورشی علیه عرفات شد و از فلسطین به اردن برگشت و در سال 1990 به القاعده پیوست. العبسیی برای القاعده قاچاق اسلحه می‌کرد و چون القاعده مورد حمایت عربستان ، اردن و مصر بود وی در اردن هرگز تحت تعقیب قرار نگرفت ولی همواره در سوریه به عنوان یک مجرم خطرناک شناخته می‌شد.
حتی العبسی بعد از ترور یک افسر آمریکایی در اردن به دلیل خدماتی که به القاعده کرده بود مورد محاکمه قرار نگرفت. و در سال 2003 به طور مخفیانه وارد سوریه می‌شود که نیروهای اطلاعات سوریه بعد از ردیابی، وی را دستگیر و به سه سال حبس محکوم می‌کنند.
العبسیی قبل از آنکه از زندان سوریه آزاد می‌شود با دوست خود زرقاوی ملاقاتی داشت (با کمک رابط). و به نوصیه زرقاوی گروه فتح‌الاسلام به دستور العبسیی و با رهبری العمله حدود 8 ماه قبل ، بعد از درگیری سه روزه با ارتش لبنان به سادگی وارد لبنان شده بودند و به اردوگاه نهرالبارد رفتند.
زرقاوی قبل از این به نیروهای القاعده گفته بود: «سرزمین جهاد امروز لبنان است» . ایمن‌الظواهری هم رساندن جهادگران را به لبنان واجب دانسته بود. در نتیجه العبسیی بعد از آزادی خود را به طرابلس (شمال لبنان) می‌رساند. اگر چه زرقاوی در اردیبهشت سال قبل د رعراق کشته شده بود.
ورود العبسی به همراه کمک‌های دولت‌های عربستان ، اردن، مصر ،و سینوره بود، زیرا حضور یک گروه خرابکار سلفی برای هیچ کشوری مفید نیست مگر آنکه حضور آن گروه در خدمت منافع بعضی از سیاستمداران منفعت طلب و وابسته باشد.
فتح‌الاسلام با کمک سینوره وارد لبنان شد تا ضمن اقدامات تروریستی (انفجارهای متعدد در لبنان همانند انفجار مینی‌بوس حامل مسافران، بر هم زدن اعتصابات ضد سینوره و اختلاف بین شیعه و سنی) از اقتدار حزب‌الله بکاهد. و به همین دلیل فتح‌الاسلام به سادگی در خارج از نهرالبارد به عبور و مرور می‌پرداخت و حتی از طرف میشل سلیمان، فرمانده ارتش لبنان که منتخب سینوره بود کمک نظامی می‌شد. همچنین نیروهای پلیس (امن داخلی) هر پرونده‌ای که علیه فتح الاسلام مطرح می‌شد را معلق می‌کردند.

جریان فتح‌الاسلام ،از طرف سمیر جعجع و ولید جنبلاط هم مورد حمایت سیاسی قرار می‌گرفت و گروه‌های 14 مارس به رهبری «سعد حریری» به این سمت می‌رفتند که:
1. اختلافات شیعه و سنی را در لبنان دامن بزنند.
2. از اقتدار حزب‌الله در عرصه مردمی بکاهند .
3. یک گروه ساختگی و سنی مذهب را در برابر حزب‌الله بوجود بیاورند.
4. اعتصابات ضد دولتی را تحت تأثیر قرار دهند واز فشار علیه سینوره بکاهند .
5. مقدمات ایجاد دادگاه بین‌المللی «رفیق حریری» را بوجود آورند تا نهایتا حزب‌الله را خلع سلاح کنند و سوریه را نیز محکوم نمایند.
اما بدون هماهنگی با دولت سینیوره اعضای فتح الاسلام ، دستبردی به بانک طرابلس زده می‌ زنند و 125 هزار دلار پول از آن بانک سرقت می‌شود . پلیس که از هویت سارقین اطلاع نداشت ، بعد از پیگیری ، وسیله نقلیه سارقین را در کنار ساختمانی می‌یابد و با محاصره ساختمان ، تمامی سارقین را به گلوله می‌بندد. فتح‌الاسلام که از این رفتار پلیس شگفت زده می‌شود اقدام به حمله به نیروهای ارتش مستقر در مرز اردوگاه‌های فلسطینی می‌کند و 14 نفر از آنها را به قتل می‌رساند. ارتش هم متقابلا با نیروهای فتح‌الاسلام وارد درگیری می‌شود و 78 نفر از آنها را به قتل می‌رساند اگرچه بعدا آمار تلفات ارتش هم به 38 نفر می‌رسد.

درگیری ارتش با فتح‌الاسلام به هیچ وجه به نفع گروه‌ای 14 مارس نبود زیرا آنها اگر فتح‌الاسلام را از بین می‌بردند، اهداف مورد نظر آنها تأمین نمی‌شد و اگر در برابر آنها نمی‌توانستند مسئله را به سرعت فیصله دهند عدم قدرت دولت سینوره آشکار می‌شد و به نحوی بر اعتبار حزب‌الله افزوده می‌شد زیرا حزب‌الله در درگیری با بزرگترین قدرت نظامی منطقه پیروز از میدان خارج شده بود ولی سینوره با کمک دولت‌های عربی و آمریکا و فرانسه نمی‌توانست یک بحران کوچک امنیتی را حل کند. در نتیجه سینوره تصمیم گرفت تا با طولانی‌ کردن درگیری ، موقتا اهداف دیگری را دنبال کند، که این اهداف عبارتند از:
1. با بزرگ کردن فتح‌الاسلام، و جهادی نشان دادن این گروه، تمامی گرو‌ه‌های فلسطینی را زیر سؤال ببرد واقدام به اخراج و خلع سلاح گروه‌های فلسطینی مستقر در لبنان کند.
2. با فلسطینی خواندن فتح‌الاسلام ـ گروه فتح‌الاسلام همانطور که گفتیم تابعیت اردنی و عراقی دارد و به ندرت در آن افراد فلسطیین هستند ـ اردوگاه‌های فلسطینی را مورد تاخت و تاز ارتش قرار دهد زیرا طبق پیمان طائف، ارتش حق ورود به اردوگاه‌های فلسطینی را ندارد. در حالیکه سینوره طبق خواست رژیم صهیونیستی راغب است تا فلسطینی‌ها را از لبنان خارج کند.
3. مسئله اعتصابات ضد دولتی را تحت تأثیر درگیری‌های شمال قرار دهد و موضوع عدم مشروعیت دولت غیرقانونی را تا ایجاد دادگاه بین‌المللی رفیق حریری به تأخیر بیندازد.
نشانه‌هایی که اهداف مزبور را تأیید می‌کنند نیز عبارتند از:
1. سینوره اولیتماتوم یک هفتگی را برای حل و فصل مسئله فتح‌الاسلام به تمام گروه‌های فلسطینی حاضر در لبنان می‌دهد. در حالی که ماهیت فتح‌الاسلام با آنها کاملا متفاوت است.


2. در هر بار آتش بس میان ارتش و فتح‌الاسلام ، فالانژهای سمیر جعجع اقدام به شلیک‌های 2 طرفه می‌کنند و متوسل به خمپاره انداختن به سوی ارتش و فتح الاسلام می‌شوند.


3. العبسی بوسیله عربستان سعودی و اردن تأمین مالی و نظامی می‌شود و آمریکا هم 4 محموله نظامی به ارتش داده است تا با فتح‌الاسلام با قدرت جنگیده شود. بدین ترتیب دو جبهه همواره تقویت می شوند و این به معنای طولانی شدن درگیری ها است.

البته آمریکایی‌ها همانند صهیونیست‌ها از این درگیری‌ها نهایت استفاده را برده‌اند ولی آنهامی‌ترسند تا یک القاعده دیگر در لبنان شکل بگیرد، در نتیجه سینوره را تحت فشار قرار می‌دهند تا فتح‌الاسلام را فراموش کند. و تمام توانش را برای نابودی این گروه بکار بگیرد.


4. سینوره و گروه‌های 14 مارس سعی دادند تا به هر نحو حزب‌الله را به درگیری با فتح‌الاسلام بکشانند تا هم حزب‌الله را تضعیف کنند ، هم جنگ داخلی ساختگی بوجود آورند و هم شیعه و سنی را در مقابل هم قرار دهند ولی حزب‌الله با درایت از این دام فرار کرد و ضمن دعوت طرفین به صلح، این مسئله را در صلاحیت ارتش دانست و شأن خود را مقابله با مسائل امنیتی بزرگ و خارجی اعلام کرد. از طرف دیگر حزب‌الله به تقویت و حمایت ارتش هم فکر می‌کند و حضور خود را مانع این اقتدار می‌داند. همچنین حزب‌الله به گروه‌های جهادی فلسطینی و 800 هزار آواره فلسطینی مستقر در لبنان می‌اندیشد که اگر توطئه 14 مارس اتفاق بیفتد بیش از همه رژیم اشغالگر قدس سود می‌برد و بزرگترین بحران برای فلسطین و دولت حماس اتفاق خواهد افناد.
5. حمایت‌های سینوره از فتح‌الاسلام در این مدت هم کاملا واضح است. سیمون هرش می‌‌گوید: «فتح‌الاسلام را سینوره کمک مالی ـ نظامی می‌کند».
6. سینوره قصد دارد با طولانی شدن درگیری اتهام خود را به سوریه اثبات کند. سینوره که بیش‌تر از آنکه سیاسی عمل کند همانند یک رییس یک گروه مافیایی عمل می‌کند در اظهارات چهارشنبه هفته پیش خود می‌‌گوید: «طولانی شدن درگیری به دلیل حمایت سوریه از فتح‌الاسلام است».
در حالی که سوریه العبسی را مدت‌ها زندانی کرده بود و هم اکنون نیز هیچ مدرکی دال بر این حمایت و رابطه وجود ندارد. دولت سوریه هم این ادعا را به شدت تکذیب کرده است و ضمن غیرقانونی بودن دولت سینوره ، وی را متهم به حمایت از فتح‌الاسلام کرده است. خاویر سولانا نیز این اتهام به سوریه را خطرناک اعلام کرده و گفت: «سینوره به جای فرافکنی، قضیه کوچک فتح‌الاسلام را باید تمام کند». اگر چه خاویر سولانانیز همانند آمریکا از ایجاد یک القاعده جدید می‌ترسد ولی می‌خواهد تا با تضعیف سینوره ، جای پایی برای اروپا در لبنان باز کند.
پژوهشگر: تفضلی

نوشته شده در  یکشنبه 87/2/22ساعت  7:36 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]