سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

احیای مطلق فکر دینی در جهان

یعنی زنده کردن نام دین و معنویت، اعم از اسلام و مسیحیت، چند نمونه می آورم تا مطلب روشن تر شود: زمانی، بنده به لهستان سفر کردم، آقای لخ والسا، رئیس جمهور وقت لهستان، در ملاقاتی که با او داشتم، به من گفت: کاری که در کشور شما اتفاق افتاد باعث احیای دین و دین داری و اعتقاد به دین در دنیا شد و در کشور ما هم این اثر را داشته است، خود او از کاتولیک های معتقد بود و گفت «این جا اگر کسی نخست وزیر شود قبل از این که کار خودش را شروع بکند به واتیکان می رود و با پاپ بیعت می کند.»

در آمریکای لاتین، تحوّلی در کلیسا اتفاق افتاد، چون آن ها نوعا کاتولیک هستند، اما به لحاظ سیاسی، حسابشان را تا حدود زیادی از واتیکان جدا کردند، چون واتیکان را مدافع دین اشراف می دانند و معتقدند که واتیکان کاری به خوب و بد و زشت و زیبایی که در دنیا می گذرد و نیز آنچه بر سر مردم دنیا می آید، ندارد. گاهی پاپ سخنرانی می کند و از برخی وقایع اظهار تأسفی می کند، اما به همین حد، بسنده می کند. بحث این نیست که پاپ برای مسلمان ها دلسوزی کند، بلکه اگر تنها برای همان مسیحیان دلسوزی کند، عالی است. پرسش این است که موضع واتیکان در برابر هشتصد هزار آدمی که در منطقه دریاچه های بزرگ در آفریقا کشته شدند چه بود؟ توتسی ها و هوتوها نوعا یا بت پرست بودند یا مسیحی، به ندرت مسلمان در میان آن ها بوده، واتیکان در قبال جنگ میان آن ها هیچ کار و هیچ اعتراضی نکرد. یا موضع واتیکان در قضیه جنگ بین حامیان معدن دارهای زئیر ـ کنگوی امروز ـ جنگی بین طرفدارهای فرانسه و طرفداران آمریکا و سوسیالیست های مسیحی طرفدار آقای نایرره (جنگ بین سه طرف یک مثلث) که در آن جا قریب به یک میلیون نفر آدم که بیشترشان هم مسیحی بودند کشته شدند، هیچ صدای اثر بخشی از واتیکان برنخاست.

در کشورهای اسلامی، از ابتدا اولین کاری که انقلاب اسلامی کرد احیای فکر دینی بود؛ هم بنا به قرائنی که وجود دارد و هم به اقرار کسانی که پرچم دار این کار بودند.

احیای فکر اسلامی در جهان اسلام

با این پیام که اسلام، کارآیی دارد و داروی شفابخش برای درد انسان عصر حاضر است، در بعد سیاسی، احزاب پرشماری با شعار اسلامی ظهور یافتند. از حزب پاس مالزی تا جماعت اسلامی پاکستان. برای نمونه، بعد از انقلاب اسلامی ایران هر چه حزب در افغانستان تأسیس شد، همه اسلامی بودند و همه چپ ها و مائوئیست ها به طاق نسیان سپرده شدند. در ترکیه، حزب رفاه (سابقا سلامت ملی) و در الجزایر، جبهه نجات اسلامی ظهور یافتند، در سودان، حزب جنبش قومی ـ اسلامی سودان به رهبری حسن ترابی و در مصر، اخوان المسلمین نشاط سیاسی فزاینده ای یافت؛ بعد از اعدام سید قطب، اخوان المسلمین ضعف شدیدی پیدا کرده بود و نمودی نداشت، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران احیا شد. احزاب اسلامی در جاهای مختلف با اقبال عمومی مردم مواجه شدند و در عرصه مبارزه انتخاباتی آراء زیادی کسب کردند؛ جبهه نجات اسلامی، حزب پاس مالزی، جماعت اسلامی پاکستان و جمعیت اسلامی افغانستان، نمونه ای از احزاب موفق بودند.

احیای اسلام سیاسی

پیش از انقلاب اسلامی، بسیاری از خارجی ها و نیز داخلی های شبه خارجی می گفتند که دین اسلام، جواب گوی نیازهای امروز ما نیست و این دین، متعلق به قرن های گذشته است و با دنیای صنعتی و مدرن سازگاری ندارد، در ایران افرادی مثل میرزا آقا خان کرمانی و میرزا فتحعلی آخوندزاده، این طرز تفکر را داشتند. عدّه ای هم می گفتند، به درد می خورد اما باید اصلاحاتی در آن صورت بگیرد؛ مثل میرزا زین العابدین مراغه ای. مشابه همین طرز فکر را در مصر و پاکستان و جاهای دیگری داشتیم. مثلاً فرض کنید کسی مثل پسر سید احمد خان معتقد بود اگر اصلاحاتی در اسلام بشود خوب است. کسی هم مثل شیخ محمد عبده، اصلاح طلبی بود، که معتقد بود اسلام، پاسخگوی مقتضیات عصر حاضر است، اما فردی همانند رفاعه طمطاوی بر این باور بود، که باید لیبرالیسم را در چارچوب اسلام ببینیم.

پس انقلاب اسلامی در عمل، موجب تقویت این فکر شد که اسلام، با دنیای روز، سازگار است و دارویِ امروز ماست. خاصیت دیگرش این بود که اسلام کارآیی سیاسی و توان تشکیل حکومت دارد.

برای نشان دادن تأثیر انقلاب اسلامی از بُعد «احیای اسلام سیاسی و حکومتی» می توان:

الف: به تشکیل احزاب سیاسی در جهان اسلام

ـ که طالب تشکیل حکومت اسلامی بودند ـ اشاره کرد. مثلاً در اندونزی احزاب بزرگ اسلامی تشکیل می شود؛ برای نمونه در همین «آچه سوماترا» کسانی که در حقیقت محور اصلی فعالیت های سیاسی هستند؛ معتقدین به کارآیی اسلام و تشکیل حکومت اند. همین طور در مالزی و افغانستان. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، احزاب سیاسی که در افغانستان تشکیل می شد؛ احزاب خلق، پرچم و تنظیم نسل نو هزاره بودند، دو حزب اوّلی، مارکسیسم روسی و تنظیم نسل نو هزاره، مائویسم بودند. یعنی، احزابی که آن جا تشکیل می شد، انگیزه اسلامی نداشند. آقای ظاهر شاه، آن زمان در رأس سکولارهای آن جا بود، داوود خان هم، سوسیال دموکرات بود. اما بعد از انقلاب اسلامی هر چه حزب در افغانستان تشکیل شده، همه اسلامی بودند؛ چه شیعه و چه سنی نوعا پسوند اسلامی داشتند. اگر اهل سنت حزب درست می کنند آقایان ربّانی و حکمت یار، «جمعیت اسلامی» را تأسیس می کنند، آقای حکمت یار از او انشعاب کرد و حزب اسلامی را بنا نهاد. آقای یونس خالص حزب اسلامی تشکیل می دهد، آقای مولوی محمد نبی محمدی حزب «حرکت انقلاب اسلامی» را درست می کند. بعضی که مقداری ملی گراتر بودند مثل آقای پیر سیداحمد گیلانی حزب «محاذ ملی» را تأسیس کردند. در میان شیعیان افغانستان نیز احزابی هست که همه با پسوند «اسلامی» شناخته می شوند.

در ترکیه که نماز خواندن در محل کار جرم به حساب می آمد آقای اربکان حکومت را به دست گرفت و در محل کار نخست وزیری، نماز جماعت برگزار می کند. در الجزایر که اسم حکومتش، جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر بود بعد از استقلال، در آن جا آقای عباس مدنی و آقای علی بِلحاج، جبهه نجات اسلامی را به وجود آوردند و در تمام انتخابات شهرداری های سراسر الجزایر پیروز شدند. در سودان علیه آقای جعفر نُمیری که سکولار بود کودتا شد و آقای عمر البشیر امور را به دست گرفت، وی به لحاظ آرمانی از آقای حسن ترابی که خودش یک اخوانی با تأثیر سودانی است، کمک می گیرد و حکومت اسلامی را بنا می نهد.


ب: تأثیر دیگر انقلاب اسلامی

احیای اسلام جهادی و مبارزه جو به سیاق ایرانی بود. کاری که الان در فلسطین به «انتفاضه» معروف است، الگویی از شکل مبارزه شیعیان ایرانی است. انتفاضه اوّل به پیروزی رسید. اما انتفاضه دوم چیست؟ این انتفاضه همراه اسلحه است و مبارزان فلسطینی، سلاح به دست گرفتند؛ این سلاح از سنگ شروع شد و زن، مرد، کوچک و بزرگ به سوی اسرائیلی ها سنگ پرتاب می کنند، زمانی آقای ادوارد سعید، از متفکران مسیحی فلسطینی و استاد دانشگاه نیویورک، به جنوب لبنان که تازه آزاد شده بود، آمد و از باب فاطمه، آن نقطه ای که طرفین (فلسطینی و یهودی) به هم خیلی نزدیک هستند، سنگی به آن سوی مرز و به طرف اسرائیلی ها پرتاب کرد. اگر ادوارد سعیدِ پیرمرد یک سنگ به طرف اسرائیلی ها پرتاب کند، خیلی مؤثر نیست، اما این اکنون، نماد مبارزه همگانی شده است.

این توده ای شدن مبارزه، روشی است که امام خمینی رحمه الله به مسلمانان آموزش داد. در بحبوحه انقلاب، بعضی از منصب داران نیروهای مسلح، به امام پیشنهاد کردند که کودتا کنیم، آقا فرمود: نه، شما اگر می خواهید کمک کنید ارتش را رها کنید و به مردم بپیوندید، که همین گونه نیز شد و خیلی از ارتشی ها فرار کردند.

آری، این فرمول و روش مبارزه، کارآیی خود را در دنیا نشان داده و امروز هم می بینید که بالاخره آمریکایی ها و اسرائیلی ها در مقابل انتفاضه، عقب نشستند و امتیازاتی هم به فلسطینی ها می دهند تا به نحوی آن را مهار کنند. این هم، تسرّی روشِ مبارزات خاص جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران به دنیا است.


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  12:5 عصر  توسط .... 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این بار اسرائیل با اینترنت آمده است -مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]